یادداشتهای محمدحسین شمشیرگرزاده (14) محمدحسین شمشیرگرزاده 1402/7/19 عکس سه نفره: خاطرات لیلا قلی زاده همسر سردار شهید سیدعلی حسینی ساسان ناطق 3.0 1 *- عکس سه نفره. ساسان ناطق. خاطرات لیلا قلیزاده همسر شهید سیدعلی حسینی. مشهد. نشر سوره مهر. شیوه جدیدی از نوشتن خاطره در قالب گفتمان زن و شوهری با رجوع لیلا به خاطرات مکتوب شده در دفترچه یادداشت سیدعلی و یادآوری دوران سخت ولی شیرین و عاشقانه زندگی و نقل و بازخوانی حال و هوای آن دوران. ترکیب این خاطرات را خیلی مناسب سن خانم میبینم که در ایام جوانیست و یک دختر دبیرستانی بحساب میآید. یعنی طرح خاطره به اقتضای سن و فضای ذهنی و اینکه همسایگی و یک عاشقانهی آشنا و با شناخت هممحلهایی و شکلگیری دلبستگی و بهم رسیدن و... آنچه از این کتاب برای من ماند گذشت و تلاش و وطنپرستی جوانانی از این مرز و بوم است که هستیشان را برای حفظ وجب به وجب این خاک گذاشتند و ما را مدیون این جوانمردی و بزرگ منشی خودشان کردند. در سطر سطر این خاطرات عشق و علاقه و دلبستگی موج میزد. اینکه چگونگی به دل حوادث زدن و دل کندن از وابستگیهای مادی و عاطفی... در ذهن من نمیگنجد. 0 0 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/7/18 گدار جلد 1 حامد عسکری 3.7 18 گُدار. حامد عسکری. نشرمهرستان. چاپ ۱۴۰۱. خاطرات یک دهه شصتی است از زندگی آن دوران که زندگی سخت گرفته نمیشد. روابط گرم و خانوادهای و محلهای و شهرستانی و دوست و آشنا در سرنوشت و آینده و کسب و کار هم تاثیرگذار بودند. این فضا در دهه چهل و پنجاه هم وجود داشت ولی پررنگتر. هر چه بسمت زندگی امروزی و مدرن حرکت کردیم گرمی روابط و دوستیهای تنگ و دلبستگیها تحلیل رفته. ما نسل پوست انداختهای هستیم که باید حسنات دهههای گذشته را بنویسیم و بخوانیم و منتقل کنیم و دلسوز هم باشیم. قوام خانواده نیاز اول امروز ما است. این کتاب تا اندازهی زیادی در انتقال مفاهیم زندگی ساده و صمیمی خانوادگی موفق است. فقط در بعضی از داستانکها نویسنده نتیجهگیری کرده که فکر کنم غیرضروریست و باید این را به خواننده واگذار میکرد. اما گُدار به تعبیر نویسنده در بمیها بمعنی راه سخت و ناهموار و پر پیچ و خم کوهستانیست، در حالیکه این خاطرات سرشار از حلاوت و شیرینیست و این نام یک سویه است و شاید مناسب نام این کتاب نباشد. خوانده شده، دوشنبه هیجدهم مهرماه ۱۴۰۱ 2 16 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/7/9 بیگانه آلبر کامو 4.0 249 بیگانه. آلبر کامو(۱۹۱۳- ۱۹۶۰) مترجم خشایار دیهیمی. چاپ شانزدهم. زمستان۱۳۹۶نشرماهی. مانده بود چرا باید این کتاب را بخوانم؟ مدتها روی میزم بود. چون گذشته را دوست دارم و احتمالا داستان به هفتاد سال قبل برمیگردد و در الجزیره است، خواندم. آقای مورسو اینطور شروع میکند: امروز مامان مُرد. شاید هم دیروز... به همین راحتی قصه آغاز میشود. در خانهی سالمندان در مارنگو هشتاد کیلومتری الجزیره مادرش میمیرد. ظهر مرخصی دو روزهای میگیرد و عصر در کنار جنازه مادرش هست و فردا خاکسپاری با مشایعت خودش و رییس خانهی سالمندان و چهار نفر نعشکش. و تمام و برمیگردد به کار و زندگی روزمره. در واحد کوچکی اتراق میکند. بعد از کار اوقاتش به آشپزی مختصر برای خودش، هم اتاق شدن با مردان مجردی در ساختمانشان که تفکرشان ارتباط آزاد با زنان کم برخودار و علایق و بردهکشی جنسی و روابط غیر معمول که البته در آن فرهنگ این روابط جا افتاده.... هر چند که این قصه در الجزیره اتفاق میافتد ولی هضم آن برایم بعنوان روند زندگی سنگین است. خط قرمزی روی زندگی و ارتباط و زناشویی واقعی و عشق و دلدادگی است. از زوایهی دید خودم یعنی خانواده محوری. تجربه بمن میگوید هر جا هم در زندگی مشترک ادای غربیها را درآوردهایم، یا خط لائیکهایشان را رفتهایم، فرو ریختهایم.... کامو با دید فلسفی خودش زندگی مدرن آن سالها را موشکافی میکند. الجزایر مستعمره است و مردان فرانسوی ساکن در آن از زنان عرب الجزایری کام میگیرند و همین باعث جنایت میشود و مورسو عامل جنایت است.... این رمان کوتاه و خواندنیست و جزء آثار برجسته کامو است. در تمام مدتی که داستان را میخواندم، آثار مخرب استعمار و نظرات جمیله بوپاشای الجزایری لذت خواندن این کتاب را برایم تلخ میکرد. استدلهای کامو را در توجیه و کم اثر کردن جنایت قابل قبول نمیدانم. اصلا به کشتن یک فرد در جهت هوسبازی ورود نمیکند، طوری که مقتول فراموش شده و تو را همدرد قاتل میکند.... شنبه ۹ مهر ماه ۱۴۰۱ 1 26 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/7/3 ساعت دنگی: مجموعه داستان کوتاه سه گانه محمداسماعیل حاجی علیان 4.0 2 ساعت دَنگی. مجموعه داستان کوتاه سهگانه. محمداسماعیل علیان. چاپ۱۳۹۸.سوره مهر. کتاب برگزیده جایزه ادبی جلالآلاحمد. داستانهای کوتاه سهگانهای که نویسنده با چهره دستی تغییر فضا میدهد ولی هر سه داستان ارتباط موضوعی با هم دارند. یک جورهایی نوآوری در داستان زندگی است و آدمها در صحنهها و حوادث محک زده میشوند. به نظر میرسد برای اینکه بتوانی با کتاب ارتباط بگیری باید خیلی تمرکز کنی و یا دوباره خوانی کنی. از آن دست کتابهایی است که گاهی خوشت میآید و گاهی بدت. البته به هر زحمتی که هست سعی میکنم با موضوع ارتباط بگیرم. پایان خوانش، یکشنبه ۳ مهرماه ۱۴۰۱، ساعت ۲۳/۲۰ دقیقه. 0 12 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/6/20 چهل نامه ی کوتاه به همسرم نادر ابراهیمی 4.2 88 - چهل نامهی کوتاه به همسرم، نادر ابراهیمی. چاپ۳۷ ام،۱۳۹۶، نامههایی بس خوندانی با دیدی فلسفی و اخلاقی در شیوه زندگی از صداقت، تحمل، رازداری، سازگاری، و... و نامه چهلم، نامه خداحافظی و بس زیبا... یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. با آخرین کلام. با آخرین سفر... نامهها کوتاه و بسیار پرمحتوا در زندگی زناشویی که ارتباط عاطفی و عاقلانهای را ایجاد میکند. 