یادداشت‌های رقیه محمدی‌مصیری (7)

        اولین کتاب شهدایی بود که از زبان همسر شهید می‌خوندم کتاب قوی بود. چند نکته در خصوص این کتاب بخوام بگم
+  آشنایی با شخصیت فردی شهید و وقتی که به خودش و خدا اختصاص می‌داد.
+ شخصیت اجتماعی شهید و وقت‌نشناسی در خدمت به مردم و به ویژه خانواده شهدا 
+ خانواده داری شهید و اهمیت به تربیت فرزندان با وجود مشغله زیاد. 
+ گویای میدان داری و نقش مهم  همسران شهدا هم بوده است.

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5

        این سنگ‌های چاقوتیزکنی را به این سربازان داده بود. صبح آن روز، سربازان در کنار رودخانه صبحانه خوردند و شمشیرها را تیز کردند.
سپس شمشیرها را روی بدن کاملاً برهنه و گوشت نرم سرخ پوست‌ها امتحان کردند.  آنها هیچ نفرتی از سرخ پوست‌ها نداشتند فقط عاشق طلاق و ثروت بودند.  می‌خواستند این بومی‌ها با همه وجود در مزارع کار کنند. 

جزئی از جنایات غرب


      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

        اطلاعات دقیقی رو با قلم خوبی ارائه می‌داد. 
هرچند تاریخ خوندنش کمی سخته اما هم صفحه‌آرایی کتاب هم قلم نویسنده به گونه‌ای بود که خوندن رو جذاب‌تر می‌کرد.

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

        قلم خوب نویسنده،
داستان جذاب،
غیرقابل پیش‌بینی بودن ماجرا،
نکات روانشناسی که در ذیل داستان بیان می‌کردن،
صحبت از سردرگمی‌ها و مسائلی که امروزه با آن مواجهه هستیم،
واز همه مهم‌تر واقعی بودن ماجرای کتاب؛
برخی از نکات مهم در خصوص این کتاب است.

به پایان کتاب که نزدیک می‌شدم انگار در گوشه‌ای از گلزارشهدای کرمان ایستاده بودم‌ عبدالمهدی بود همه بودن  و من هم نظاره‌گر نویسنده‌ای که با درد از حقیقت‌های خاک‌خورده این‌روزها روایت می‌کرد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1