یادداشت کامران محمدحسینی
1401/10/19
بخشی از این کتاب مقاله تعدد زوجات مطهری است (که به شکلهای گوناگون چاپ شده) و در توجیه چندزنی (چند همسری مردان) و حتی تاکید بر ضرورت آن است. مطهری چند تفسیر از تعدد زوجات را نادیده میگیرد یا رد میکند: الف) گفتمان سنتی تعدد زوجات را یک سنت اسلامی به شمار میآورد. چیزی که سیره پیامبر و امامان نیز بوده است. ب) گفتمان فمینیسم چندزنی را ظلمی بر زنان میدانست و یک نمونه از سلطه ناعادلانه مردان بر زنان (مردسالاری). ج) بخشی از گفتمان علمی روانشناختی هم بر تفاوت ویژگیهای روانی/ذاتی مردان و زنان تاکید میکند. اینکه مردان در امور جنسی تنوعطلبند. برخی علما (مثل طباطبایی در المیزان) این شیوه استدلال را پذیرفتهاند. مطهری در برابر این نظرگاهها سعی میکند پدیده تعدد زوجات را به شیوهای متفاوت بازنمایی کند. او استدلالش را بر یک ضرورت اجتماعی بنا میکند. شیوهای که هم علمی است و هم نوعی جبر در آن نهفته است. تاکید بر ضرورت اجتماعی، راه را برای تفسیرهای فرهنگی از پدیده میبندد. همین تفسیر فرهنگی از ماجرا است که گفتار مطهری، خواسته یا ناخواسته، آن را مغفول میگذارد. به گفته مطهری چندزنی نه حقی برای مردان است و نه حتی امتیازی برای آنان. بر عکس این حق زنان است؛ حق زنانی که همسر ندارند. این حق از کجا میآید؟ از یک واقعیت اجتماعی: فزونی تعداد زنان بر مردان. بر اساس این واقعیت اگر مردان تنها یک زن داشته باشند، بخشی از زنان همسر نخواهند داشت. یعنی از حق طبیعی همسر داشتن محروم میمانند. به گفته مطهری این «خیانت به بشریت است». پس چه باید کرد؟ دو راه حل وجود دارد: نخست راهی که غرب طی کرده است. راهی که به گفته مطهری به نفع مردان است: روابط نامشروع خارج از چارچوب قوانین خانواده. راهی که هم بیاخلاقی است هم علیه حقوق زنان. راه دوم راه اسلامی است. راهی که به نفع مردان نیست چون آنان را متعهد به حقوق زنان در مقام همسر میکند. معنایی که در تفسیر مطهری از پدیده چندزنی جابجا میشود، معنای حق است. به گفته او چندزنی نه تنها حق مردان نیست بلکه وظیفه آنان است. بر عکس چندزنی حق و امتیازی برای زنان است، نه مردان. استدلال مطهری بر ادعای فزونی تعداد زنان در سن ازدواج نسبت به مردان در سن ازدواج استوار است. ادعایی که نیاز به ارائه شواهد تجربی دارد. اما دست مطهری از شواهد علمی کافی خالی است. او به چند سرشماری در برخی کشورها اشاره میکند که نشان میدهند تعداد زنان در سن ازدواج بیش از مردان است. منبع او نشریه جمعیت شناسی سازمان ملل متحد در سال 1964 است و برخی منابع متفرقه مانند روزنامه و کتابهایی که به صورت پراکنده از فزونی تعداد زنان سخن گفتهاند. در گفتار او فزونی زنان بر مردان تقریبا امری بدیهی فرض شده است. از نظر او آنچه درباره جنگها و کشتار مردان در آنها و نیز مقاومت زنان در برابر بیماریها میدانیم تقریبا موضوع را روشن میکند. اگر استدلال مطهری درست باشد، در زمان و جامعهای که تعداد مردان در سن ازدواج از زنان در این سن بیشتر باشد (اتفاقی که کاملا محتمل است)، چندشوهری امری اخلاقی و حق طبیعی مردان خواهد بود. اما مطهری پیشاپیش تمهیدی علیه این نتیجه اندیشیده است. او در بخشی از کتابچه خود در شرح علل شکست اشتراکیت جنسی و چندشوهری به گفتمان روانشناختی تکیه میکند. او که در برابر گفتمان روانشناختی با این عقیده که روحیه مرد با تکهمسری ناسازگار است به شدت مخالفت میکند، درباره چند شوهری مینویسد: چند شوهری هیچوقت برای زن امتیازی نبوده و نخواهد بود. علت آن این است که مرد طالب شخصِ زن است و زن طالب قلب مرد و فداکاریهای او. مطهری برای اثبات این ادعا به آثار روانشناسان غربی استناد میکند. به عبارت دیگر او چندشوهری را ناممکن میداند چون با روانشناسی زن ناسازگار است (استدلال روانشناختی) اما چندزنی را مجاز میداند نه به دلیل اینکه با روانشانسی مردان سازگار است بلکه به این دلیل که یک ضرورت اجتماعی است (استدلال جامعهشناختی). بدین ترتیب مطهری مجبور است شیوه استدلال بر اساس ضرورت اجتماعی را که خودش به آن برتری داده، چند صفحه جلوتر بیاعتبار کند و به استدلال روانشناختی تمسک جوید.
