یادداشت فاطمه شاهواری
1402/5/7
خیلی خوب بود. دو روزه خوندمش. با روایت از خواب پریدم و یاد طفل شش ماهه گریه کردم. با روایت کتیبهای که زمین نماند فاطمه بهروزفخر همزاد پنداری کردم. برای روایت زهرا صنعتگران نوشتم، فهمیدمت. به سفرهای خانوم رحیمزاده و تجربههای محرمیاش توی سفر حسادت کردم. محرم بوشهر>>>> با روایت فاضل فروتن یاد دوستم افتادم که یه زمان امام حسینی! بود و الان... روایت رضا صدیق قشنگ منو برد وسط بینالحرمین، روز عاشورا، الهم ارزقنا این حال و هوا.... روایت و واعدنا از حضور امام حسین در زندان کنارش بود:') روایت آخر که سهمخواهی نام داشت، خیلی عجیب بود انگار دارم داستان جنایی میخونم!!! خیلی هم نفهمیدم. اصلا ولش کن. کتاب امسال، مهمانگاه، یه روایتهایی داشت با این عبارات که: از وقتی حسین را کنار گذاشتم، با دنیا غریبه شدم. /یعنی دیگه لیاقت نشستن تو روضهات رو ندارم؟/ایمان خیلی محکم جلوی عقل قد علم کرده است. / من در جهان دیگری زندگی میکردم، جهان انزوا/کاش میرزا از حبیب میپرسید گریه در کدام مجلس؟ کدام تکیه؟/مگر امام حسین نرسید که راه فوز و سعادت را به ما نشان دهد؟ / حتی یک بار هم نمیشنیدی کسی بگوید '' امام حسین باید الگوی ظلمستیزی ما باشد.'' و... پر بود از آدمهایی که جایی بین خودشون و امام حسین و جلسات و هیأت این دوره و زمونه دچار شک شده بودند. این کتاب پر بود از شک و ایمان، از پناه، از فروا الی الحسین... این کتاب رو معصومه عزیزم برام خرید از نمایشگاه کتاب هیئتمون تو مدرسه. خیلی چیز خوبی گرفت برام. برای خودش ثواب خرید انگار، خوشحال شدم+دعاش کردم. نشر اطراف مثل همیشه خیلی کارش درسته و این کتاب خیلی تر و تمیز و درست بود. دوستش داشتم. عاشورای1402/
(0/1000)
نظرات
1402/5/8
تو حرمِ امام رضا علیه السلام بود که صدای تیزرِ معرفی کتاب رو تو صفحهی نشر اطراف شنیدم و دلم با اون صدای روضه، تو لحظهای که شلوغیِ حرم هم دورهم کرده بود، رفت. ریخت. شب که شد، دل رو زدم به دریا و الکترونیکیش رو علیرغم میلم خریدم. خوندم. نصفه شب. تنها. و همراه شدم با قصههایی که اتفاقاً با مشهد و جایی که من بودم، غریبه نبودن. خلاصه، برای منم مهمانگاه یهجوری محکم و قوی وصلم کرد به اون کسی و اون جایی که باید... ممنون که ازش نوشتی🙏💛
1
0
1402/5/8
🙏😎 امروز یکی از بچههای مدرسه هم بهم گفت رفتم این کتابو که نوشتید شروع کردم 😍😍😢
0
1402/5/8
این کتاب با کتابای قبلی متفاوت تر بود...من حس میکنم از کثرت نوشتن خوبه...اما یه جاهایی باعث میشه از کثیر غافل بشیم...این شک و ایمان ها کثرته و دسته ادم های یقین کرده کثیرن...کاش اطراف بیشتر تمرکزش بره به اون سمت
1
0
1402/5/9
سلام اتفاقا من با این رویکرد امسالشون با توجه به حال و هوای آدمها و کشور، خیلی موافق بودم.
0
1402/5/8
0