یادداشت سیده زینب موسوی

Dune
من معمولا
        من معمولا قضاوت و نوشتن در مورد مجموعه‌ها رو به پایان اون مجموعه موکول می‌کنم.
منتها در این مورد به خاطر تعداد زیاد جلدها و اینکه حتی مطمئن نیستم بخوام تا آخر مجموعهٔ اصلی (شامل ۶ جلد!) پیش برم، نوشتن مرور رو از همین جلد اول شروع می‌کنم، با علم به این موضوع که ممکنه یه سری از سوالات و مشکلاتم تو جلدهای بعدی پاسخ داده شده باشه...

🔅🔅🔅🔅🔅

تلماسه یه اثر کلاسیک تو سبک علمی-تخیلی محسوب میشه، شاید حتی فراتر از علمی-تخیلی.
طوری که انگار «نمیشه» خوانندهٔ این سبک باشی و سراغ این اثر نرفته باشی :)

نمی‌دونم چه توضیحی در مورد داستان کتاب می‌تونم بدم! فقط در این حد بگم که اصل ماجرا تو سیاره‌ای بسیار بسیار خشک اتفاق می‌افته، جایی که هیچ‌چیز به اندازهٔ آب ارزش نداره، با مردمی که به خاطر زندگی در این شرایط سخت از هر انسان دیگه‌ای قوی‌تر شدن...

🔅🔅🔅🔅🔅

با وجود ابهام زیاد، داستان از همون ابتدا برای من جذاب بود و ماجراها به نظرم کشش بالایی داشتن. 

با این حال، به نظرم بخشی از این ابهام دیگه جدا زیادی بود.

ما تو طول کتاب چیز خاصی از زمان رخداد وقایع نمی‌فهمیم. 
یعنی در واقع نویسنده در جریان داستان تقریبا هیچ نسبتی با زمان حال و زمین کنونی ما برقرار نمی‌کنه. 
فقط تو قسمت پیوست‌هاست که برای اولین بار به واژهٔ «زمین کهن» برمی‌خوریم و می‌فهمیم گویا همچین جایی هم تو این دنیا وجود داشته.

من این موضوع رو یه نقطه ضعف برای این کتاب می‌دونم. به نظرم وقتی با یه کتاب «علمی-تخیلی» طرفیم باید بتونیم نسبتش رو با خودمون و دنیای خودمون مشخص کنیم، چون در این کتاب اینقدر عناصر فانتزی‌گونه وجود داره که جدا فکر می‌کردم کلا نویسنده یه دنیای دیگه خلق کرده و کاری به زمین ما نداشته.

مسئلهٔ دیگه نوع فناوری‌های موجود و مدل حکومت‌هاست.
اینجا با وجود سفر در فضا، فناوری‌ها به نظرم خیلی ابتدایی می‌اومدن و این موضوع کلا از ابتدا برام جای سوال داشت.
تازه ما از این «سفر در فضا» هم چیزی نمی‌بینیم چون این موضوع در انحصار یه گروه خاص و رازآلوده.
یعنی همه چیز تو این دنیا خیلی بدوی به نظر می‌رسه، چیزی که آدم باز از یه کتاب علمی-تخیلی انتظار نداره.

یه مثال از این بدوی بودن نوع حکومت‌هاست. اینجا ما با حکومت‌های فئودالی طرفیم. یه حاکم وجود داره که مالک کلللل یه سیاره‌ست! و تمام مردم اون سیاره رسما رعیت‌های این حاکم محسوب می‌شن، دیگه در مورد رواج برده‌داری و مسابقات گلادیاتوری چیزی نمی‌گم!
یعنی حکومت‌داری تو این کتاب طوری بود که حس می‌کردی قرون وسطای زمین پخش شده تو n تا سیاره و کهکشان هستی! 