(0/1000)
نظرات
1401/10/19
چقدر استدلال مرحوم مطهری ضعیف بود... اینجا در قالب یک متکلم ظاهر شده که به هر شاهد و قرینه سستی چنگ میزند تا حکمی که برآمده از فقه سنتی است را حفظ کند.
2
0
1401/10/19
بله متاسفانه همین طور است.... هنوز قاطبهٔ روحانیت آنقدر تواضع معرفتی ندارند که از دیگران بیاموزند و شدیداً دچار خودبرتربینی هستند...
0
1401/10/19
یک بررسی دقیق که نشان دادید چگونه زیر پای حرفهای بیاساس میتواند به همین سادگی خالی شود. ممنونم از این بررسی جزءبهجزء و این استدلال آوردن دقیق.
1
0
1401/10/19
من نمیدونم چرا یه آقا باید از جانب خانم ها حق طلبی کنه؟!،آیا یک مرد به روح و سرشت خانم ها آشنا تر از یک خانمه که چنین کتابی مینویسه؟!. واقعیت اینه که خانمی که دارای عزت نفس هست حاضر به این نمیشه که همسر دوم و چندم یک مرد بشه، حتی اگر تا آخر عمر مجرد بمونه،حتی اگر حسرت مادر شدن به دلش بمونه،باز هم حاضر به این نیست که چنین ازدواجی رو قبول کنه. واقعا برام این استدلال هاشون عجیبه،برای همین همیشه میگم یکی از بدترین کتاب هایی که خونم این کتاب بوده(نظام حقوق مرد) .
1
0
1401/10/19
سپاس از اظهار نظرتان. من با نظر شما موافق نیستم که یک مرد نباید درباره یک موضوع زنانه سخن بگوید. هر کس میتواند از منظری که دارد درباره یک پدیده سخن بگوید. دیگران میتوانند و باید سخنش را نقادانه بشنوند و نقد و رد کنند یا بپذیرند. به نظرم این موضوع پیچیدهتر از اینها است.
0
1401/10/19
دوست گرامی،با عرض احترام،شما قسمتی از کتاب روبرش زدیدو به خواننده عرضه کردید.درصورتی که این بحث هم مقدمه ای داشت هم موخره ای.مطلبی که شما نوشتید،فقط ضرورت و دلیل بحث چند همسری در اسلام رو میگه،یعنی اصلا چرا همچین گزینه ای هست.اما شهید مطهری اینو هم در ادامه میگن که چند همسری شرایطی داره که هرکسی ازش برنمیاد.و مهم ترینش شاید،رضایت زن اول هست که تا راضی نباشه مرد نمیتونه کسیو عقد دائم بکنه،و یکی دیگه از شرایطش هم برقراری عدالت بین زنانه.
4
0
1401/10/19
سپاس که نظر دادید و یادداشت منو دقیق خواندید، همانطور که میفرمایید من فقط شیوه استدلال مطهری درباره ضرورت و دلیل چندهسری مردان را تحلیل و نقد کردم. ادعای بیشتری نکردم.
0
1401/10/19
سپاس که نظر دادید و یادداشت منو دقیق خواندید، همانطور که میفرمایید من فقط شیوه استدلال مطهری درباره ضرورت و دلیل چندهسری مردان را تحلیل و نقد کردم. ادعای بیشتری نکردم.
