یادداشت سید امیرحسین هاشمی
1402/5/3
"میترسید، میترسید مصطفی بشود یک نام و... تمام." این کتاب برای من غمی آمیخته به شعف داشت. خاطراتِ عاشقانه غاده و مصطفی عجیب بود. روندِ معمولِ یک داستان عاشقانه اینجوری نیست. امروزه اخگرِ عشق، خیلی مبتذل شده است. حتی عشقِ مصطفی چمران هم دستنیافتنی است. دیگه حالِ نوشتن ندارم. این متن رو بعد از خوندن نصفِ اول کتاب نوشتم: "این کتاب را بعد از دیدنِ نظرِ کاربرِ "اسب" بدست گرفتم برای مطالعه. چقدر لطیفه. همواره چمران برای من شخصیتی اسطورهای و بزرگ بود.قبلا 70/80 صفحه از فیلمنامهای که سید مهدی شجاعی برایش نوشته بود را خوانده بودم. واقعا خوب بود؛ بر خلاف فیلمِ "چ" که در حد خیانت به چمران، نامرتبط بود. چمران برایم اسطوره بود، معمولا اسطورهها دور از دسترس و مغرور اند. این کتاب بتِ چمران را برایم شکست. چقدر لطیف بوده است فارغ از هر نوعی غرور، البته همچنان دور از دسترس است. چقدر واقعیْ خوب بوده است!" در آخر ممنونم اسب!
(0/1000)
نظرات
1402/5/3
برای من خیلی سخت بود که یادداشتی برای کتاب بنویسم و چقدر شما خوب نوشتی. و در آخر چاکرم 🐎
1
0
1402/5/9
منتظرم با حسوحالِ مناسب برم سراغش. نمیخوام صرفا مطالعه و مصرف بشه. ولی قاعدتاً و براساس چیزی که از خودم میشناسم خیلی دور نخواهد بود. اتفاقا دیروز یا پریروز بود که میخواستم باکری رو بخونم که امتناع کردم. خلاصه مرسی از توجهتون🙏
0
1403/1/14
به غیر از نظرتان درباره فیلم چ، با باقی سخنتان موافقم. نوشته های عرفانی شهید چمران بخشی از وجود عرفانی و حقیقی ایشان را نشان می دهد. به نظرم فیلم چ، چمران را از زاویه اندیشه اجتماعی اسلام به خوبی نشان می دهد.
1
1
1403/1/15
طبیعی است در مورد چ هم نظر نباشیم. بالاخره هنر است و معرکه هزار تفسیر. تشکر که خواندید. 🙏
1
1402/5/3
0