یادداشت بهارفلاح🌺⭐
1404/2/13

🟣📖نمایشنامه از نویسندهی فرانسوی🇨🇵 اریک امانوئل اشمیت نویسندهی معاصر است. در حین خواندن نمایشنامه بدون اینکه از زندگینامه اشمیت مطلبی خوانده باشم باخودم گفتم که احتمالاً نویسنده رشته فلسفه داشته باشه چقدر دیالوگهای فلسفی دراینجا گنجانده شده و بعد رفتم به جست وجو در زندگینامهشون ودیدم بله امانوئل اشمیت دکترای فلسفه دارد و نگاه فلسفی و روانشناختی در آثار او عجیب نیست. او فیلسوفی است که نمایشنامه مینویسد،که معمولا اینگونه آثار شاهکارهای ادبی نخواهند شد، و چقدر این نمایشنامه نشون میده که نویسندهاش دیدگاه فلسفی دارد خصوصاًاز دیالوگهای شخصیت انیشتین.خیلی از جاهای نمایشنامه حالت سخنرانی میگیرد که مطلوب واقع نشد. ♀️نمایشنامهای که تنها سه تا شخصیت داره ولگرد(اسمی برایش منظور نشده بود وفردی گوشهگیر و منزوی است و پسرش در جنگ کشته شده ) اونیل (مامور اف بی آی که شک داره به انیشتین که نکنه مامور جاسوس آلمان باشه) واینشتین(دانشمند و نابغهی صلحطلب و برندهی جایزه نوبل فیزیک است). آنها در ساحل با هم صمیمی میشوند و پیوند دوستی میبندند تا اینکه اینشتین راز دلش را برای او بازگو میکند.اینشتین از وضعیت سخت و اسفبار خود میگوید که به عنوان فعال صلح از نتایج وحشتناک فعالیتهای نظری خود آگاه است و از تولید اولین بمب اتمی به دست هیتلر و نازیها میترسد. از سوی دیگر خبردار کردن رقبای سیاسی آلمان که خیانت به کشورش نیز به حساب میآید، میتواند نتایجی مشابه آن داشته باشد. اینجاست که باورهای اینشتین به چالش کشیده میشود تا فکر کند که به بشر خدمت کرده یا خیانت؟ ♀️در پشت جلد كتاب ميخوانيم: در آمريكا كنار درياچهاي دو مرد با هم روبهرو مي شوند: يك ولگرد منزوي كه پسرش در جنگ جان باخته است و يك دانشمند صلحطلب برنده جايز نوبل فيزيك به نام آلبرت اينشتين. اين دو مرد با يكديگر پيوند دوستي ميبندند و اينشتين راز دلش را با او در ميان ميگذارد. از نگرانيها و دلمشغوليهايش ميگويد، از مسئوليتي كه برگردن دارد، از سهمي كه در فاجعههاي بشري داشته است. آيا او ناخواسته به بشريت خيانت كرده است؟ در اين نمايشنامه اشميت با زبانی طنز نبرد دروني و اخلاقي دانشمند نابغه را تصوير ميكند. از دوستي و مهر و انساندوستي ميگويد، از سرنوشت بشري و از انسانهايي كه تاريخ را رقم ميزنند. ♀️این اثر دربارهی نظریهای از اینشتین است که معتقد است خیانت او به بشریت است. در این اثر ما نهتنها از یک نظریهی فیزیک آگاهی پیدا میکنیم، بلکه از نحوهی تصمیمگیری اینشتین برای نهایی کردن دستاوردهای فیزیکی خود که دنیای ریاضیات را تغییر داد نیز آگاه میشویم. ♀️✍️برگرفته از زندگی نامه آلبرت اینشتین:در سال ۱۹۳۳ در زمان حضورش در ایالات متحده آمریکا، آدولف هیتلر به قدرت رسید و دیگر به آلمان بازنگشت. در آستانه جنگ جهانی دوم او از نامهای حمایت کرد که در مورد توسعه بالقوه «بمبهای جدید فوقالعاده خطرناک» هشدار داده میشد و توصیه میکرد که ایالات متحده پژوهشهای مشابهی را آغاز کند. اینشتین ایده استفاده از شکافت هستهای بهعنوان سلاح را بهصورت عمومی محکوم میکرد و بههمراه برتراند راسل، فیلسوف انگلیسی بیانهای را با عنوان بیانیه راسل–اینشتین امضا کرد. اینشتین که از صلح حمایت میکند، از ترس آلمانیها فرمولها را به آمریکاییها میدهد تا بتوانند در مقابل آلمان بایستند، اما آمریکاییها سعی میکنند منافع خود را به دست آورند و از آن علیه ژاپنیها استفاده میکنند و فاجعهی بزرگی در تاریخ ایجاد میکنند. 📝چند بریده زیبا از کتاب: - دنیا را کسایی که بدی میکنند نابود نمیکنند، کسایی که بیتفاوت تماشا میکنند، نابود میکنند. - ماجراهای احساسی خطرناکتر از جنگ هستند: در نبرد، آدم یکبار بیشتر کشته نمیشود، در عشق چند بار. - بلاهت شانس بیشتری برای باور شدن و تکرار شدن دارد، تا جایی که تبدیل به چیزی عادی بشود و رنگ حقیقت به خود بگیرد. شکافتن اتم آسانتر از تعصب است. ✔️🖌️کتاب رو به ترجمه شهلا حائری در نشر قطره خوندم که ترجمه خوبی بود چندین اثر از از آقای اسمیت خوندم که داستان کوتاه سگ رو از همه بیشتر دوست داشتم.
(0/1000)
فرحنازرحیمی
1404/2/13
2