بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

حسین وارث آدم

حسین وارث آدم

حسین وارث آدم

3.9
21 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

58

خواهم خواند

33

کتاب حسین وارث آدم، نویسنده علی شریعتی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به حسین وارث آدم

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به حسین وارث آدم

یادداشت‌های مرتبط به حسین وارث آدم

            اصولا نباید به این کتاب پنج امتیاز بدهم (اصول خودم البته)...ولی چون خیلی دوستش دارم و فکر می کنم در بهترین زمان ممکن خواندمش اصلا تحمل امتیاز کامل ندادن را ندارم ولی لطفا شما پنج امتیاز حساب نکنید ولی ارزش پنج امتیاز و بیشتر را برای من دارد:|

سال گذشته ظهر عاشورا، پدرم کاسِت "پس از شهادت" دکتر شریعتی را گذاشت و همان سخنرانی باعث شد من این کتاب را بخرم. می خواهم برای پس از شهادت کلمه ای را به کار ببرم که از استفاده کردنش می ترسم چون مسئولیت سنگینی به دنبال دارد....پس از شهادت فوق العاده است...بی نظیر است ...مخصوصا اگر با لحن پرشور دکتر خوانده شود.

"...اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر حسین نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوی است."

"این که حسین فریاد می زند - پس از این که همه ی عزیزانش را در خون می بیند و جز دشمن و کینه توز و غارتگر در برابرش نمی بیند- فریاد می زند که "هل من ناصر ینصرنی؟" مگر نمی داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟ این سوال، سوال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ی ماست..."

واقعا ما چی فهمیدیم از کربلا و عاشورا؟ چی یاد گرفتیم از امام حسین؟ فقط این را فهمیدیم که دو سه روز در سال عزاداری کنیم چون امام حاجت برآورده می کند؟ بیماران را شفا می دهد؟ وام جور می کند؟ خانه و ماشین می بخشد؟
فقط همین را فهمیدیم که "سلام بر حسین و لعنت بر یزید"؟ مگر الان در زمان ما دیگر یزید نیست؟
یک بار کسی در جواب این سوال گفت امام حسین را هم سیاسی کردند...نمی گذارند عزاداریمان را بکنیم!!!!!

شاید کل این کتاب را نفهمیدم. شاید همه ی آن درست نباشد ولی چه خوب "پس از شهادت" را تمام کرد:
"آن ها که رفتند، کاری حسینی کردند،
و آن ها که ماندند، باید کاری زینبی کنند،
وگرنه یزیدی اند!" 

پی نوشت: سوالی که در کتاب درباره ی دعای ندبه مطرح شده بود خیلی ذهنم را درگیر کرده است و نمی دانم جواب را باید از کجا پیدا کنم...
          
            "حسین وارث آدم" نوشته ی علی شریعتی است که هفت بخش دارد و هرفصل دارای مطالبی جداگانه است اما چون از یک اندیشه پیروی می‌کند در قالب یک کتاب کنار هم جمع شده اند. کتاب حاضر در مورد شهید و فرهنگ شهادت است. قلم علی شریعتی همیشه با تشبیه ها و تضادهای جالب توجهی همراه است و ایشان از نظر من مطالب را هرچند جدی شعرگون مطرح می کنند و این کتاب از این حیث بسیار برای خواننده جذاب خواهد بود. نویسنده به زیبایی عاشورا را با تمام غم خود به تصویر می کشد. در قسمتی از کتاب این توصیف زیبا را بیان کرده و من در اینجا به بخش کوچکی از آن اشاره می کنم: "در زندگی توده مردم ما که توده ای انباشته از عقده ها و رنج ها و جراحت هاست و آرزوهای مرده و امیدهای به باد رفته و خواسته های سرکوفته و عشق های بی سرانجام و خشم های فروخورده و همه نبایستن و نخواستن و نتوانستن و نگذاشتن و نشدن و نگفتن و نرفتن و نه و نه و نه.
عاشورا زانوی مهربان سرنهادن و دامن محرم گریستن نیز هست و در این فاجعه هولناک بشری هرکسی فاجعه ی خویشتن را می نالد."
با خواندن همین پاراگراف نفس در سینه حبس می شود. به شکلی که به سختی می توان از میان اینهمه مضمون و لغات پراحساس گذشت کرد و ادامه داد. این کتاب به‌قدری ملموس عاشورا را توصیف می کند که فارغ از قدرت کلام، نویسنده در ادای احساس درون کلمات تبحر ماهرانه‌ای به خرج داده. 


          
            ‌‌✅ آیا می‌توانیم در این شک کنیم که اصولاً اعتقاد به رهبری #علی انحطاط‌آور است؟ و یا دل‌بستگی به نهضت و رسالت #حسین خمودی و سستی و ذلت می‌آورد؟ نه، حتی یک روشن‌فکر غیرمذهبی هم اگر آزادی‌خواه باشد چنین شکی نمی‌کند. پس هزار و یک دلیل هم اگر در اثبات عقیده و تلقی فعلی‌مان از #تشیع علی و عشق به حسین بیاورید، مسلّم است که نوع تلقی‌ای که از این دل‌بستگی، از این نهضت و این نوع تصویری که از چهره‌ی علی یا حسین در ذهن داری غلط است. این را باید تصحیح کنی؛ جز این امکان ندارد. پس می‌بینیم که یک ملاک محکم و روشن که همه می‌توانند به سادگی بفهمند و درک آن فلسفه و کلام و فیزیک و شیمی نمی‌خواهد، در دست همه‌مان هست و آن این‌که اگر شیعه هستیم، اگر مسلمان هستیم و به اصول اسلامی یا شیعی معتقدیم ولی این اصول در سرنوشت‌مان اثری نداشته، معلوم می‌شود در نوع شناختی که از این اصول داریم باید شک کنیم. زیرا همه‌ی ما به این اصل اعتقاد مشترک داریم که امکان ندارد یک ملتی مسلمان باشد و به رهبری علی و راه او معتقد، ولی این اعتقاد هیچ فایده‌ای در زندگی او نداشته باشد.