یادداشت سیده حُسنا

چقدر تحت تأثیر قرار گرفتی
از شدت تحت تأثیر بودنت متأثر شدم 🙂😂

می‌دونی یه جورایی حرفت هم درسته هم نه 
ولی لیلی با موندن توی اون رابطه نه تنها زندگی خودشو بلکه زندگی یه بچه بی‌گناه هم خراب می‌کرد پس در این که کار درستی کرده شکی نیست.
و خوب درباره دفترچه هم واقعا دلیل منطقی ای نبود که رایل عصبانی بشه 
به هر حال اون دفترچه ربطی به گذشته لیلی داشته و لیلی که از همون نوجوانی نباید به این فکر میکرد شاید یه روز با یه فرد دیگه ازدواج کنم پس نه چیزی از خاطراتم بنویسم نه... 
و دلیلی هم نداشت قسمتی از خاطرات و زندگیش و که شخصیتش هم ساخته رو به خاطر همسرش از بین ببره و واقعاً رایل نباید اونقدر سر یه دفترچه قدیمی ناراحت بشه
و درباره شماره یه جورایی درست میگی ها ولی لیلی که بابا نداشت مادرش هم که به خاطر پدر اشغال و...شکسته بود پس بعد اون اتفاق اولی که بین لیلی و اتلس افتاد حق داشت بترسه و نیاز به یه حامی داشته باشه تا اگر مشکلی پیش اومد ازش دفاع کنه.
و نمی‌دونم می‌دونی یا نه ولی جلد اول این مجموعه بر اساس واقعیت بود و دقیقا خاطرات لیلی توی کتاب خاطرات خود کالین هوور و مادرش بوده وقتی که پدرش مادرش رو می‌زده  و 

وای با تک تک سلولام باهات موافقم، منم خیلی خیلی دلم برای رایل میسوخت و جلد دومو به زور خوندم و فقط میخواستم بشینم گریه کنم برای رایل💔من نمیگم کار رایل درست بود ولی خب لیلی باید به خیلی چیزای دیگه هم توجه میکرد. وای واقعا از این کتاب متنفرم😭😭

ببین تصمیم لیلی درست بود تقرررریبا، اما کارای قبلیش اشتباه بود، جدی عشقش به رایل خالص نبود، بود؟ قطعا نه. اگه خالص باشه یه درصد هم به اتلس فکر نخواهی کرد. اخه وقتی دازی ازدواج میکنی اون کارا چیه جدی؟ تتو که از قبل بود ولی منم جای رایل بودم از حسادت میترکیدم 😂 و حالا چندیننن و چندین کار دیگه که من چون یه سال پیش کتابو خوندم یادم نمیاد اما خب...واقعا نمیشه گفت رایل ادم بدیه ، بازم میگم که کارش قطعا درست نبود اما حداقل توجیه های خودش رو داشت. 

و اینکه کاش حداقل سزیع بعد رایل نمیرفت با اتلس. همین نشون میده موقع رابطه با رایل کلا اتلس رو کنسل نکرده بود. خلاصه که وای از اتلس متنفرم، اره جلد دومو نخون ارزش خوندن نداره اصلا، جلد دو هزاربرابر بیشتر هم دلم برای رایل سوخت. همه علیه رایل شده بودن به طور غیر منطقی ای ، لیلی امی رو نمیداد به رایل میگفت ممکنه بزنی و فلان 😐 حتی الیسا(؟) هم که خواهر رایله علیه اون شده بود و بچه‌اشو از رایل دور میکرد اگه درست یادم باشه...وای راستی، اسم وسط امی  تو جلد اول بود؟ فکرنکنم، ولی تو جلد دوم  لیلی به اتلس گفت که اسم وسط لیلی فلانه (یادم نمیاد ببخشید) و اون اسمو به خاطر کاراکتر کارتونی موردعلاقه اتلس تو بچگی گذاشته بود رو امرسون 😂😂 خنده داره واقعا، جای رایل بودم خودمو میکشتم..اینم از هزاران دلیلیه که نشون میده لیلی اتلسو ذخیره نگه داشته بود که این نشد بره پیش اون 

وای اره جدی اصلا کاش لیلی رو نمیدیددد ، بله قطعا که رایل رو رد میکرد 💔
بخدااا اخه چه حقی داری برداری  اسم  بچه طرف رو یچیزی مربوط به عشق اولت بذاری :)) دیگه خیلی عجیب بود اینجا 
اره واقعا ، کلا از موضوع اصلی دور شدیم😂

اره واقعا، اگه یه عشق واقعی بود انقدر سریع لیلی نمیتونست ولش کنه. جدی باید قضیه رایل پیگیری میشد:( امیدوارم رایل در اینده یه دختر خیلی بهتر پیدا کنه اون کمکش کنه 😭 (فکرکنم یادم رفته که واقعی نیست) 

شما درست میگید،  احساسات میگه لیلی کار درستی نکرد و منطق میگه لیلی کار درستی کرد اما من برخلاف شما همیشه پیرو منطقم بودم و هستم درسته که لیلی شماره رو نگه داشت اما کار بدی نکرد و بله معلومه که از سر بی اعتمادی بوده چون رایل و هیچ مرد دیگه ای حق نداره روی همسرش دست بلند کنه و لیلی اتلس رو انتخاب کرد چون اگه اتلس بود به هیچ وجه کارهایی که رایل انجام داده بود رو انجام نمی داد 
نمی گم من دلم واسه رایل نسوخت اتفاقا خیلی هم سوخت مخصوصا تو جلد دوم🥺.. ولی همیشه به این فکر میکردم که خب... یجورایی تقصیر خودش هم بوده 
به هر حال نمیدونم.... هرکسی یه نظری داره و کتاب هم سلیقه ایه 🙂