یادداشت‌های 바질🖤 (31)

바질🖤

바질🖤

6 روز پیش

           چیزه واقعا نمی دونم چه امتیازی به این کتاب بدم😐 از همین الان می خوام از خانم زارع و محمد علیپور عذر خواهی کنم🙏🏻😔 این کتاب واقعا ضایع بود (ایرانیش).جالب بود ولی بیوگرافیش و نویسندگیش واقعا ضعیف بود🤷🏻‍♀
خب توی صفحه ی۲۵ گفت:کلوچه ماسکاتی🤨
اولش فکر کردم داره میگه مسقطی ولی گفتم دیگه در این حدم غلط املایی ندارن🥲
رفتم از مامانم بپرسم گفتم
💁🏻‍♀:مامان ماسکاتی چیه؟؟؟؟؟
مامانم بعد ساعت ها مکس گفت
👩🏻:نمی دونم فکر کنم یک نوع خوراکیه بنظرم برو سرچ کن ببین چیه😶
رفتم سرچ کردم و چیزی که تحویل گرفتم:
💁🏻‍♀:ماسکاتی چیست؟
گوگل📱:شیرینی فروشی تینا😑
گفتم حالا ولش کن بیا بریم صفحه ی بعد
رفتم صفحه ۲۶ یکجا گفت مسقطی زرد رنگی کنار آدامس بود
بعد کاراگاه سیتو گفت این ماسکاتی😣😣😣😣😣
رفتم دوباره از مامانم بپرسم گفتم
💁🏻‍♀:مامان این جای مسقطی گفته ماسکاتی🥴😑
مامانم گفت
👩🏻:اها فهمیدم😊شخصیت کتابه آمریکایی هستش
گفتم 
💁🏻‍♀:آره چطور
گفت
👩🏻:خارجیا نمیتونن بگن ق واسه همین گفته ماسکاتی

خلاصه سر این ماسکاتی پدرم در اومد💆🏻‍♀🙅🏻‍♀
مثلا یه جاهایی هم بامزه بود😊

اگر میدونید ماسکاتی چیه لطفا بگید😑
با تشکر😬🤐
ولی من هنوز کل کتاب رو نخوندم🤫 شاید در ادامه فهمیدم ماسکاتی چیه🧐👍🏻
        

1

바질🖤

바질🖤

1403/3/20

        ممنونم آمو داستان پیرزنی است که برای شامش یک خوراک آمده کرده بود.  اما انقدر بوی خوراکش قوی بود که کل محل راگرفت. و هر دقیقه یک نفر در خانه اش را می زد و از او خوراک می گرفت، و  وقتی شب شد و آمو(آمو یعنی ملکه) خواست شامش را بخورد یک دفعه دید خوراکش تمام شده.
یک دفعه یکی در خانه را زد تق تق!
تق تق آمو در را بازکرد و دید...............
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3