آیا کتاب کوثرانی (فقیه و سلطان)، طرحی تاریخی است درباب امکان سکولاریزم در اسلام؟
نویسنده در یکی از مقدمههای کتاب از این ایده سخن رانده که برخلاف تصور رایج پیوند یا اتحاد دین و سیاست ذاتی دین اسلام نیست و تجربه مسلمانان با مسیحیان در باب جدایی دین و سیاست تفاوت جوهری ندارد. در هر دو دین، دورههایی از اتحاد و دورههایی از جدایی بین دین و سیاست وجود داشته است.
کتاب کوثرانی شرح همین جدایی دین از سیاست در اسلام است. امری که نظریهپردازی فقهی برای آن از عصر عباسیان آغاز شد، یعنی زمانی که حکومتهای مستقل از خلافت تشکیل شدند و فقها چارهای نداشتند جز اینکه مشروعیت امارت استیلا را بپذیرند و توجیه اش کنند.
با اینکه دوره هایی از پیوند نزدیک بین دین و سیاست در عصر صفوی و عثمانی پدید آمد اما در بعدتر با تحولات عصر جدید، هم فقهای اهل سنت و هم فقهای شیعه فهمیدند که بازسازی خلافت یا امامت در دوران جدید در قالبهای کهن امکانپذیر نیست و دستکم گروههای موثری از علما (اگر نه همه) از مشروطیت و انحلال خلافت دفاع کردند.
طرح تاریخی کوثرانی در این کتاب با انقلاب مشروطه در ایران تمام میشود، اما تاریخ با آن پایان نیافته و اتحاد دین و دولت در قالب انقلاب اسلامی ایران و دیگر تجربیات سیاسی اسلامگرایانه در دهههای اخیر نشان میدهد که دیالکتیک دین و سیاست در اسلام همچنان ادامه خواهد یافت.
گزارشی از این کتاب را اینجا نوشتم: https://vrgl.ir/hitz9