یادداشت محمدجواد قیاسی
اولین سوالی که در حین مطالعهی رمان «رویای نیمهشب» نوشتهی «مظفر سالاری» به ذهنم خطور کرد ، این بود که وقتی یک نویسنده دارد روایتی غیرایرانی را در کشوری بغیر از ایران و با فرهنگی غیر ایرانی شکل میدهد ، چه احتیاج به استفاده از مثلها و کنایههای فارسی است؟! این امر ، بارها و بارها از مترجمهای امروزیِ رمانهای خارجی سرزده است و کسی چندان خردهای به آنها نگرفته. نهایتش این است که آدم ، یک ترجمهی بد و غیر دقیق را نمیخواند و سراغ ترجمههای بهتر میگردد. اما دیگر از یک رماننویس چنین انتظاری نمیرود! قصهای که در این رمان عاشقانهی مذهبی روایت شد ، بعید نیست در آینده توسط سینماگران در قالب یک فیلم یا سریال به نمایش در بیاید ؛ که البته اگر اتفاق بیافتد ، کار ارزشمحور و پسندیدهایست. اما پیشاپیش امیدوارم استفاده از مثلها و کنایههای فارسی در نمایشنامهی آن ، به کثرت رمانش نباشد! چرا که در یک حالت مشابه و در گذشته ، سریال مختارنامه را تماشا کردهایم و بدیهی است که همهی دغدغهمندان فرهنگ و ادب فارسی ، استفادهی مکرر مثلها و کنایههای فارسی در این سریال را پسندیده ندانسته باشند ؛ و ندانستهاند. زیرا ، در واقعیت چنین چیزی رخ نداده و نمیدهد. اساساً زبانها و فرهنگها ، به سختی به یکدیگر پیشنهاد زبانی و فرهنگی میدهند. و این درست همان چیزیست که استفادهی مداوم از مثلها و کنایههای فارسی را ، در کشوری بغیر از ایران و با زبان و فرهنگی متفاوت از ایران ، باور ناپذیر میکند!
23
(0/1000)
نظرات
این عمل، خلاف اصول اولیه ترجمه است و نویسنده حق بازگردانی مثلهای یک فرهنگ بیگانه به زبان خویش را ندارد. به نویسندهها و مترجمهایی که مبتلابهاند، عبارت «مبتدی» و یا «غیر حرفهای» عنوان میگردد. هنر آن است که دقیقترین معادل، در ساختاری ادبی بیان شود. و نه چیز دیگر!
0
چیزی که به ذهنم رسید این است که من اگر این کنایه ها و ضرب المثل ها را در فرهنگ غیر ایرانی بخوانم،چه قدرش را میفهمم،چون آشنایی با زبان و فرهنگ انگلیسی دارم به جرئت میگویم،هیچ برای برقراری ارتباط درست بین اثر و مخاطب،این بهترین راه حل است. ترجمه ی خوب آن است که بهترین مثل یا غیره را که مفهوم را منتقل کند انتخاب شود، نه صرفا لغت ها ترجمه شود که آن وقت کلی پانویس و توضیح فرهنگی لازم است.
0
زینب کریم زاده
1402/06/13
0