0 11 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/6/20 چهل نامه به همسرم نادر ابراهیمی 4.2 88 *- چهل نامهی کوتاه به همسرم، نادر ابراهیمی. چاپ۳۷ ام،۱۳۹۶، نامههایی بس خوندانی با دیدی فلسفی و اخلاقی در شیوه زندگی از صداقت، تحمل، رازداری، سازگاری، و... و نامه چهلم، نامه خداحافظی و بس زیبا... یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. با آخرین کلام. با آخرین سفر... نامهها کوتاه و بسیار پرمحتوی در زندگی زناشویی که ارتباط عاطفی و علاقانه را ایجاد میکند. 1 11 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/6/18 اترک امین اطمینان 4.0 1 *- اترک. امین اطمینان. چاپ اول ۱۴۰۰، نشر ثالث. شش داستان به ظاهر جدا اما در جاهایی بهم پیوسته که در همه شخصیتی بنام شاهین اترک بعنوان راوی یا شاهد و ناظر، حضوری کم یا زیاد دارد. در مشهد و آبادان و ورود به جنگ و جنگزدگان و خانههای تیمی مجاهدین خلق داخل پرانتز منافقین، عاشق فریبا سمپاد مجاهدین میشود و.... در رفتار و سبک زندگی دهه پنجاه سیر میکند و بر روابط خانوادگی در تاریخ معاصر میپردازد و میکوشد آنچه را بر ما رفته و میرود را روایت کند. جایی از قصهها گنگ و خیال انگیز افراطی و نامفهوم است. قصه روسیهاش و جدایی ایرانیها از سرزمین مادری و از اقوام خود در ایران زیر چکمه ارتش سرخ و کمونیستها و نقش حزب توده در سرسپردگی به روسیه و فعالیت این گروه در مشهد برایم جاذبه داشت. داستان نویس ایرانی در حال پیشرفت است. با خرید کتاب و خواندن، حمایت کنیم. بامداد جمعه ۱۷ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۱/۱۵ دقیقه. 0 5 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/5/31 اعتراف کاتب کشته شده ساسان ناطق 3.9 5 *- اعترافات کاتب کشته شده، رمان، ساسان ناطق، چاپ ۱۴۰۰، نشر سوره. این کتاب را بمناسبت ماه محرم خواندم. در این کتاب مجموعه حوادث منجر به واقعه عاشورا با شخصیت پردازی از سپاهیان عمربن سعد و امامحسین(ع) براساس مستندات تاریخی در قالب قصهای روان و پر کشش طرح شده است. نویسنده با هنرمندی تخیل را بخدمت میگیرد و روایت را از زبان شبانی که پسر کاتب کشته شده در دربار معاویه است، بازگو میکند و به بیان وقایع تاریخی عاشورا وفادار است. در این رمان ظرافت ادبیات را در خدمت تاریخ بوضوح میتوان نظاره کرد. کتاب پیچیدگی و اضافهگویی ندارد و قصهایست در دوگانگی دین و آزادگی؛ و دنیاطلبی و رسیدن به گندم ری، موضوعی که مبتلا به زمانه ماست!... 0 7 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/4/25 آدم ها احمد غلامی 4.0 30 *- آدمها، احمد غلامی، چاپ دوازدهم. ۱۴۰۰، نشر ثالث. آدمها، داستان زندگیست، همین نزدیکیها. محلههای قدیم، در و همسایهی خودمان. دهه ۶۰تیها. کنار خانهها و کوچهها و دلهای بهم گرهخورده و بهم وابسته. قصههایی از دل جنگ و جبهه با بچههای محل، داستان زندگی خودمان و فامیلهای پایین شهر، بالا شهر و متوسط نشینها با اسمهای مستعاری که یدک میکشند، اقدس باجی، حسن چهچه، اصغر سیاست... سادگی و کوتاهی قصهها و تم واقعگرایی آنها حس منحصر بفردیست که در حال خواند به تو دست میدهد و خودت را در قصهها