یادداشت امیرعباس شاهسواری
1403/12/9
واقعا کتاب عالی بود...اولین رمان ایرانی ای بود که خواندم...رمان به معنی کلاسیک خودش، یعنی با شخصیت های فراوانی و تعداد صفحات بالا...واقعا عالی بود..همه چیز با جزئیات و شخصیت ها و تیپ ها را از کار در آورده بود...واقعا عالی بود...هرچه بگویم کم بود، واقعا جز خریت، دلیلی برای توقیفش نمی بینم...اگر بنا به اروتیک بودن است، فیلم های طنز سینمای امروز ایران بسیار مبتذل تر و رکیک تر و چندش آور تر هستند...اما این قصه می طلبید...آقایان حتما انتظار داشتند خالد دهه سی ایران به رشادت های بچه های ما در جنگ تحمیلی ایران و عراق فکر کنند....واقعا بلوغ فکری یک نوجوان را می توان در این رمان دید، البته اگر سانسور چی ها فقط در بعضی از قسمت های این رمان نمانند...من از خسرو شیرین اثر خسرو باباخانی خیلی خوشم آمده بود، ولی آن در برابر این به نظرم یک داستان کوتاه دو صفحه ای است...من در تمام این یک هفته ای که این ۵۰۰ صفحه را می خواندم، همواره مراقب خالد بودم که آخرش چه می شود، خالد چه می کند....هیچ کتابی به نظرم به اندازه بی وتن امیرخانی لیبرالیسم را نقد نمی کند، و هیچ کتابی به اندازه همسایه ها کمونیسم را نابود نمی کند...شاه بیت آن هم این است که :آدم وسط مبارزه باید احساساتش را فراموش کند....اتفاقا احمق های اداره ارشاد اگر می فهمیدند این کتاب را رواج می دادند که کسی درگیر چپ ها نشود و وجه تمایز ما را مشخص بشود...شما این کتاب را بگذار کنار ، چمران به روایت همسر حبیبه جعفریان....چمران وسط جنگ عاشق غاده چمران بیست سال از خودش کوچکتر، لای پر قو بزرگ شده، مانتویی می شود ...و چمران تا آخرین روز شهادتش برای او صبح به صبح قهوه درست می کرد و حوله برایش می آورد...چمران نقاشی می کرد و غا ه عاشق نقاشی اش شده بود ابتدا....چمران وسط جنگ می رفت گل بو می کرد...عاطفه داشت....اما پندار دائما به خالد می گفت آدم وسط مبارزه نباید درگیر مبارزه بشود..فرق چمران و چگوآرا این است... خلاصه احمد محمود سلطانی شد در سپهر ادبیات داستانی من....که جلال آل احمد باید برایش کت بگیرد تا بپوشد و دیگران کفش هایش را واکسبزنند.....به صرافت افتادم ...زمانی کتاب مدار صفر درجه و زمین سوخته اشرا بخوانم.....واقعا عالی بود و در پایان دوباره خاک بر سر مسئولین بی فرهنگ و بی هنری که این کتاب را توقیف کردند و اراجیف را مجوز داده اند سنگ را بسته اند و سگرا آزاد گذاشته اند
(0/1000)
نظرات
1403/12/12
نوار کلا داره کارای عجیبی میکنه. یه نسخه بدون سانسور از خداحافظ گاری کوپر هم توش هست!
2
1403/12/12
من مدار صفر درجه رو تقریبا تا اواسطش رو از نوار گوش دادم. نمیتونم بگم کتاب بدی بود ولی انصافا خیلی هم فوقالعاده نبود. شخصیت پردازیش رو خیلی دوست داشتم ولی قصهش خیلی کند و تاحدی بدون هیجان و یخ بود. یعنی مطمئنم اگر گویندهش اونقدر خوب نبود تا همونجا هم ادامه نمیدادم... حالا همسایهها رو هم امتحان میکنم ببینم چطوره.
7
1
1403/12/12
من همونجور که مشخصه محمود رو خیلی دوست دارم اما مدار صفر درجهاش رو هیچجوره نتونستم تحمل کنم، نمیدونم حکمتش چیه که انقدر بیقصه است کتاب. به نظر من اگر میخواید به ترتیب از محمود بخونید : ۱.زائری زیر باران ۲.دیدار ۳.زمین سوخته ۴.قصه آشنا ۵.درخت انجیر معابد البته همسایهها رو خودم هنوز نخوندم اما فکر کنم بین دیدار و زمین سوخته قرار میگیره. یه ملاحظه هم داشته باشید که زمین سوخته به شدت بیقصه و اتفاقه و خیلی کند پیش میره ولی کتاب خوبیه. ببخشید اگر با یه پیام طولانی پریدم وسط بحث 😐😅
2
1403/12/12
بله کاملا مشخصه! خب پس برداشت خیلی پرتی نداشتم. ولی من این طور توی ذهنم هست که مدار صفر درجه مهم ترین اثر محمود هست. ظاهرا خیلی استعاری و اینها هست. ممنون از معرفی بقیه کتاب ها. به نظرم حتی اسمشون رو هم نشنیده بودم. @Behrooz1383
2
امیرعباس شاهسواری
1403/12/12
1