بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

رویای نیمه شب

رویای نیمه شب

رویای نیمه شب

4.0
538 نفر |
166 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

18

خوانده‌ام

1,374

خواهم خواند

116

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

پدربزرگ از پشت قفسه ها بیرون آمد و به گوشواره ای زیبا و گران بها که من طراحی کرده و ساخته بودم،اشاره کرد.خوشحال شدم که آن را برای ریحانه انتخاب کرده بود؛هرچند بعید میدیدم که مادرش زیر بار قیمت آن بود.گوشواره را بیرون آوردم و به پدربزرگ دادم. طراحی و ساخت این گوشواره را گرفت و ورانداز کرد. واقعا قشنگند،ولی ما چیزی ارزان قیمت میخواهیم. مادر ریحانه گوشواره ها را روی مخمل گذاشت،با نگاه گوشواره های قبلی را جست و جو کرد.پدربزرگ گوشواره های گران بها را توی جعبه کوچکی گذاشت جعبه را به طرف مادر ریحانه سراند. از قضا قیمت این گوشواره ها دو دینار است. در دلم به پدر بزرگ آفرین گفتم از خدا میخواستم که ریحانه صاحب آن گوشواره ها شود.قیمت واقعی اش ده دینار بود یک هفته روی آن زحمت کشیده بودم.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

یادداشت‌های مرتبط به رویای نیمه شب

            اولین سوالی که در حین مطالعه‌ی رمان «رویای نیمه‌شب» نوشته‌ی «مظفر سالاری» به ذهنم خطور کرد ، این بود که وقتی یک نویسنده دارد روایتی غیرایرانی را در کشوری بغیر از ایران و با فرهنگی غیر ایرانی شکل می‌دهد ، چه احتیاج به استفاده از مثل‌ها و کنایه‌های فارسی است؟!
این امر ، بارها و بارها از مترجم‌های امروزیِ رمان‌های خارجی سرزده است و کسی چندان خرده‌ای به آنها نگرفته. نهایتش این است که آدم ، یک ترجمه‌ی بد و غیر دقیق را نمی‌خواند و سراغ ترجمه‌های بهتر می‌گردد.
اما دیگر از یک رمان‌نویس چنین انتظاری نمی‌رود!
قصه‌ای که در این رمان عاشقانه‌‌ی مذهبی روایت شد ، بعید نیست در آینده توسط سینماگران در قالب یک فیلم یا سریال به نمایش در بیاید ؛ که البته اگر اتفاق بیافتد ، کار ارزش‌محور و پسندیده‌ای‌ست. اما پیشاپیش امیدوارم استفاده از مثل‌ها و کنایه‌های فارسی در نمایشنامه‌ی آن ، به کثرت رمانش نباشد!
چرا که در یک حالت مشابه و در گذشته ، سریال مختارنامه را تماشا کرده‌ایم و بدیهی است که همه‌ی دغدغه‌‌مندان فرهنگ و ادب فارسی ، استفاده‌ی مکرر مثل‌ها و کنا‌یه‌های فارسی در این سریال را پسندیده ندانسته‌‌ باشند ؛ و ندانسته‌اند.
زیرا ، در واقعیت چنین چیزی رخ نداده و نمی‌دهد.
اساساً زبان‌ها و فرهنگ‌ها ، به سختی به یکدیگر پیشنهاد زبانی و فرهنگی می‌دهند. و این درست همان چیزی‌ست که استفاده‌ی مداوم از مثل‌ها و کنایه‌های فارسی را ، در کشوری بغیر از ایران و با زبان و فرهنگی متفاوت از ایران ، باور ناپذیر می‌کند!