یادداشت‌های 𝐖𝐢𝐥𝐥𝐢𝐚𝐦 𝐆𝐫𝐚𝐡𝐚𝐦 (5)

        خب،واقعا هیجان انگیز و  پر از استرس بود.
نویسنده به خوبی تونسته بود درگیری بین قلب و ذهن دوناتلا رو به رخ بکشه و...واقعا قشنگ بود.بر خلاف جلد اول که فکر می کردم اسطوره چندان هم عوضی نیست.فهمیدم اسطوره کمی بیش از ی عوضیِ...و خب خیلی دوست دارم بدونم که ایا واقعا دوناتلا معشوقه ی واقعی شاهزاده ی قلب هاست یا نه؟؛
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

        خب،با اینکه از ژانر فانتزی و عاشقانه در کنار هم چندان خوشم نمیاد.
ولی از خوندن این کتاب پشیمون نشدم،داستان قشنگ و کمی پیچیده ای داشت.میشه گفت ژانر معمایی هم داشت،نویسنده به خوبی تونست جوری همه چی رو نشون بده که حتی مخاطب هم سردرگم بشه و نتونه واقعیت رو از جادو تشخیص بده.
اعتراف می کنم ارباب کاراوال واقعا باهوش و غیر قابل پیش بینی بود و همچنین من اگه جای اسکارلت بودم واقعا هیجوره نمی تونستم جولیان رو ببخشم...
وای خدا باور نمیشه جولیان و اسطوره باهم برادرند؛

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

        خیلی معمایی تر و هیجان انگیز تر از جلد اولش(یکی از ما دروغ می گوید)بود و خب،اینبار داستان جوری پیش می رفت که من تقریبا مونده بودم که نکنه سایمون هنوز زندس و خودش بازی(جرئت و حقیقت)رو راه انداخته.
بعد از مرگ دوست پسر سابق فیبی به شان و جولز شک کردم ولی خب تهش کسی از آب در اومد که من اصلا توجهی بهش نمی کردم.
واقعا هوشمندانه و پر هیجان بود.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1