2
0
1401/10/19
از این جهت این حرف رو گفتم که بالاخره یک خانم با وجوه شخصیتی، روحی و عاطفی زنان آشناتره تا یک مرد،یک زن بهتر میتونه تبیین کنه چه حقوقی داره.همین نظر رو راجع به مسائل مربوط به آقایون هم دارم،یک زن نمیتونه شرایط روحی مردانه رو برای زنان اونطور که در واقعیت و سرستشون هست توضیح بده،چون این کار فقط از یک مرد که خودش به تمام ویژگی های روحی و خلقی آقایون آگاهه ساخته است. البته قبول دارم هرکس میتونه نظریات و نقدهایی ارائه بده اما کسی که با تمام ابعاد اون مسئله آشنایی و شناخت داره در این زمینه موفق تره.
0
1401/10/19
اختیاردارید،درکنارهم،هم اندیشی میکنیم که به نتیجه درست و متقن برسیم. هرکسی حوصله نمیکنه کتابهای شهید مطهری بخونه و هرکسی هم حوصله نمیکنه ازیشون انقاد کنه،مطلبتون ارزشمند بود و من منتظر سایر نقدها و یادداشتهاتون هستن
0
1401/10/19
تشکر از این نقد خوب. نقد خوب باعث پیشرفت مکتب مقابل میشود. الان باید حامیان شهید مطهری دست قلم شما را ببوسند. حالا اکر قلمتان لب بدهد، که چه بهتر. :)) آثار شهید مطهری برای دوران خودش، آقار خوبی بود؛ اما نه برای الان. در مسأله تعدد زوجات آنچه مغفول ایشان مانده، تفاوت فرهنگها است. تفاوت فرهنگ عرب و فارس در تعدد زوجات و.... تعدد زوجات در ایران، دقیقا مقابل و مخالف استحکام خانواده است و استحکام خانواده چیزی است مورد تاکید اسلام!
2
0
1401/10/20
سلام و عرض ادب مجدد،جناب احمدی این فرمایش شما خیلی از احکام رو زیرسوال میبره.برای مثال میشه گفت حجاب هم برای فرهنگ عربستان بوده نه ایران!!قرآن و اسلام برای تمامی فرهنگها و جوامع هستند.تعدد زوجات وعقد موقت،راهکارهای منطقی اسلام برای مواقع خاص هستند،نه یه حکم عمومی برای همه،یعنی میگه در چنین شرایطی ما چنین راهکارهایی داریم.برای مثال،پزشکی میگه که قرصx ای ساختیم که برای معده مفید هست.آیا همه باید این قرصوچون مفیده برای معده مصرف کنند؟خیر،طبیعتا امراض مختلفند و کسی بدون نسخه نباید این قرصو بخوره..
0
1401/10/20
با سلام خدمت شما و تشکر از نظرها و نقدهای خوبتان. @zahra.p.h.l بحث سر جایی است که حکمی فقهی، با یکی از مقاصد اصلی شریعت تزاحم پیدا کنه. استحباب تعدد زوجات و ترویج آن در فرهنگ ایران، با «استحکام خانواده» تزاحم پیدا میکنه. کمتر خانوادهای است که بعد از تجدید فراش مرد، به فروپاشی کشیده نشده باشه. در این مواقع کدام یک از نظر اسلام مهمتر است؟ عمل به استحباب تعدد زوجات یا حفظ خانواده؟ «ضرورت اجتماعی» یا حفظ خانواده که خود ضرورتی بالاتر است؟
0
1402/2/16
سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما دوست گرامی🌹 اینکه شما فرمودید شهید مطهری(ره) در مسئلهی چند همسری مردان به ادله جامعه شناختی تمسک میکند به نظرم سخن اشتباهیست و در همانجا هم ایشان به ادلهی روانشناختی تمسک کردهاست آنجا که طبیعت مرد را نسبت به چند همسری لااقتضاء دانسته و اصل را بر تک همسری گذاشته است درحالیکه طبیعت زن را نسبت به چندشوهری لااقتضاء ندانسته و خلاف طبیعت زن میداند. بنابراین ایشان مطلب جامعهشناختی که بیان فرمودید را دلیل اصلی ذکر ندانسته بلکه آن را به عنوان آثار مثبت ازدواج موقت ذکر کرده است و با توجه به این مطالب به نظرم در هر دو صورت ایشان اصل را با طبیعت و دلیل روانشناختی قرار دادهاست.
1
0
1402/2/17
سلام. سپاس از نظرتان. من با شما موافق نیستم و همچنان فکر میکنم محور استدلال مطهری توجیه ضرورت اجتماعی آن است. روی ضرورت تاکید میکنم.
0
کامران محمدحسینی
1401/10/19
0