بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

شگفتی!

شگفتی!

شگفتی!

آر.جی. پالاسیو و 2 نفر دیگر
4.5
112 نفر |
40 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

244

خواهم خواند

57

آگوست این جوری به دنیا آمده. قیافه‌ی خوبی ندارد، در واقع صورتش به طرز وحشتناکی زشت است. مشکل آگوست این است که پسری عادی است با قیافه‌ی غیرعادی! او تا سیزده‌سالگی به مدرسه نرفته و حالا خانواده‌اش تصمیم گرفته‌اند او را به مدرسه بفرستند. آر. جی پالاسیو نویسنده‌ی کتاب «شگفتی» روزها طراح گرافیک است و شب‌ها نویسنده. او با همسر و دو پسرش در نیویورک زندگی می‌کند. رمان شگفتی از کارهای موفق اوست. شگفتی در ژوئن ۲۰۱۳ در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیوریورک تایمز قرار گرفت و در سال ۲۰۱۴ کاندید جایزه‌ی تگزارش بلوبونت شد و همچنین: برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال ۲۰۱۲ NAIBA برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال ۲۰۱۲ BOOK BROWSE

لیست‌های مرتبط به شگفتی!

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به شگفتی!

            کتاب اعجوبه حاصل تجربه شخصی نویسنده در برخورد به یک خانواده بوده است که فرزندشان مشکل داشته است صحنه ای که در کتاب هم به تصویر کشیده شده است. کتاب روان و سرشار از سرزندگی و حرکت روبه جلو است. اعجوبه از آن کتاب هایی است که پدر و مادر ها باید برای فرزندانشان قبل از خواب بخوانند و شاید اگر معلم ها هنوز دانش آموز ها را درگیر موضوع انشا فلسفی علم بهتر است یا ثروت؟ نکرده اند بهتر است این کتاب را به آنها معرفی کنند.
... به نظر من تنها دلیلی که من عادی نیستم این است که دیگران مرا عادی نمی بینند(ص 6)
...مرا در آغوش کشید، خیلی خوشحال بود که من برگشته بودم . ولی از احساس خودم متعجب شدم. چون هیچ وقت او را این طوری ندیده بودم. احساسی بود که موجب شد از خودم متنفر بشوم. وقتی مرا از صمیم قلب بوسید تنها تنها چیزی که دیدم آب دهانش بود که از فکش آویزان شده بود و ناگهان من هم شدم مثل بقیه آدم ها که یا خیره می شوند یا سرشان را بر می گردانند. مشمئز شده، ترسان و وحشت زده.(ص 147)
...تعجب یکی از آن احساس هایی است که سخت می توان جلوش را گرفت؛ هم وقتی که بخواهید متعجب به نظر بیایید، اما متعجب نیستید و هم وقتی که متعجب هستید و نمی خواهید نشان بدهید.(ص 304)
...شاید کائنات یک بخت آزمایی باشد، ولی در انتها همه چیز را یک دست می کند. کائنات از تمام پرندگانش مواظبت می کند.(ص 335)  
... با مزه است که گاهی برای چیزی آن قدر نگران هستید و بعد می بینید که اصلا مهم نبوده.(ص 352)
... به من نگاه کرد و گفت:اوگی همیشه آدم های عوضی تو دنیا هستن. ولی من و پدرت اعتقاد داریم که آدم های خوب تو دنیا بیشتر از آدم های بد هستن، و آدم های خوب مواظب همدیگه
          
لعیا عرب

1402/06/16

            تجربه‌ی یک زندگی متفاوت و غریب به لطف خانم پلاچینو!
کتاب روند خوبی داشت و خیلی کم حوصلم سر میرفت و تقریبا اگر از امتحانام بگذریم بی وقفه کتاب رو خوندم و دو روزه تمومش کردم.
اوگی دلپاک که شاید سرنوشت زیاد باهاش مهربون نبوده و با صورتی متفاوت پا به این دنیا میذاره و تجربه هایی که تا ۱۰ سالگیش داره خیلی متفاوت تر از تجربه بقیه هم سن و سالاشه!
تا وقتی که تصمیم میگیره برای اولین بار در کلاس پنجم به مدرسه بره و باهم سن و سالاش تعامل داشته باشه..
اولین چیزی که اینجا به چشم میاد شجاعت و باور داشتن اوگی به خودشه که همچین تصمیم جسورانه ای رو میگیره که بخواد مدرسشو ادامه بده..
مامان دلسوز و دلپاک اوگی که تمام وجودشو برای اوگی گذاشته..
پدر بامزه و دوستداشتنی اوگی ،که خیلی به صلاح پسرش فکر میکنه..
ویا ؛ وقتی زاویه دید ویا شروع شد انتظار داشتم از جمله های کلیشه ای استفاده شه و ویا رو یه خواهر ۱۵ ساله‌ی غیرواقعی بدون هیچ نگرانی برای خودش نشون بده ولی چیزی که صدبرابر این کتاب رو قابل درک تر کرد این بود از مشکلات ویا هم صحبت شد و ویا هم دغدغه ها و نگرانی های خودش رو از این اتفاق بروز داد!
جک به من یاد داد نترس باشم و برای ارزش‌هام و چیزایی که برام مهم هستن بجنگم حتی اگه بدونم که قرار نیست به راحتی اینکار تموم شه!
در اخر ؛ مهمترین چیزی که این کتاب در تمام طول داستان داشت با صدای بلند فریاد میزد مهربونی بود.
دلم میخواد با یکی از اصول اقای براون تموم کنم که به نظرم گویای همه چیزه
"اعمال شماست که باقی میماند"
          
            آگوست پسربچه‌ایه که با یک نقص ژنتیکی به دنیا اومده و چهرش زشت و غیرطبیعی است با این‌حال اون تا کلاس پنجم توی خونه درس خونده و تازه قراره به یه مدرسه عادی بره و چالش‌های مدرسه روبرو بشه.
چیزی که من تو روایت کتاب دوست داشتم این بود که هر بخش کتاب از دید یکی از شخصیت‌های داستان هست و هر کدوم از شخصیت‌ها شامل خود آگوست، خواهر آگوست ویا، دوستای ویا و دوستای خود آگوست احساس و نگاهشون رو نسبت به آگوست و مشکلش بیان می‌کنند و ادامه داستان رو روایت می‌کنند.

چیزی که باعث شد من بهش ۵امتیاز ندم در حالی که بسیار لذت بردم ازش اینه که آخرش خیلی شاد و شنگول تموم شد و همه بچه‌های مدرسه با چهره آگوست کنار اومدند و آگوست شد قهرمان مدرسه و این وسط جولیان منزوی شد که کمی پایانش تو ذوقم زد البته چون که مخاطب کتاب نوجوانه خیلی خرده نمی‌گیرم

در کل می‌شه گفت کتابی سرشار از احساسات انسانیه ترجمه هم خوب بود می‌شد سانسوراش رو فهمید ولی به داستان آسیبی نزده بود شاید اگر به عنوان کتاب نوجوان چاپ نمی‌شد اون سانسورها هم لازم نبود.