باز نویسنده به این موضوع و توضیح چطور رسیدن بشر به این نقطه، تازه اندکی در «واژه‌نامه» پرداخته! جایی که اشاره می‌کنه چطور ۲۰۰۰ سال قبل در جریان «جهاد باتلری» (ترجمه‌شده به کروساد باتلری) ملت اومدن کل ربات‌ها و ماشین‌های متفکر رو منهدم کردن و از اون به بعد استفاده از این چیز‌ها ممنوع شده.

خب واقعا جا داشت نویسنده به این مسئله تو خود کتاب بپردازه نه تو واژه‌نامه! بماند که این موضوع همچنان جوابی به این سوالات نیست که اصلا چطور آدمیزاد تونست این تعداد سیاره رو فتح کنه و همچنان از نظر نوع حکومت تو تمام این سیاره‌ها در این حد بدوی باقی مونده باشه...

در واقع ما اینجا کلا هیچ پیش‌زمینه‌ای از دنیای کتاب دریافت نمی‌کنیم و مستقیم پرت می‌شیم وسط اتفاقات. 
نمی‌دونم آیا تو پنج جلد اصلی دیگه به این موضوعات اشاره شده یا نه،‌ ولی دیدم جناب هربرت پسر یه کتاب نوشته با همین عنوان جهاد باتلری‌ و کلا ۱۲ تا کتاب از کتاب‌هایی که ایشون نوشته از نظر زمانی برمی‌گرده به قبل از ماجراهای این کتاب تلماسه!

غیر از اون به نظرم بقیهٔ عناصر این دنیا هم به درستی و آنچنان که شایستهٔ! جلد اول یه مجموعه‌ست توضیح داده نشده بود و منطق وقایع یه سری جاها چفت و بست درستی نداشت.
مثلا ما اینجا با نیروهای خارق‌العادهٔ زنان بنه‌جسریت طرفیم. کسایی که بر «تمام» عضلات بدنشون کنترل «کامل» دارن و حتی در موارد خاص می‌تونن ترکیبات مولکول‌های بدنشون رو تغییر بدن! چرا؟! من اصولا هر کاری کردم نتونستم این بخش‌ها رو «علمی-تخیلی» حساب کنم. 
دیگه در مورد خواص عجیب و غریب ملغما و امکان دیدن آینده چیزی نمی‌گم...

حالا بریم سراغ بحث دین...

🔅🔅🔅🔅🔅

توجه کنید که هر چی اینجا می‌گم بر اساس نسخهٔ اصلی کتابه چون بسیاری از این موارد تو ترجمه کاملا سانسور شده که جداگونه بهش اشاره می‌کنم.

تو این کتاب با ملغمه‌ای از ادیان طرفیم، منتها چیزی که بیشتر از همه تو چشم می‌زنه دین اسلامه.

نویسنده اسم دین گروه اصلی کتاب، یعنی حره‌مردان، رو گذاشته ذن‌سنی (ترجمه‌شده به ذن‌اباضی)، و به قول خودش این دین ترکیبی از اسلام (بله اسم اسلام رو دقیقا تو پیوست آورده، که البته تو ترجمه این موضوع حذف شده) و بوداییه.

حالا من خیلی تخصصی در بودایی ندارم ولی به نظرم کفهٔ اسلام اینجا بسیار سنگین‌تره.
یعنی نویسنده از هر فرصتی برای پرت کردن یه کلمهٔ عربی-اسلامی تو صورت خواننده استفاده کرده.
این کلمات هم به جز در موارد اندک در جایگاه درست خودشون استفاده شدن، منتها به صورت تحریف‌شده (اینجا کلمهٔ تو ذهن من واژهٔ twistedه! که بنا به نظر یکی از دوستان به جاش معادل تحریف‌شده رو به کار می‌برم!).
مثلا شما اینجا با واژهٔ جهاد (ترجمه‌شده به کروساد) مواجه می‌شید در همون معنای جنگ و مبارزه با دشمنان. 
ولی تصویر نویسنده از این واژه یه جنگ وحشیانه‌ست که قراره کل دنیا رو به فنا بده، چیزی که جلوگیری ازش تمام هم و غم قهرمان داستان رو تشکیل می‌ده.

