یادداشتهای عرشیا برادران (5) عرشیا برادران 1403/5/22 بلید رانر آیا آندروئیدها خواب گوسفندهای الکتریکی را می بینند؟ فیلیپ کی. دیک 3.8 4 نمیدانم چرا بعد از اتمام کتاب حالم عوض شد. انگار از درون تهی شدم. دلم میخواست گوشهای بنشینم و زار زار گریه کنم، با وجود اینکه کتاب غمگین نبود… “آیا اندروئیدها خواب گوسفندهای الکترونیکی میبینند؟” کتابیه با فضای سایبرپانکی، اما برعکس خیلی از کتابا و فیلمای این چنینی، فضای شهر کامل نابود شده. از اسم و جلد و کلاً فضای کتاب علمی-تخیلی بودنش داد میزنه اما فلسفه، از اواسط شروع میشه. خودم به هیچوجه توقع نداشتم کتاب چنین تاثیری بر من داشته باشه، اما همونطور که گفتم زیادی تاثیر داشت، حتی باعث شد نیاز به یک پیادهروی یه ساعته پیدا کنم. خب خیلیا میدونن که این کتا یه فیلم هم داره و فضاسازی فیلم خیلی بهتره، در اصل کتاب خیلی به فضا اهمیت نداده اما حس و حال فلسفی کتاب برای من خیلی بیشتر از فیلم بود. به صورت کلی داستان کتاب عالیه! (مخصوصاً وسط به بعد) در مورد ترجمه هم بدک نیست ، ولی یهطوریه. نمیدونم چرا. و در آخر، کتاب خیلی توصیه میشه، ولی اگه به امید علمی-تخیلی بودن اومدین سراغش فیلمش قویتره. به فلسفهدوستان خیلی توصیهش میکنم چون با باقی رمانای فلسفی فرق داره و تجربهی جدیدی و در آخر کتاب خوراک بازی شدنه. راستی فیلم این کتاب بلید رانر ۱۹۸۲ه، با ۲۰۴۹ اشتباهش نگیرید، اون ادامهشه! 0 11 عرشیا برادران 1402/12/12 ایزدان هم آیزاک آسیموف 4.1 8 کل کتاب در یک جمله خلاصه میشه: "بر ضد بلاهت، ایزدان هم بیهوده میستیزند". (البته طبق داستان و نظر آسیموف، جنگ با بلاهت به صورت مستقیم بیهودهست و باید از راه دیگهای وارد شد). ایزدان هم تو سه بخش روایت میشه، زمین، پراجهان (یه جهان موازی) و ماه. به صورت کلی روایت جذابی داشت و آدم رو با خودش همراه میکرد، ولی در هر بخش متفاوت بود. یعنی میشه گفت تو بخش اول کتاب بیشتر علمی بود، بخش دوم بیشتر تخیلی (بخش دوم روایت و داستانش خیلی جذاب بود) و بخش سوم هم علمی-تخیلی. کلاً کتاب جالبی بود، داستانش خیلی خوب بود و بخشهایی فلسفی و اجتماعی هم داشت. شخصیتپردازیش معرکه بود و نقطه قوت کتاب بود، اما توی توصیف دنیا طوری نبود که آدم کامل متوجه شه و بتونه دقیقاً ذهن آسیموف رو بخونه. ترجمه کتاب حرف نداشت. فقط همین رو میتونم بگم در مورد ترجمه. و در کل، کتاب خیلی توصیه میشه البته اگه از چیزهای علمی حوصلهتون سر نمیره. و باید اینو هم بگم کتاب به نظر کم دیده شده، کاش فیلمی ازش ساخته شه. 0 13 عرشیا برادران 1402/10/22 ماشین زمان هربرت جورج ولز 3.6 8 کتاب جالبی بود و داستانش هم قشنگ بود. جامعهای در آیندهای بسیار دور رو به تصویر کشیده و تعریفش جذابه. اما من با این کتاب یه مشکل بزرگ دارم، هیچ عنصر درست حسابیی از علمی-تخیلی بودن توش نمیبینم جز یه ماشین زمان. البته خب جزو اولینها بوده، برای همین خاصه، نمیشه خیلی سخت گرفت. خوندنش خالی از لطف نیست و توصیه هم میشه، اما توقع آسیموف و فیلیپ کی دیک نباید داشت. 0 0 عرشیا برادران 1402/10/22 فردا و فردا و فردا گابریل زوین 3.0 13 فردا و فردا و فردا، یه داستان از زندگی چند آمریکایی که طراحبازین. کتاب قشنگی بود. دوستی و عشق زیبایی رو بیان کرده بود، عشقی بدون عاشق و معشوق بودن. موضوع