یادداشت‌های سکوت (11)

          تا به حال همیشه به چیزهای اطرافم به چشم اینکه آیا میتوانند برایم مفید باشند یا نه نگاه کرده بودم اما شاید همین به نوعی نقطه ضعف من محسوب می شد حالا اهمیت الهام گرفتن از چیزی را بهتر میدانستم .....
        

          جهان به شکل دیوانه وار  و ترسناک پیش می رود  و لحظه ای فرا  میرسد که همه چیز  از هم می پاشد ........

        

          رها کن ،بگذر، همواره  تازه ها را تجربه کن 
عادت ،مرگ است ....... 
        

          با دلسوزی به ترس های گذشته اش نگاه کرد نه تنفر 
        

          برای  هیتلر شروع جنگ جهانی دوم آسان تر از رو به رو شدن با یک بوم چهار گوش سفید بود 
        

          آیا در خون بره تن شسته ای ؟ 
        

          غرق در خیال فرداییم 
وقتی فردایی در کار نیست
غرق در اندیشه ی شکوه پیروزی
وقتی به راستی آن را نمی خواهیم
غرق در اندیشه ی روزی تازه ایم
وقتی روز تازه همین امروز است
از جنگ میگریزیم
وقتی باید با آن بجنگیم
        

          بدون درد ، بدون مرگ ، بدون قربانی ، ما هیچ چیز نداشتیم. 
        

          دلالان آثار هنری مثل موج سواران اند. شما نمیتوانید خودتان یک موج درست کنید.
اگر موجی در کار نباشد میمیرید اما یک موج سوار ماهر می تواند
حس کند که کدام یک از موجهایی که نزدیک میشوند مناسب است موجی که مانا خواهد بود. دلالان موفق آثار هنری میتوانند آن موج درست را تشخیص دهند.
        

          پیر مرد ادامه داد:(( این کتاب درباره چیزی صحبت می کند که تقریبا همه کتاب های دیگر از آن صحبت می کنند از ناتوانایی ادم ها در انتخاب  سر نوشت خویش و سر انجام کاری می کند که تمام مردم دنیا بزرگ ترین دروغ جهان را باور کنند)).
        

          《هرگز شک نکن . هرگز نترس . هرگز بیش از اندازه فکر نکن 》اوکامی همان طور که حرف می زد نگاهش می کرد . گویی به دنبال چیزی  ماورای  او بود .《 این تنها راه زنده موندنه . 》