یادداشتهای شقایق انصاری فر (7) شقایق انصاری فر 1403/3/13 شاهنامه فردوسی حمیدرضا پویامنش 4.8 11 یکی پند گویم تو را من درست دل از مهر گیتی بباید شست . چه زیباست داشتن چنین کتاب فاخری. ابیاتی زیبا ، پندآموز که داستان های تلخ و شیرین دارد. اوایل شاهنامه هستم اما تا اینجا مجذوب شخصیت فریدن شاه و پسرش ایرج شدم.چه بزرگ شاهی. چه اسامی زیبا و نکویی در این کتاب هست و لذت میبرم از تکتک اسامی ایرانی . ارنواز و شهرناز _ فرانک _ آبتین _ماه آفرید و... من عاشق شعر و ادبیاتم واقعا. 0 9 شقایق انصاری فر 1402/8/10 بچه مردم جلال آل احمد 3.4 62 جلال آل احمد توی این داستان نهایت بی انصافی که در حق زنان میشه رو کاملا دقیق و خیلی ترسناک!بیان کرده. بی انصافی که هنوز هم به شکلهای گوناگونی ادامه داره. موقع خوندن داستان واقعا تپش قلب گرفتم و حالم بد میشد اما امیدوار بودم که آخر داستان جور دیگه ای تموم شه. هرگز هرگز نمیتونم باور کنم یک مادر چطور میتونه همچین کاری در برابر کودک خردسالش بکنه! کودکی تنها در خیابان ، پر استرس، وحشتزده، نگران،گریان،تنهای تنهای تنهاااا... داستا به اندازه چند دقیقه خونده شد اما تاثیری که رو روح و فکر آدم میذاره تا مدتها ازبین نمیره! کاش هیچ مادری مجبور به اینکارها نشه ... کاش ... کاش نخونده بودمش فکر و قلبم پر از درد شده ... 0 9 شقایق انصاری فر 1402/8/10 پیرمردی بر سر پل ارنست همینگوی 3.1 15 فک میکنم آدمی که به کاری خوشه و برای اون تلاش میکنه ، یک مرتبه و به اجبار جنگ مجبوره اون رو ترک کنه براش دردناک و غمآلوده. حس بد میگیره ازینکه دیگه شاید مفید نباشه و نگران از فردای اون چیزایی که دیگه کنارشون نیست. جنگ هیچ وقت چیز خوبی برای کسی نداشته... 0 0 شقایق انصاری فر 1402/8/9 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.1 441 آه از رفتن های پر درد .! آه از رفتن های سخت .! داستانی که واقعیت تمام زندگی را در خود داشت . تلاش برای چیزهایی که فکر میکنیم درست و منطقی اند اما در باطن هیچ شور و هیجانی در خود ندارند، فقط تلاش میکنیم که به آنها برسیم ، فقط برای رسیدن ! رسیدن به چه! جایگاه ، ثروت و قدرتی که فقط باعث دور شدن از خود ، زندگی و خانواده مان میشویم. یک درخت بی ثمر ! مرگ حقیقتی واقعی . اتفاقی برای همگان . اما چه کسی هنگام مرگش خشنود از زندگی و چی کسی ناامید و سردرگم همچون ایوان ایلیچ! چه دردی ، چه تلخیه تلخی ! چه دوری از خانواده اش... چه دوستانی که فقط منتظر گرفتن جایگاه او بودند!! این چنین رفتن برای هر آدمی سخت است. حتما کتاب رو بخونید و برای شادی و لذت و آگاهی زندگی کنیم. 0 2 شقایق انصاری فر 1402/8/5 گندم مرتضی مودب پور 2.7 14 در دوران نوجوانی خواندهام جزییات دقیق در خاطرم نیست اما همان بهتر که در همان دوران خوانده شد ! به نظرم نه داستان بلکه بیشتر شبیه فیلمهای هندی و خیالی بود! :/ 0 0 شقایق انصاری فر 1402/8/4 جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی 4.1 159 داستان تلخ شروع میشود... روایت یک زندگی سخت برای خانواده ای که آنطور که باید یکدیگر را درک نمیکنند ! به جای هم تصمیم میگیرند و عمل میکنند و بعد پیشمان از کرده خود!!! مرگان، مادر داستان در باتلاقی از رنج گرفتار میشود که هرچه تلاش میکند ، راه نجاتی نمیابد و بیشتر گرفتار میشود و فرزندان خود را خواسته یا ناخواسته در این باتلاق گرفتار میکند ! مخصوصا کودک معصوم و کمرنگش ، هاجر ! آخ که چقدر برایم تلخ بود و سنگین ، کودکی گرفتار در تصمیم مادر! تصمیم اشتباه و خودخواهانه از نظر من! (هنوز هم دلگیر از این اتفاق) دو برادر که گاه دشمن و گاه دوست و همراه اند... اتفاق ناگوار برای عباس که اول داستان دلخواهم درد او بود اما نه این چنین ناگوار ...! در آخر پدری که باعث تمام این غم و اندوهها بود و با برگشتنش(البته نه به نظر همگان که این داستان را خواندهاند) امیدی در مرگان پدید آمد. یک نظر کم طرفدار: از نظر من استفاده از این مقداااار تشبیه درمورد یک شخص و یا اتفاق خسته کننده بود برام و داستان بصورت خطی و کم چالش بود و گاهی کسل کننده... 0 5 شقایق انصاری فر 1402/7/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 443 بابت نوشتن همچین کتابی باید جناب آقای معروفی رو ایستاده تشویق کرد ... عنوان کتاب ، شخصیت سازی ها ، پرداختن به اوضاع سیاسی و جنگ ، روابط میان خواهر و برادران ، حرص و طمع ، تنهایی ، غم و نحوه روایت داستان که برای من واقعا تازه و جذاب بود ، همگی دست به دست هم دادند تا این کتاب تبدیل به " شاهکار " شد . 0 1