به نام او...❤️
نقد کتاب رنج مقدس:
خلاصه:این کتاب داستان دختری به نام لیلاست که به خاطر موقعیت کاری پدرش و ماموریت ها مجبور است سختی ها و مشکلاتی را تحمل کند.ما در این داستان با درگیری های شخص، با خودش،زندگی اش مواجه هستیم،درگیری هایی که تو زندگی همه مون کم و بیش پیدا میشه.
📚همان طور که میدونیم مهم ترین رکن برای نویسندگی خواندن کتاب های درست و با اصول نویسندگی است بنابراین من موقع مطالعه سعی میکنم همانطور که از خواندن و روایت لذت ببرم به این اصول هم توجه کنم.
📚یکی از نقاط قوت کتاب های خانم شکوریان فرد این هست که ایشون خیلی جذاب و عالی گفتگو و دیالوگ می نویسند. و واقعا هم در این کتاب این نقطه قوت دیده میشه.
📚شخصیت پردازی ایشون فوق العاده است من معمولا کتبی که میخونم شخصیت اصلی داستان شباهت هر چند  کوچک با من دارد اما این شخصیت خیلی از من دور بود و خوندن داستان کسی که شخصیت اش با تو فرق دارد جالب است.
📚کتب خانم شکوریان فرد هر چند که من سه الی چهار کتاب از ایشون خوندم اینطور هست که هرچند اون قسمت پر از کشمکش نباشد اما مخاطب دلش میخواد ادامه کتاب را بخواند.
📚اسم کتاب جالب و مرتبطه با داستان.
🌱جالب این بود که در کتاب لا به لای گفتگو ها و بحث ها درباره ی خیلی از مسائل بحث میشه و جوابش رو نویسنده میده.
🌱قلم نویسنده روان هست.
و اما چند نکته از نظر من:
💫این مسئله وجود داره که همچنان کتاب پر از جملات جذاب و گفتگو های خاص خودش هست و قشنگه اما من با خودم فکر کردم واقعا اعضای خانواده ها در واقعیت با هم اینطوری صحبت میکنند؟ انقدر عمیق به مسائل نگاه میکنند؟ منظورم این هست که این گفتگو ها شاید بین بیشتر خانواده ها صورت نمیگیره و خیلی کم باشه.
در طول کتاب گاهی از درگیری های طولانی که خیلی توصیف شده بود خسته میشدم و دوست داشتم زودتر به گفتگو ها برسم.
ممنونم از تلاشی که برای نوشتن این کتاب کردین خانم شکوریان فرد.
          

            رنج مقدس!
از اسمش پیداست رنجی که ارزش داره
و این رنج مارو به کمال میرسونه که میشه همون سبک زندگیه اسلامیه خودمون! 
و باید بگم یکی از بهترین کتابهایی بود که خوندم
و هرموقع توی هر حس و حالی باشم میرم سراغش
مخصوصا وقتی که حالم گرفته باشه
توصیه میکنم حتما بخونیدش، شیفته اش میشید:) 
          

            کتاب رو با پیش زمینه ذهنی که از نویسنده داشتم شروع کردم و تونستم تا آخر بخونمش 
ولی در کل فضای داستان خیلی غم آلود و مه آلود بود 
حتی جاهایی که لیلا شاد هست ولی حس شادی به مخاطب القا نمیشه 
انگار که کل لحظه لحظه های زندگیش پر از رنج هست 
فکر می کردم همونطور که نویسنده دنبال جذب جوانان هست هدفش، ولی این کتاب و دیالوگ های خاصش با اینکه عالی و فلسفی بود ولی فقط قشر مذهبی رو جذب می کنه 
و عملا سودی برای بقیه جوانها که قید و بندی ندارن و تحمل کوچکترین رنجی رو ندارن ، نداره
در کل خسته نباشید میگم به نویسنده و دغدغه مندیشون
          

            من با این کتاب 
اشک ریختم
ذوق کردم
عصبی شدم
و در آخر
زندگی کردم
          

            رنج مقدس یک کتاب نیست یک زندگی است
زندگی که آرام آرام توراسرزمین ها عبور می دهد باعث رشدت میشود
شاید اولین بار بود رمانی میخواندم که می‌خواست یک زندگی متفات ودغدغه مند را نشان دهد نه تکرارِ دوباره زندگی های معمولیِ همه فقط با جذابیت بیشتر توصیف یک زندگی صمیمانه و پر از فراز و نشیب که هم شادی دارد هم رنج... رنج هایی که گاهی احساس میکنی
دیگر نمی‌توانی از پسشان بربیایی اما به لطف خدای مهربان پشت سر میگذاریشان
هرچند خیلی سخت و هربار بزرگتر میشوی... و همین آمیخته بودن رنج و لذت است که زندگی را زیباتر می‌کند... این که اصلا برای چه زندگی میکنم و آخرش چه میخواهم و به کجا باید برسم
یکی از دغدغه ها و درگیری های ذهنی هر فردی است اما این رمان جذاب خیلی خوب توانسته بود تاحدودی به این مسئله بپردازد
قلمی بسیار روان و جذاب داشت
که تورا با خود همراه میکند
زندگی یک رنگ نیست رنگین کمان است مربع هم نیست دایره است
این را مصطفی می گوید از.....
پیشنهاد میکنم حتما بخوانید):