یادداشت яσвεят
1403/6/12
به راستی که این داستان جنایی همه رو گول میزنه ، تجربه جالبی بود از کیگو هیگاشینو ، در واقع غافلگیر کرد خواننده ی اثر خودش رو هر لحظه که داستان از ابتدا جلو میره نمی دونی که واقعا قاتلی که از صفحه ی اول حدس زدی واقعا قاتله یا نه ؟ داستان رو با دیالوگ های غیر ضروری به نوعی نویسنده کش میده که فرضیات ذهنیت از بین بره در این بین فشاری مبنی بر اتمام کتاب داری که سرانجام این پرونده چی میشه از این نباید گذشت که کاراگاه فرعی دچار عشق به زن داستان میشه قدرت تصمیم گیری درست حتی از ما هم گرفته میشه می بایست درگیر لاو ترکوندن این دو باشیم تا حل راز جنایت قتل با قهوه :)
(0/1000)
نظرات
1403/6/12
اگر حوصله ی دیالوگ های اضافی برای اینکه ذهن مخاطب پرت بشه از حل معما رو داری و اسامی ژاپنی رو قاطی نمیکنی و درگیر یک قتل دوست دختر پسری نمیشی بعدا بخون وگرنه الان بخون :)
0
1403/6/12
1