بریدۀ کتاب
1403/7/19
3.5
23
صفحۀ 92
من محتاج کسی هستم که مرا بیشتر از خودم بخواهد! خواسته و نیازش و منافعش درمیان نباشد. محتاج کسی هستم کهمرا در آغوش محبت خودش طوری غرق کند که همه عقده های وجودم باز شود. من دستان کسی را طلب میکنم که وقتی دستم را میگیرد؛ بدانم که میتوانم با نور وجود او سال های سال راحت حرکت کنم. نه به دره ای بیفتم،نه به کوهی برخورد کنم و نه از مقابل و پشت سرم تصادفی رخ بدهد...
من محتاج کسی هستم که مرا بیشتر از خودم بخواهد! خواسته و نیازش و منافعش درمیان نباشد. محتاج کسی هستم کهمرا در آغوش محبت خودش طوری غرق کند که همه عقده های وجودم باز شود. من دستان کسی را طلب میکنم که وقتی دستم را میگیرد؛ بدانم که میتوانم با نور وجود او سال های سال راحت حرکت کنم. نه به دره ای بیفتم،نه به کوهی برخورد کنم و نه از مقابل و پشت سرم تصادفی رخ بدهد...
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.