یادداشت احمد بابائی
1402/7/30
3.8
38
«میدان نبرد تنها بلاهت و نومیدی بشر را به رخاش میکشاند و پیروزیْ خیال باطل فیلسوفها و احمقها است.» 📌یادداشتم طولانی است چون دو بخش دارد، یکی راجع به داستان و دیگری راجع به این نسخه ترجمهی افتضاح! (۱ 🔸خشم و هیاهو کتاب آسانی نیست. فاکنر تمام تلاشش را برای سخت کردن کتاب به کار گرفته است. انگار کتابی نوشته تا اثبات کند میتواند سختترین رمان ادبیات_ یا لااقل ادبیات انگلیسی_ را بنویسد. موضوع داستان یا موقعیت آن ابداً پیچیده نیست بلکه تکنیک روایی آن غامض و نوآورانه است. داستان در چهار بخش روایت میشود که از سختترین به آسانترین میرسد: بخش اول را از درون ذهن یک معلول ذهنی دنبال میکنیم؛ بنجامین کامپسون. بخش دوم از درون ذهن پسر بزرگ خانواده یعنی کوئنتین کامپسون روایت میشود. بخش سوم از زبان جیسون کامپسون و بخش آخر را دانای کل با تمرکز بر دیلسی_ آشپز سیاهپوست و به نوعی همهکاره عمارت کامپسون_ دنبال میکند. 🔹همانطور که در خلاصه های کتاب آمده داستان خشم و هیاهو راجع به زوال خانواده کامپسون است؛ خانوادهای اشرافی ساکن جنوب آمریکا. جنوب آمریکا تِمی ثابت و کلیشهای دارد: نژادپرستی. فاکنر به عنوان یک متولد جنوب از این کلیشه آگاه است و در داستانش این کلیشه را با بداعت در روایت، بازآفرینی میکند. خشم و هیاهو داستان زوال اشرافیت سفیدپوستان جنوب است. حکایت مجازات سفیدپوستان بخاطر سالها جنایت آنها در حق سیاهپوستان. سیاهپوستانی که داستان نشان میدهد بدون آنها چرخ اقتصاد و زندگی اشراف از چرخش باز میایستد. (۲ ▪️خشم و هیاهو را باید دوباره و شاید سهباره خواند تا به عمقش رسید. به خصوص برای ما که از زبان دیگری سراغش میرویم؛ آن هم با این ترجمه های ناقص و حتی افتضاح! آقای شعلهور در مقدمه گفتهاند که چند پاراگراف را حذف کردهاند چون معنای آن را نمیدانستند! بعد میگویند بیش از یک بار ترجمهاش کردهاند که ای کاش اصلاً سراغ این متن نمیرفتند. اشتباهات ترجمه گاهی بسیار واضح و مضحک هستند مثل اینکه Jason را جاسن خواندند یا با فهم غلط از جمله بندی ها، فهم کتاب را سختتر از آنچه هست کردند. ترجمه آقای حسینی را پیشتر تورق کردم و با شناختی که از انتخاب سختترین کلمه ها از ایشان دارم خیلی به ترجمه ایشان هم امیدی نمیبندم. ▫️انتشارات نگاه باز هم توانست در رقابت با خودش رکورد بدترین و اعصاب خردکنترین حروفچینی را بزند. کتاب به قدری بد ویراستاری شده که با خواندن هر صفحه کتاب درودی نثار ناشر و ویراستار کردن ناگزیر است. 🔺امتیاز دادن به داستان را به بعد از خواندن مجددش حواله میکنم اما امتیاز این ترجمه و این ویراستاری زیر صفر است. خلاصه امر اینکه خشم و هیاهو سخت، مهم و خواندنی است اما نه با این ترجمه! و البته بهتر است در خواندن این کتاب عجله نکنید. پ.ن۱: از روی کتاب دو فیلم در سالهای ۱۹۵۹ و ۲۰۱۴ ساخته شده است.تماشای دومی که جیمز فرانکو ساخته و نقش بنجی را هم بازی کرده است، برای درک بهتر داستان مفید است. پ.ن۲: بعد از خواندن این کتاب ارج و قرب سمفونی مردگان برایم بسیار کم شد؛ در حد نسخهای نسبتاً ایرانی و متوسط از خشم و هیاهو.
(0/1000)
نظرات
1402/7/30
کلا درمورد ترجمههای موجود از کارهای فاکنر، نگاههای منتقدانهٔ زیادی شنیدم. جالبه یه اثر انقدر واکنش منفی بخاطر ترجمه داشته باشه.
7
0
1402/7/30
جالب اینجاست همین انتشارات ناموزون نگاه چند وقت پیش با نشر علمی فرهنگی درگیر شده بود و کاملاً خودش رو دست بالا در همه چیز میدونست. @Oceanofunreads
2
1402/8/1
آثار فاکنر را فقط باید با ترجمه آقای حسینی خواند البته در هر صفحه باید متن اصلی کتاب هم جلوی دست باشد!
1
1402/7/30
0