میبینی... چند روزی با آدمها حال خوبی داشتم. خوانده شده، جمعه ۱۴۰۱/۴/۲۴ ساعت ۱۱/۴۵ شب. 0 9 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/2/29 برهوت زیبا محمدحسین شمشیرگرزاده 3.0 1 برهوت زیبا، سال چاپ ۱۳۹۸، انتشارات سوره مهر، محمدحسین شمشیرگرزاده سفری به سرزمین حجاز و دیدار روی ماه خدا همسفر با ملتها و چهرهها و رنگها و نژادها و پر از تنوع و زیبایی و راز و رمزهای چشمنواز. بجد زیباتر و برابر با تمام سفرهای خارجی از نوع تجاری، تفریحی، تحقیقی و کاری خودم. و نثری ساده و روایتی ادبی از دیدههایم که جمع تلخ و شیرینی از اضداد و انطباقها و همه برایم زیبا و دستِ اول در سفر خودنمایی میکردند. و اینکه به اقرار دکتر علی شریعتی و جلال آل احمد که باید رفت و دید و شهادت داد که از عهد ناصرخسرو قبادیانی بلخی(حدود ۹۷۰ سال پیش) تاکنون چهها فرق کرده یا نکرده... و اکنون بیش از ده سال از آن روزها میگذرد و چیزی که برایم بیادگار مانده است کتاب "برهوت زیبا"ست، حاصل یادداشتهای روزانه سفر. - در بخشی از کتاب میخوانیم: از شدت خستگی توان بیدار ماندن برای نماز صبح را نداشتم. گفتم چرتی میزنم و برای نماز صبح بیدار میشوم. موبایلم را تنظیم کردم اما بیدار نشدم. نماز صبحم در چند متری خانه خدا قضا شد! دیگر هماتاقیها هم بیدار نشدند. بعد از بیدار شدن همه دمغ و ناراحت بودند. آقای عامری با تاسف سرش را تکان داد و گفت: "فریدون، تو که همیشه با اذان صبح بیدار میشدی الان که پیش خدا آمدهای، خواب ماندی!" 0 6 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/2/26 انسان، جنایت و احتمال نادر ابراهیمی 3.8 15 *- انسان،جنایت و احتمال، نادر ابراهیمی، چاپ اول ۱۳۵۰، چاپ ششم ۱۳۸۸، موضوع جالب از زندگی سیدباباخان مرد روستای لاجورد که زنش فاطمه را دوست نداشت و دو بار برای طلاقش تا دادگاه خانواده بیرجند رفته بود ولی هر دو بار محکوم به زندگی با فاطمه شده بود و در اوج مستأصل بودن در لاجورد زلزله میآید و دیوار روی سر فاطمه خراب میشود و میمیرد وووو .... کتابی با موضوعی جالب، بسیار قوی، مستدل، با احتمالات و استدلال دادستان، وکیل مدافع و دادگاه در اتهام، محکوم کردن و تبرئه سیدباباخان در این کتاب بررسی شده و مهم تاثیر قضاوتها در واقعیتهای زندگیست که در کتاب بخوبی به آن پرداخت شده است. جمعه ۱۴۰۰/۲/۱۷ ساعت ۶/۱۰ دقیقه بعدازظهر خوانده شد. 0 18 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/2/25 ابن مشغله نادر ابراهیمی 4.2 111 *- ابن مشغله، نادر ابراهیمی(۱۳۸۷- ۱۳۱۵)، چاپ نهم ۱۳۸۸، چاپ اول ۱۳۵۲، مربوط زندگی خودش و کارها و شغلهای زیادی که عوض میکرد تا زندگی کند. خانمش معلم با حقوق ثابت ۴۰۰ تومان در ماه. آدمی کاری ولی گریز پا، از بچگی زمانی که آب حوض خانه خالی میکرد به ۳ تومان و آنهم گرفتن پول در آخر ماه که باباش حقوق میگرفت و به خواهرها و برادرها ماهانه میداد ولی به نادر حق آبحوض خالی کنی میداد و ناراحت میشد. بعدها کار در چاپخانه، خط نویسی، کتابفروشی، و