بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

دراکولا

دراکولا

دراکولا

برام استوکر و 3 نفر دیگر
4.0
15 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

38

خواهم خواند

31

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

همه ی خون آشام های متأخر از زیر شنل سرخ و سیاه کنت دراکولا بیرون آمدند و هرگز صاحب سایه ای مخوف تر از او نشدند.برام استوکر صدوبیست سال پس از انتشار «دراکولا» همچنان یکی از چهره های شاخص ادبیات گوتیک و خالق تکان دهنده ترین رمان این سبک است. کنت دراکولا اشراف زاده ی تنها و مرموزی است که همه ی اطرافیانش را از دست داده و می تواند شر و نیروهای اهریمنی را از مرزهای قصری در بلندای کوه های کارپات به سرزمین های دوردست بفرستد. ترسیم همه ی این شرهای عالم گیر از خلال یادداشت ها و نامه های وکیلی رخ می نماید که یکی از راویان این شر مسلم است: دفترچه ی خاطرات جاناتن هارکِر.«این نامه را نوشتم که به شما بگویم چقدر از خواندن دراکولا لذت بردم. به نظرم بهترین داستان مربوط به قلمرو شیاطین است که در این چندین و چند سال خوانده ام.»سرآرتور کانن دویل-نامه به استوکر«دراکولا تأملی غریب و رازآلود در باب دغدغه های زمان خود است. استوکر فولکلور و افسانه را با خردگرایی علمی و روان پزشکی و انسان شناسی در هم می آمیزد.»لنی رانسلی-گاردین

لیست‌های مرتبط به دراکولا

نمایش همه
شبح اپرا (ویلن و پیانو)همسری در طبقه بالا: رمانزنی در کابین 10

مجموعه ای از کتاب های وحشت گوتیک

13 کتاب

سلام عزیزای دلم این لیست میتونه براتون تکراری باشه چون پستشو تو روبیکا گذاشته بودم ، ولی حیف میشد اگه اینجا ثبت نشه. تمام توضیحات درباره این ژانر رو توی هایلایت گوتیک پیج روبیکام گذاشته‌م @booktreasury اونجا همراه با توضیحات اضافه و پاسخ به سوالاتتون همچنین با عکس و ویدئو هایی از وایب این ژانر، بهتر میتونید به درکش برسید، اگه بخوام اینجا خلاصه‌ش کنم، میتونم بگم : گوتیک معروف ترین زیرشاخه از ژانر وحشت و عاشقانه هست و اکثر کتاب های معروف وحشت از ژانر گوتیک هستن. اتفاقا کم پیش میاد از زیرشاخه دیگه ای کتاب نوشته بشه چون اکثر زیرشاخه ها مثل هراس جسمانی، و.. توی فیلم ها هستن. (دقت کنید نمیگم اصلا وجود نداره) گوتیک به وایب قبل دهه ۲٠ یعنی توی سال های ۱۴٠٠ تا ۱۹۲۵ برمیگرده . این ژانر براساس معماری گوتیک که روی کلیسا ها و مدرسه ها استفاده میشه برگرفته شده. ۹٠ درصد رمان های خون آشامی و موجودات غیرطبیعی به این ژانر وصلن. رنگ های کلیدی این ژانر سیاه و قرمز هستن سبک لباس پوشیدن به سال های ۱۸٠٠ مربوطه تایپ ام بی تی ای این ژانر INTJ هستش فیلم های معروف گوتیک : • اسلیپی هالو • دراکولا • دوریان گری • من، فرانکشتاین • ون هلسینگ • هانسل و گرتل ۲٠۱۳ • عروس مرده • ادوارد دست قیچی • ویکتور فرانکشتاین • کنستانتین • زن سیاه پوش • ربکا • گرگینه • سایه های تاریک

ربکاگتسبی بزرگبینوایان

معرفی کتاب برای شروع کتابخوانی | رمان‌های کلاسیک

34 کتاب

بچه که بودم دنیایم کتاب‌ها و مجله‌های کودک بود. هر هفته در انتظار مجله‌های جدید بودم و وقتی آن‌ها را می‌خریدم اولین کار این بود که صفحه پایانی آن که معرفی کتاب بود، می‌خواندم. بعد تصمیم می‌گرفتم که بروم کتاب را بخرم یا نه. اما کمی بزرگتر که شدم دنیایم به کلی عوض شد. درگیر درس خواندن برای کنکور شدم و دیگر سال به سال رنگ کتاب را هم نمی‌دیدم. بعد از کنکور هم چند سالی درگیر دانشگاه و کتاب‌های درسی شدم. روزی که دوباره تصمیم گرفتم که کتاب غیردرسی بخوانم را به خوبی خاطرم هست. رفتم به یکی از کتابفروشی‌های بزرگ و بین قفسه‌ها چرخیدم. اصلا نمی‌دانستم از کجا باید کتاب خوانی را شروع کنم. کمی که در فروشگاه چرخ زدم، یکی از کتابفروش‌ها پیشم آمد و گفت که می‌خواهد در انتخاب کتاب کمکم کند. برایش گفتم که خیلی وقت است کتاب نخواندم و شما فرض کنید که اصلا کتابی تا به حال نخوانده‌ام. او هم شروع کرد به سوال پرسیدن از اینکه چه موضوعی دوست دارم، دلم می‌خواهد از ادبیات چه کشوری بخوانم و از این دست سوال‌ها. بعد از پنج یا شش سوال هم کتابی را به من معرفی کرد. من هم به سرعت شروع کردم به خواندن کتاب. با اینکه الان بعد از گذشت سه سال می‌توانم بگویم از بدترین کتاب‌هایی بوده که خواندم، اما آن کتاب مزیت بزرگی برای من داشت. مزیتش این بود که برای شروع کتاب خواندن خوب بود. وقتی این اینفوگرافی را دیدم ناخودآگاه یادم افتاد که سوال‌های کتابفروش چقدر به پیدا شدن کتاب مناسب برای شروع کتاب خوانی من کمک کرد. برای همین دست به کار شدم و بازطراحی اینفوگرافیک را شروع کردم. اینفوگرافیکی که می‌بینید نسبت به حالت اولیه تفاوت‌هایی دارد، اما سعی کردیم به محتوای آن تا جایی که امکان دارد، وفادار باشیم. برای اینکه طول آن بیش از اندازه زیاد نشود، در سه بخش این اینفوگرافی را منتشر می‌کنیم. بخش اول که این پست است، راهنمای پیدا کردن کتابی از میان رمان‌های کلاسیک است.

