بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

درباری از خار و رز

درباری از خار و رز

درباری از خار و رز

سارا جی. ماس و 2 نفر دیگر
3.6
16 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

39

خواهم خواند

23

لیست‌های مرتبط به درباری از خار و رز

نمایش همه

پست‌های مرتبط به درباری از خار و رز

یادداشت‌های مرتبط به درباری از خار و رز

            این اولین جلد از یه مجموعه‌ی ۵ جلدیه. نزدیک به ۷۰ درصد اول داستان خیلی کند پیش میره و کلیم سوال براتون به وجود میاره. اما بعد از این بخش‌ها داستان یهو جون میگیره و هیجانش میره بالا و در نهایت تقریبا به همه‌ی سوال‌های پیش اومده تا آخر همین جلد جواب میده‌.
اینم بگم که ممکنه یک مقدار سست‌عنصر بودن شخصیت اصلی رو مختون بره ولی به نظر من قابل تحمله😆.
وقتی میخوندمش احساس میکردم دیگه خیلی داره مقدمه‌چینی میکنه ولی اینطور که شنیدم تو جلدهای بعدی داستان پرملات‌تر میشه و از این حالت در میاد. خلاصه که دوست دارم جلدهای دیگه رو بخونم تا ببینم آیا واقعا اینجوری میشه یا نه😁.
نهایتا اینکه مشکل عمده‌ی من با این کتاب ترجمه‌ش بود. من ترجمه‌ی نشر آذرباد رو خوندم و باید بگم که واقعا ترجمه‌ی بدی داشت. از اشتباهات ریز و درشت بسیار زیادی که وجود داشت صحبت نمیکنم ولی در این حد میگم که حتی مترجم گاها پاراگراف‌ها رو به تشخیص خودش با هم جابه‌جا کرده بود! (که باور کنید میتونه تو روایت داستان  اثر خودش رو بذاره)
همین کتاب رو نشر باژ هم منتشر کرده و خب منم با هم مقایسه‌شون کردم: متن باژ کتابی‌تره، حتی موقع مکالمات بین اشخاص. که خب یه مقدار باعث خشکی متن میشه. ولی از نظر "درست ترجمه‌ کردن" خیلی بهتر عمل کرده. از اون طرف آذرباد با محاوره نوشتن، باعث شده متن روون‌تر بشه ولی خب همونطور که گفتم اشتباهات زیادی داره.
          
            *آغاز ادبیات فانتزی*

امشب سه کتاب سارا ماس را تمام کردم؛ درباری از خار و رز و درباری از مه و خشم و درباری از بال و تباهی 
مدتهاست کتاب‌های فانتزی مختلفی را می‌خوانم و این مجموعه در میان آنها اثری متوسط بود
برای همین باز هم برگشتم به سوالی که گاهی در میان این خواندنها خودش را نشان می داد.
در دوران معاصر اولین و البته قوی‌ترین مجموعه فانتزی ارباب حلقه‌هاست. تالکین جهانی عجیب و غریب را خلق کرد که بعد از نیم قرن همچنان مهیب و جذاب است. اما چرا؟
تصور میکنم همه چیز به پایان جنگ جهانی دوم برمی‌گردد. اروپا با کمتر از نیم قرن دو جنگ را از سر گذارند که بیشتر در تمام تاریخ کشته به جا گذاشت. جنگی که نتیجه محتوم فلسفه لیبرالیسم در سه قرن اخیر بود. فاصله مرزهای کشورهای کوچک اروپایی کمتر از استان‌های یک کشور آسیایی بود و قرن‌ها انواع روابط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و حتی خانوادگی داشتند. با این حال جنگی را در برابر هم شروع کردند که کشتارهای دهشتناکش همه چیز را با تکه‌پاره کردن ارتش‌ها از مردمش گرفت. پوچی و بی سرانجامی و بی معنا بودن این دو جنگ هر آنچه هویت انسانی را می‌ساخت از ان مردم گرفت. و از همه اینها بزرگ‌تر آنچه از دست رفت؛ معنا بود. 
در هنرهای تجسمی دادائیسم شکل گرفت و به اکسپرسیونیسم انتزاعی رسید اما در ادبیات اتفاق دیگری افتاد. ادبیات راه دیگری برای در امان ماندن از حفره تاریک و سیاه پوچی که جنگ ساخته بود؛ پیدا کرد. جهان دیگر. 
ادبیات فانتزی از همین‌جا جان گرفت. تالکین جهانی را ساخت که تجسم کابوس‌های شبانه میدان‌های جنگ و شهرهای بمباران شده بود و در این جهان انسان‌های معمولی کاری از دستشان برنمی‌آمد برای همین موجوداتی ساخته شدند که هر کدام قدرت فراانسانی داشتند. چون انسان قادر به غلبه بر وحشت دوران نبود و از همان جا جهان‌های فانتزی گوناگون ساخته شدند. انواع گوناگونی از قدرت های عجیب و غریب فراانسانی که خطر را از انسان‌ها دور می‌کنند.
گاهی اوقات در میان چرخ زدن در جهان‌های موازی و لذت کشف آن به حقیقت دردناکی که پس زمینه خلق این جهان است؛ فکر می‌کنم و همین طعم گس و خاکستر گونه‌ای در کامم ایجاد می‌کند.