و یا واژهٔ شریعت رو می‌بینید (ترجمه‌شده به وخشوربند)، که میشه خرافات من‌درآوردی یه گروه جهانی به اسم بنه‌جسریت که برای کنترل جوامع بدوی بینشون رواج داده میشه (اینم شبیه نظریه‌های توطئه در عصر حاضره، اینکه یه گروه محدود بتونه کلللل اعتقادات نه یک سیاره که شونصد تا سیارهٔ پخش‌شده در کهکشان رو تو مشتش داشته باشه).

البته من آخر نتونستم در مورد نظر نهایی نویسنده در رابطه با دین به یه جمع‌بندی برسم. چون با توجه به پیوست‌ها به نظر می‌رسید بالاخره به نظرش «یه چیزی» اون اول وجود داشته. 
شاید بتونم بگم تا اینجا رویکردش یه مقدار شبیه سنت‌گراهاست، اینکه قبول داره یه هستهٔ واقعی برای تمام ادیان وجود داره، منتها این مناسک و شاخ و برگ‌هایی که توسط مذاهب مختلف بهش اضافه شده همه من‌درآوردی و چرته.

مجموع این موارد باعث میشه که خوانندهٔ مسلمان مذهبی حس خوبی از خوندن این داستان بهش دست نده، چیزی که باعث شد اولین باری که این کتاب رو دست گرفتم بعد از خوندن بیش از ۶۰ درصد بذارمش کنار (اون موقع خیلی دل‌نازک‌تر از الان بودم 😄).
منتها میشه گفت این حالت برای کسی که ترجمه رو خونده باشه چندان پیش نمیاد :)

🔅🔅🔅🔅🔅

در واقع تو ترجمهٔ این کتاب زهر استفادهٔ نویسنده از مفاهیم اسلامی تا حد خوبی گرفته شده و ترجمه اصلا گزندگی متن اصلی رو نداره.

گذاشتن هوشیدر به جای Mahdi، وخشوربند به جای Shari'a، اباضی به جای Sunni، کروساد به جای Jihad، معرفه به جای Fiqh، حزیران به جای Ramadhan، اسواری به جای Islamic، اوستا به جای Quran، جاگذاری کلمهٔ سنت به جای مذهب در حداقل یک مورد و مواردی مثل این که اصولا همه‌ش رو یادم نمیاد باعث میشه خوانندهٔ فارسی‌زبان با خودش بگه حالا این کتاب همچین هم به دین اسلام ربطی نداشت :)

شاید جالب‌ترین و بدترین معادل، واژهٔ کروساد باشه که تقریبا مطمئنم خوانندهٔ فارسی‌زبان هیچ حسی بهش نخواهد داشت (قاعدتا مترجم باید این کلمه رو از Crusade گرفته باشه که اشاره داره به جنگ‌های صلیبی). حداقل بین چند نفری از دوستان من که این کتاب رو خونده بودن کسی نمی‌دونست این واژه به جای جهاد گذاشته شده و کلا اصلا چه معنایی میده :)

می‌تونیم اینجا به وزارت ارشاد جمهوری اسلامی فحش بدیم که چرا مترجم و ناشر رو به چنین سانسورهای اجبار کرده.

ولی در جریان خوندن کتاب دائم برام این سوال پیش می‌اومد که چطور ارشاد به یه بار استفاده از واژهٔ رمضان تو یه کتاب ۹۰۰ صفحه‌ای حساسیت نشون می‌ده و اشارات مستقیم هم‌جنس‌گرایی تو کتاب‌های دیگه براش اهمیتی نداره؟ 🤔

البته من به غیر از این موارد «سانسوری» با معادل‌گذاری‌های دیگهٔ مترجم هم مشکل داشتم، مثل گذاشتن واژهٔ اُصُل به جای Usul (وقتی به طور واضح تو کتاب معنی اصول می‌ده) و یا گذاشتن واژهٔ خدیو به جای Maker.