یادداشت‌های مرتبط به دراکولا

            من عاشق ادبیات گوتیکم، عاشق قرن نوزدهم. عاشق جنبش رمانتیسیسم. عاشق کاراکترهای به‌یادماندنی و شگفت‌انگیز این دوران: موجود فرانکنشتاین، فرانکنشتاین، دکتر جکیل و مستر هاید، دوریان گری عزیز عزیز عزیزم و البته کنت دراکولا و ون هلسینگ. و البته که برای چنین عاشقی خواندن متن کامل «دراکولا» از واجبات بود. درست است که خواندنش سخت بود، چون برام استوکر (شاید اگر کمی بدجنس باشم مثل مری شلی) آن‌قدر که ایده‌های درخشانی دارد و روح زمانه‌اش را با روایتی خلاق به‌تصویر می‌کشد، نویسندۀ توانمندی نیست. اما من نمی‌خواهم دربارۀ نقدهایی که به سبک روایی برام استوکر دارم بنویسم. می‌خواهم به خوانش نمادینی که از کتاب داشتم اشاره کنم. عصر ویکتوریایی در انگلیس عصر تاریکی است. انقلاب صنعتی متولد شده و لندن را دود، آلودگی، فقر و کثافت، بیماری و ابهام مواجهه با آینده‌ای نامعلوم فراگرفته. تمام امیال عاطفی انسان از سویی با چهارچوب‌های روشنگری و از طرفی بر اثر ارزش‌های پروتستانی سرکوب و حتی فراموش شده‌اند. تمایل به‌ جادو، ابهام و در آغوش کشیدن ماوراء ناشی از همین نیاز سرکوب‌شده و پاسخ‌نداده شده است؛ ناشی از اینکه به جهانیان ثابت شود که همه‌چیز عقلانی و شفاف و قابل‌فهم نمی‌شود و همیشه چیزی بیرون باقی می‌ماند؛ چیزی از جنس تاریکی‌ها، از جنس امیال جنسی، از جنس آنچه شاید در تمدن انسانی اخلاقی نباشد، اما طبیعی است؛ طبیعتی حیوانی. شاید برای همین خون‌آشام‌ها تمایلات جنسی را در انسان‌ها برمی‌انگیزند و با خون پیوندی ناگسستنی دارند. ادبیات گوتیک در آشکار کردن این طبیعت بی‌نظیر است، در به‌رخ کشیدن قدرت تاریکی، در نشان دادن اینکه اتفاقاً منطق همیشه پاسخ‌گو نیست، هرچه تلاش کنی روزنه‌های ورود تاریکی‌ را ببندی، از باریک‌ترین شکاف‌ها بالاخره راهی برای ورود به قلمروی نور و شفافیت پیدا می‌کند، هوا را می‌مکد و نفست را بند می‌آورد.
          
دراکولا اح
            دراکولا احتمالا معروف‌ترین شخصیت داستانی ترسناک و ضدقهرمان در جهانه و تا جایی که من می‌دونم، بیشترین تعداد پرداخت سینمایی یک داستان هم مربوط به ایشونه ( از 1931 تا حالا به صورت ممتد، پیوسته و لم‌ین‌قطع  دارن دراکولا می‌سازن.)
با وجود همه‌ی دراکولاهای ساخته شده، اصل جنس همچنان کتابه؛ یک داستان کلاسیک دوره‌ی گوتیک که شاید با تصور سینماییتون فرق داشته باشه. 
کتاب درباره‌ی کنت دراکولاست اما دراکولا توش نیست؛ درواقع دراکولا هست اما کم است! به توصیف چهره و شخصیتش پرداخته شده اما ترجیح برام استوکر این بوده که شخصیت مرموزش رو در تاریکی نگه داره و او رو از دریچه‌ی چشم آدم‌های خشک مذهب، پرفسور روان‌پریش، ترسوها و منشی کند ذهن به مخاطب بشناسونه.
داستان ساده و روانه. ترسناک نیست (حداقل برای من نبود!) اما پرداخت به شدت قوی داره و اگر شب و در خلوت بخوانید ممکنه قلقلکتون بده.
نکته‌ای که وجود داره اینه که داستان کلاسیک برای بی‌حوصله‌ها نیست. کلاسیک یعنی کش دادن و توصیف‌های زیاد. اگر اهلش نباشید و دنبال همون تصاویر سینمایی و پرده‌سبزی باشید تو ذوقتون می‌خوره.
این داستان قطعا برای مردم اون زمان خیلی خیلی جذاب بوده. برای ما دیگه دراکولا یک چیز عادی شده!

پی‌نوشت:
دراکولای محبوب من همچنان دراکولای هتل ترانسیلوانیاست.😁🤌🏻