کتاب هم که کلاً نوین و خاص بود. داستان کتاب خیلی ویدیو گیمیه و به من به عنوان یه گیمر خیلییی خوش گذشت. اگه گیمرید و دوست دارید گاهی کتاب بخونید، اول بیاید سراغ این کتاب. اما خاصیت اصلی کتاب، نه موضوعش بود نه قشنگیش و نه زندگی آمریکایی، این کتاب یکی از بهترین روایتهای ممکن رو داشت. در تعجبم که چرا نقدها و نظراتی که خوندم خیلی توجه به روایت کتاب ندارن، اما روایتی که کاملاً خطی نباشه، برای من خیلی جذابه. مثل فیلم پالپ فیکشن ترنتینو. تو یه بخش از کتاب (بخش هفتم)، خواننده در نقش یکی از شخصیتها قرار میگیره و به نظرم بهترین بخش کتاب بود. دقیقاً یک آئورا (کتابی اثر کارلوس فوئنتس) توش دیدم که غمگینتر شده بود. توصیفهاش اونقدر ادبی نبود، ولی به شدت هوشمندانه بود. به ترجمهی کتاب هم یک اشارهای کنم که عالیه، درسته سانسور داره توش، ولی مترجم تلاش کرده که نه داستان آسیب ببینه و نه اینکه خیلی غیرقابل فهم باشه سانسورها. این رو هم اشاره کنم که کتاب قرار نیست شما رو غافلگیر کنه یا از شدت خوب بدنش به وجد بیاید. مفاهیم عمیق فلسفی و این چیزا هم نداره، بیشتر زندگی محوره، زندگی چند بازیساز به همراه دوستی خاصشون. پایان عجیب غریبی هم نداره. اما به عنوان یک کتابی که در مورد زندگی چندتا جوونه بهترین حالتیه که میتونست باشه. در کل کتاب به شدت زیبا بود. طولانی بود، ولی تو زمان خوندن این کتاب، وقت خالی داشتم برای همین زود به پایان رسید. پیشنهاد میشه بهشدت، البته کتاب زندگی آمریکاییهاست، به قولی بیبند و باری اخلاقی به عقیدهی بعضیها زیاد داره (منظورم توصیفات جنسی به شدت صریحه) پس اگر با اینجور چیزها مشکل دارید، سمت کتاب نرید. :) و باز هم اشاره کنم، روایت این کتاب عالیه. 0 12 عرشیا برادران 1402/6/26 سالار مگس ها ویلیام گلدینگ 3.6 26 در شروع و حتی تا اواسط کتاب با کتاب اصلاً ارتباط نگرفته بودم، اما از نیمهی کتاب به بعد کتاب نظرم رو جلب کرد و پایان کتاب هم باعث شد تازه دلیل کندی اوایل کتاب رو بفهمم. دلیل شروع این کتاب یه بازی بود. بازیی که جهانش در یک پادآرمانشهر بود که قرار بود زمانی آرمانشهر باشه، یهچیزی تو مایههای ۱۹۸۴، برای همین فکر میکردم قراره با همچین موضوعی روبهرو شم اما کتاب متفاوت بود. داستان در مورد گروهی از پسران مدرسهای بود که تنها در یک جزیزه گیر افتادهن و برای نجات باید یک جامعه تشکیل بدن. ابتدای کتاب تا نیمه آن در مورد تشکیل جامعه بود، اما از نیمه به بعد... بعل زبوب یا همون سالار مگسها مناسبترین نام برای این کتابه. موجودی برای فوران ذات کثیف و حشی انسان. از نیمه کتاب به بعد دوگانگی وحشیگری و تمدن شکل گرفت. تا قبل از آن تمدن وحشیگری رو مدیریت کرد، اما بعد از آن وحشیگری خودش یک تمدن شد و اونجا بود که سیاست، تفکر، تصمیم و معصومیت نابود شدن. نمادگرایی در "سالار مگسها" به شدت فکر شده و دقیقه طوری که تمدن و زندگی چندین هزارسالهی انسانها رو در قالب چند روز گروهی از بچه مدرسهایها نشون میده. در کل میتونم بگم " سالار مگسها" کتابی به شدت ناراحتکننده و ترسناک اما واقعبینه. کتاب غلبهی ذات کثیف انسانها به خودشون و نابودی یه جامعه رو که به وفور در تاریخ دیده شده رو در قالبی کوچک و کودکانه نشون میده و تلنگری بهمون میزنه که مراقب متمدن بودنمون باشیم. 2 36