یادداشتهای جوجوی بیخیال... (7) جوجوی بیخیال... دیروز هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 290 خیلی قشنگه آخرش اشکم در اومد اینکه در شرایط سخت هم بتونیم از لحظه ی حال لذت ببریم و ریسک پذیر باشیم قدرت زیادی میخواست و جوری که روفوس در همه حال کنار متیو موند خیلی دوست داشتنی بود نشون میده که دوست های خوب نیازی به نگه داشتن ندارن و با خواست خودشون کنارت میمونن 0 0 جوجوی بیخیال... 2 روز پیش باغ استخوان هیثر کسنر 3.6 4 توصیف های خوبی که داشت باعث میشد آدم کاملا وارد فضای داستان بشه و به نظرم پایانش خیلی جالب بود 0 0 جوجوی بیخیال... 2 روز پیش شکلات وحشی لورا ریسا 4.3 10 داستان خوبی داشت اما نه به اندازه ای که انتظار داشتم و آخراش یکم برام خسته کننده شد 0 0 جوجوی بیخیال... 2 روز پیش همه چیز خوب است دبی تانگ 4.6 5 با این کتاب درک کردم که ناراحت بودن هیچ مشکلی نداره حتی اگه برای چیزای کوچیکی باشه فقط باید یاد بگیریم که چجوری با احساساتمون کنار بیایم 0 0 جوجوی بیخیال... 2 روز پیش گربه ای که ذن یاد می داد جیمز نوربری 4.0 32 نوشته های پر مفهوم و نقاشی های چشم نواز کتاب آدم رو به فکر فرو میبره 0 0 جوجوی بیخیال... 2 روز پیش تولد در توکیو: خاطرات اتسوکو هوشینو حامد علی بیگی 4.1 41 چون از زبان کسی که هیچ آشنایی ای با دین ما نداشت گفته شده بود و نشون میداد که توی بقیه کشور ها راجب دین و کشور ما چه فکری میکنن خیلی جالب بود و آدم رو تا حدودی با فرهنگ کشور ژاپن آشنا میکرد 0 0 جوجوی بیخیال... 2 روز پیش خدمتکار فریدا مک فادن 4.0 114 نوشته ی کتاب خیلی بینظیر بود و وقتی وارد خط داستانی میشدی نمیتونستی ازش بیرون بیایی و تا آخرین لحظه هیجان و لذت توی این کتاب موج میزد جوری که آدم رو وادار به خواندن ادامه اش میکرد خواندن کتابش خیلی بهم حال داد و برای مدتی از دنیا ی خودم دورم کرد 0 0