یادداشت سیده حُسنا
1404/4/22

خب راستش دومین مواجهام با کتابای کلاسیک انگلستان بود خالم اول سال بهم پیشنهاد داده بود که امسال برم سراغ کلاسیک ها و ازشون لذت ببرم ، منم در جست و جوی اولم بلندی های بادگیر را یافتم، خوندم و کلی کیف کردم . بعد که بردم به کتابخونه پسش بدم فکر میکردم قابلیت خوندن یکی دیگه را تو همون ماه دارم برا همین غرور و تعصب را امانت گرفتم اما همچین قابلیتی نداشتم خلاصه که ۲۰ صفحه اول کتاب را بعد از برگشت از کتابخونه خوندم اما به نظرم کسل کننده بود برا همینم بسته شد تا دو شب پیش در واقع این مدت همش با خودم میبردمش اینور و اونور تا مجبور بشم تو بیکاری بخونمش اما نمیخوندم خلاصه خالم اون روز بهم گفت هنوز اینو نخوندی خیلی وقته همه جا با خودت میاریش خندیدم و گفتم اصلا شروعش نکردم خالم هم گفت من یه شب تا صبح بیدار موندم تا بخونمش منم به وجنات کتابخونیم برخورد که چرا هنوز نخوندمش😂 برا همین با سختی شروع به خوندنش کردم چون به نظرم جالب نبود ولی طولی نکشید که برام جذاب شد و دیگه از دستم نیوفتاد در طول خوندنش کلی ذوق کردم حرص خوردم و در کل برام مهیج بود :))) اما یه چیز جالب دیگه راجب بهش صحبت درباره ویژگی های اخلاقی و به نمایش گذاشتن اونها بود در واقع هر شخصیت نماد یه ویژگی بود و ابعاد خوب یا بدش را با مثال های که بخشی از داستان بودن نشون میداد راستش اونجایی که فهمیدم منظورش از اسم کتاب چیه خیلی ذوق کردم و بنابراین شما را هم دعوت میکنم به کشف کردنش ... به عنوان یه تفریح تابستونی فوقالعاده دوست داشتنی بود:)))) پن: تصویر مال صفحه ۵۵ کتابه، یکی از دلایل امانت گرفتن کتاب و خوندن کتابی که قبلا چندین بار خونه شده اینه هر کسی یه یادگاری گذاشته بود توی کتاب اونقدر جالب بود برام:))) بعضیا داشتن حرص میخوردن خوشحال میشدن و اینا را در نهایت احترام به کتاب با مداد و در قالب کلمهها و جملهها نشون داده بودن ، منم با اینکه عادت نداشتم یکمی شیطونی کردم و برای اولین بار همچین کاری را انجام دادم از همینجا از شما هم درخواست دارم همچین شیرین کاری هایی را موقع خوندن کتابای کتابخونه بکنید تا بقیه هم لذت ببرند:)))
(0/1000)
نظرات
1404/4/23
خیلی یادداشت جالبی بود. ولی من خودم به شخصه از یادداشت نوشتن توی کتابهای کتابخونه لذت زیادی نمیبرم. دیدن یادداشتهای بقیه جالبه ولی ترجیح میدم که از روی تاریخ امانت دادن و پس گرفتن خودم فکر کنم که کتاب دست کی بوده و چه حسی موقع خوندنش داشته. یعنی اینکه چند نفر اون کتاب رو خوندن و...
1
3
1404/4/24
به نظرم نباید تو کتاب های کتابخانه عمومی (منظور کتاب های غیر) شخصی چیزی نوشت (یا هر تغییر دیگه ای) چون این کار روح امانت رو خدشه دار میکنه.. کتاب باید از اول به همون شکلی که امانت گرفته میشه برگردونده بشه.. اگر هم کسی میخواد و اصرار داره یادگاری ای از خودش به جا ی بزاره میتونه کاغد کوچیکی رو برداره و روش بنویسه و اون تکه کاغذ رو بین صفحاتی که دوست داره قرار بده..
1
3
1404/4/24
منم قبلا همین نظر را داشتم و به نظر شما هم احترام میزارم. ولی به نظرم کتابی که همچین یادگاری هایی داره یه جوره دیگهای با ارزشه و لذت بخش ... البته امیدوارم منظورم بد برداشت نشده باشه چون با خطخطی کردن کتاب و کثیف کردنش کاملا مخالفم و نوشتن توی کتاب را هم فقط با مداد و در نهایت احترام به کتاب ستایش میکنم. البته نوشتن یادداشت روی یه کاغذ هم ایده بسیار خوبیه:)
0
سیده حُسنا
1404/4/23
0