یادداشتهای فاطمه حاجب (8) فاطمه حاجب 1402/10/15 درگیری با رومی ها گری نورتفیلد 5.0 1 برایم شیرین و جالب و خنده دار بود. وقتی با دوستانش در جنگ با آدم های گنده شرکت میکند و برنده میشود وقتی از آب میترسد و بقیه ماجرا های زندگی و حتی وقتی که درس عبرت میگیرد . برایم داستان های طنز و بدون معنی و سرگرم کننده جالب است چون می توانم به عنوان زنگ تفریح بخوانمشان تنها چیزی که به من آرامش می دهد در هر مواقعی چه در خوشی و چه در سختی کتاب است حالا هم این کتاب میرود توی دسته زنگ تفریح مزخرف ها 😅 0 3 فاطمه حاجب 1402/10/15 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 123 دختری که معلول بود و نمیتوانست درست راه برود اما برادرش به او کمک می کرد اما چه فایده وقتی مادرش که تنها کسی است که میتواند بهش تکیه کند به او سرکوفت میزند و او را در کابینت حبس میکند؟ وقتی فکر فرار به سرش میزند خوشحال میشود همه چیز با سختی و ناراحتی اش میگذرد و به دست خانمی خوب می افتند اما وقتی مادر به دنبالشان می آید همه چیز عوض میشود شاید فکر کنید مادر دلش برای بچه هایش تنگ شده ابدا! برای اینکه وقتی بچه هایش پیشش نبودند مجبور بود پول بدهند و آمد تا بچه هایش را با خود ببرد آنها برود اما زنی که برایش حکم مادر را داشت او را از دست مادری که از آن متنفر بود نجات داد 😢🥺 0 3 فاطمه حاجب 1402/10/15 خمپاره های فاسد داود امیریان 4.2 16 داستان های طنز از جبهه که تلخی جنگ را با خاطراتش شیرین میکند کتابی مانند مجموعه اکبر کاراته که داستان هایی را می گوید که شاید دوست داشتم خودم آنجا می بودم و از نزدیک میدیدم گرچه به گونه ای آن را نوشته اند که تمام جزئیات را می توانستی ببینی و حس کنی 🧐 0 0 فاطمه حاجب 1402/10/15 خانواده جاسوس 1 تاتسویا اندو 4.1 7 همه یک خود پنهان دارن که به کسی نشون نمیدن و خواسته ها و هویت هاشون رو زیر لبخند های نقاشی شده شان پنهان می کنند و بدین شکل دنیا در ظاهر ارامش اش رو حفظ میکنه مأموری به نام توایلات که توانایی خاصی در جاسوسی دارد در یکی از ماموریت های حساس مجبور به تشکیل خانواده میشود او با زنی ادمش ازدواج می کند و فرزندی که به فرزند خواندگی قبول می کند به جای فرزند خودش ذهن خوان است خانواده ای که هیچ یک از از کار دیگری خبر ندارد آنها باهم ازدواج میکنند تا وقتی که ماموریت و آدمکشی شأن از هم جدایشان کند اما.. 0 1 فاطمه حاجب 1402/10/15 هر روز تولد دیوید بدیل 4.3 6 اصلا فکرش هم نمیکرد آرزویش برآورده شود آرزو کرد هر روز تولدش باشد و این اتفاق افتاد اما به قدری برایش خسته کننده شد که حالش داشت بهم میخورد تا اینکه اتفاق عجیبی افتاد به خاطر این است که می گویند مراقب آرزو های تان باشید مبادا چیزی بخواهید که نباید میخواستید ویا بر عکس حتی زمان آرزو کردن هم مهم است به خاطر همین زدگی حساس است هر کلمه یا دقیقه می تواند روی زندگی تاثیر بگذارد و آینده ات را عوض کند مراقب باش😗🤕💥 0 0 فاطمه حاجب 1402/10/15 زایو مصطفی رضایی 3.9 85 ویروسی که قرار است سال ۲۰۴۱ظاهر شود به نام زی.او که به آن زایو گفته میشود دکتر پارسا به جایی میرود که هرکس وارد شده مرده منبع ویروس زایو او باید دنیا را نجات دهد اما چطور؟ باید ادامه داد به خاطر اون دانشمندایی که همراه شما بودن و برای شکست دادن ساختار ویروس جونشونپ از دست دادن .باید ادامه داد به خاطر دانشمند ایرانی دکتر شاهدی که شاید دیگه الان زنده نباشه . به خاطر ساشا باید ادامه داد... 0 0 فاطمه حاجب 1402/10/15 آدم باش عاشق!: روایت هایی امروزی از عشقی که پدرسوخته است! وحید ملتجی 4.0 3 آن هایی که درجه محبتشان از یک اندازه ای عبور کرد و از حد عادی بیشتر شد می روند در جمع باشگاه عشاق♥️ یک چیزی مثل باشگاه صدتایی ها خب معلوم است اگر توانستی وارد شوی و نشان باشگاه را بدست بیاوری امتیازات ویژه ای هم برایت دارد! نکته مهم باشگاه این است که هرچقدر هم آدم شریفی باشی اما باز اجازه ورود نداری تا زمانی که محبت شدیدت به او را ثابت کنی. (خبر داشتی؟)♥️ 0 1 فاطمه حاجب 1402/10/15 این کتاب را ممنوع کنید آلن گرتز 4.3 57 نمی دانم چگونه توانست به خاطر کتابش بجنگد و با تمام سختی ها و استرس هایش از پا نیفتد نمیدانم من هم می توانم روزی مثل او به خاطر خواسته هایم بجنگم یانه ؟! دختری که به خاطر کتاب مورد علاقه اش دل به دریا می زند و کتابخانه ممنوعه تشکیل میدهد شاید وقتی به مدرسه بازگشت انتظار اینهمه استقبال را نداشت شاید خودش هم از آینده پیش رویش خبر نداشت که چطور توانست بدون ضایع کردن کسی به خواسته خود برسد فقط با خوبی کردن! 0 15