اینکه مادرش طلاق گرفته بود و ناپدری داشت و پدرش زن گرفته و زنبابا داشت. ناپدری هوایش را داشت و پدرش نه!.... زن پدرش هم او را دوست داشت. آگهی استخدام روزنامه میخواند و شغل عوض میکرد. ازدواج میکند و از کسی کادو ازدواج نمیگیرد و بعدا پشیمان میشود از نگرفتن. دانشکده حقوق را ول کرد و رشته ادبیات انگلیسی میخواند و کارهای موقت و سربازی که معاف میشود و وارد کار روزنامه میشود، روزنامه آیندگان که همه بد آن را میگفتند و از آنجا به موسسه ایرانی و امریکایی و باز خروج و رفتن به تلویزیون و باز خودش دکان ایران پژه باز میکند با دوستانش برای ساخت فیلم و نوشتن متون در باره ایران و باز ورشکستگی و آخر با زنش و خواهرهایش به کودکان میرسد و کتاب کودکان تولید میکند و با این حساب جمع نوشتههایش به ۲۰ کتاب میرسد و حال اسمی دارد بین اسمها و اینکه دیگر بیکار نیست و دنبال کار نمیگردد. زندگی سخت ولی کار به میل دل خودش. خواندت این کتاب را شب ۲۳ رمضان ۱۴۰۰ ساعت ۱۲/۱۵ تمام کردم، ۱۴۰۰/۲/۱۶ 0 11 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/2/25 عقاید یک دلقک هاینریش بل 3.3 145 *- عقاید یک دلقک، رمان آلمانی،نوشته هاینریش بل (۱۹۱۷-۱۹۸۵)، ترجمه محمد اسماعیلزاده، ماجرای یک جوان آلمانی( هاینس، شغل انجام حرکات و دلقکی در سالنها و مراسمات)در خانواده ثروتمند، حسابگر و پول دوست و ارتباط با دختری کاتولیک بنام ماری و اینکه هاینس افکاری دینی ندارد. تن به صیغه ازدواج در کلیسا و ثبت در دفتر رسمی نمیدهد و ماری بعد از ۵ سال زندگی هاینس را تنها میگذارد و با جوانی بنام تسوپفنر کاتولیک ازدواج میکند یعنی هاینس را تنها میگذارد و منبعد هاینس با خاطرات ماری است و اینکه به تک همسفری یا همسری اعتقاد دارد و ماری کاتولیک را زناکار میداند. جالب اینکه کاتولیکها مثل مسلمانان صیغه عقد جاری میکند که باید در حضور کشیش باشد و در دفتر ثبت کنند در غیر این صورت بچهها حرامزاده هستند... و اینکه فعالیت نازیها و احزاب دمکرات و کمونیست و کاتولیک و... بین جوانان و یارکشی آنها در محافل حتی خانگی در زمان جنگ جهانی و... خوانده شده ۱۴۰۰/۲/۱۱ 0 11 محمدحسین شمشیرگرزاده 1401/2/25 ساجی؛ خاطرات نسرین باقرزاده همسر شهید بهمن باقری بهناز ضرابی زاده 4.4 42 *- ساجی، سوره مهر، نویسنده بهناز ضرابیزاده. داستان زندگی پر ماجرای نسرین باقرزاده دختر خرمشهری از دوران جذاب کودکی و سرخوشیهای و بیتکلفیهای جوانی و نجابتهای دوران عبور از نوجوانی و در کنار سنتهای خانوادگی و اتفاقات تلخ جنگ تحمیلی در کنار همسر شهیدش بهمن باقری از مدافعان جنگ جنوب. هشت سال زندگی پر حادثه و جنگزدگی از خرمشهر به ماهشهر و اهواز و قم و آبادان و در حین حال زندگی با عشق و امیدواری به آینده و در آخر شهادت عزیزترین شریک زندگی و چه سخت است و بعد از آن چه سختتر. آفرین به زنان این سرزمین که نمونهاش خانم نسرین باقرزاده و پیامرسان و معرف این زنان خودساخته نویسنده خوش قلم خانم بهناز ضرابیزاده. درود برای هر دوی شما. 0 10