یادداشت محدثه مهرانفر
1404/6/23 - 13:37
این کتاب رو دقیقا وقتی شروع کردم که چند ماهی میشد بچهام رو از دست داده بودم و حال روحیم اصلا خوب نبود... وقتی به قسمتی رسیدم که آنی هم دخترش رو از دست داد بلند بلند گریه کردم ، جوری که همسرم ترسیده بود و نمیدونست باید چه جوری آرومم کنه... خوندن این کتاب توی اون شرایط برام خیلی آرامش بخش بود چون توی اون شرایط بدی که من داشتم فهمیدن اینکه شخصیت محبوبم(از دوران کودکی تا به الان ) دردی شبیه به درد من کشیده آرومم کرد و بعد دیدم آنی ادامه داد ، پس من هم باید ادامه میدادم.... این کتاب برای من پر از امید و اتفاقات زیبا بود...
(0/1000)
نظرات
1404/6/23 - 19:26
عزیزم تسلیت میگم امیدوارم که بتونی با امید و عشق ادامه بدی ،زندگی پر از اتفاقات تلخ و شیرینه امیدت به خدا باشه قطعا فرزندت هم با دیدن لبخند تو لبخند میزنه
4
5
1404/6/24 - 06:38
سلام خانم محدثه امیدوارم روح پسرتون در آرامش کامل باشه و شما بتونید فراز و نشیب های این زندگی رو به خوبی پشت سر بذارید شما مادر خیلی خوبی هستید مطمئن باشید پسرتون از داشتن چنین مادری خیلی خوشحاله و بهتون افتخار میکنه☺️ @miim
5
1404/6/24 - 19:37
پیغمبر اسلام هم فرزندی داشتند به نام ابراهیم که در کودکی فوت کردند. در پی درگذشت ابراهیم، پیامبر با اندوهی عمیق گریست و فرمود: «چشم میگرید و دل اندوهگین میشود، ولی سخنی که خداوند را به خشم آورد نمیگوییم.» یا در روایتی دیگر آمده است که پیامبر به سمت کوهی ایستاد و با اندوهی عمیق گفت: «ای کوه! اگر آنچه بر من وارد شده بر تو وارد میشد، تو را درهم میکوبید. ولی ما همانگونه که خدا فرمان داده، میگوییم: إنّا لِلهِ وَ إنّا اِلَیْهِ راجِعونَ وَ الْحَمدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ.» خلاصه که اگه اهلش هستید، برای ابراهیم یه زیارت نامه در مفاتیح هست و با جستجو در اینترنت میتونید پیداش کنید... امیدوارم که خوندن این زیارت پلی باشه برای شروع فاز جدید زندگیتون و هرروز بهتر و شادتر از قبل...
1
5
1404/6/25 - 16:16
سلام ، ممنونم بابت این پیام ؛ بله همین طوره ، ماه رمضان قسمت شد و با همسرم مکه و مدینه رفتیم ، و من پشت قبرستان بقیع ساعت ها برای پیامبر و غم از دست دادن پسرش گریه کردم ... ممنونم امیدوارم شماهم زندگی سرشار از آرامش و خوشی داشته باشید
2
محدثه مهرانفر
1404/6/24 - 06:08
5