اگر این معادل‌گذاری‌ها رو‌ در نظر نگیریم به نظرم ترجمه تونسته بود به خوبی نثر سنگین هربرت رو به فارسی منتقل کنه.

🔅🔅🔅🔅🔅

امتیاز دادن به این کتاب برای من چالشی بود! 
چون من اصولا اگه محتوای کتابی رو نپسندم دیگه برام قوت جنبه‌های دیگه‌ش مهم نیست و امتیاز کمی بهش می‌دم 😅
اینجا هم اگه می‌خواستم استفادهٔ نابجای نویسنده از مفاهیم اسلامی رو در نظر بگیرم باید به کتاب کمتر از یک ستاره می‌دادم.
منتها این بار از این اصل تخطی کردم و به خاطر ابعاد دیگهٔ کتاب بهش ۳ ستاره دادم :)
بریم ببینیم آقای هربرت تو جلدهای بعدی چه آشی برامون پخته...
      
609

48

(0/1000)

نظرات

پس  اثر داغونیه. انگیزه خوانندگان این اثر چیه؟  کنش های داستانی جذابه؟  جالبه که میگی زمان داستان هم خطی نیست و فهم مشکلی داره.
1

1

من گفتم دیگه! از نظر داستانی برام جذاب و پرکشش بود.
یه سری اشکالات داستانی داشت که اشاره کردم.
اگه اون بحث سوءاستفاده‌ش از مفاهیم اسلامی نبود بهش چهار ستاره می‌دادم. 

3

شما که دوست نداشتی زیاد. کاش یک نفر که طرفدار این اثر بود می گفت چرا  کتاب رو می پسنده
2

1

مرورهای پنج ستاره کتاب رو تو همین بهخوان بخون.
بعضی‌ها مثلا هستن که خیلی مشکلی با این پیچوندن مفاهیم اسلامی ندارن (البته گفتم که این موضوع تو ترجمه خیلی کمرنگ‌تره) 

1

👍🙏نگاه می اندازم
@szm_books 

1

درود و خداقوت 
خانم موسوی خیلی زحمت کشیدید و یادداشت مفصل و جالبی نوشتید و نظرات خودتون رو هم خیلی شفاف و راحت بیان کردید. به نظرم به این زودی ها فرصت و حوصلهٔ خواندن این دست کتاب ها رو نداشته باشم. من از مطلبتون استفاده کردم و ازتون سپاس‌گزارم. 🙏
1

3

خواهش می‌کنم، خوشحالم که مفید بوده 🌹 

0

چقدر خوبه اینقدر دقیق براساس متن اصلی نظر می نویسی. خیلی برای امثال من راهگشاست. خدا خیرت بده🌷

2

ریحان

ریحان

1403/6/1

حالا من برعکس شما از نیروی بنه جسریت خیلی خوشم میاد 😂
2

0

تو مگه خوندی این کتاب رو؟
منم نگفتم ازش بدم میاد، گفتم تو داستان توضیح درستی در موردش نداده، طوری که انگار بیشتر فانتزی یه نظر می‌رسه تا علمی-تخیلی 😄 

1

ریحان

ریحان

1403/6/2

فیلمش دیدم😂🤌
ولی باحاله وقتی مادر پاول سم خورد با تغییرات مولکولی نمرد !😂

@szm_books 

1

سلام.بانو.بابت احترامت به‌ استفاده از معادل ها متشکرم.🌹
1

2

سلام ❤️ 

0

سلام کسی که سطح زبانش متوسط هستش میتونه زبان اصلی این کتاب رو بخونه یا نه ؟ ببین من زبان اصلی جلد یک هری پاتر رو خوندم برام راحت بود میشه کمکم کنی🙏
2

0

سلام به نظرم نه...
من که اصولا پیش نمیاد با کتابهای قرن بیستم به بعد مشکلی داشته باشم اینجا فهم بعضی جمله‌ها برام سخت بود.
البته طوری بود که فارسیش هم سخت بود 😄 

0

بله درسته فارسی این کتاب هم یکم سخته 
ممنونم  
 @szm_books 

1