یادداشت Satoru
1404/2/30

"ما چیزی بیشتر از یک زندگی آروم و راحت نخواستیم. اینکه یک سری آدم حریص ما رو بازیچه قرار میدن، تقصیر ماست؟" ✨ جانور یا جلد دوم جوینده از چند زاویه دید یا شخص روایت میشه هر کدوم از فصلها به نام یکی از اوناست : 💫جانور: جهش یافتهایه که هویت خودشو فراموش و گم کرده و دنبال هویت واقعیش میگرده 💫 تیهو: دختری که نابودی رو با چشم خودش میبینه 💫بینام: کسی که با پی بردن به هویتش شوکه میشید 💫 هِی: نشون میده ما آدما خودمون آدما رو تبدیل به یه موجود پر از کینه و نفرت تبدیل میکنیم و توقع داریم که این نفرت و خشم انباشته نتیجه خوبی داشته باشه در اون آدم! ⚡ وقتی شروع میکنید این جلد رو این احساس بهتون دست میده که مرتبط با جلد قبلی نیست ؟ اما باید بگم هست ! و شما کم کم هر چی جلو میره داستان متوجه این ارتباط با پایان جوینده میشید. اینکه به مرور همه چی رو توضیح و پاسخ داد درمورد جلد قبل و آینده هم نشون داد برای من جالب بود و کاملا میشه گفت، جانور گذشته و آینده جوینده رو در بر میگیره. نشون میده اون ویرانشهر چطوری شکل گرفته و سرنوشت آدمهایی که دخیل بودن در داستان چی میشه. ✨بعضیا شاید بعد خوندنش به شخصیتهای منفی جوینده حق بدن ولی نه بنظر من بعضی رفتارها هیچ جوره قابل بخشش نیست حتی با در نظر گرفتن گذشته تلخی که اون آدم داشته. ✨ حسم بعد خوندن پایان این جلد هم اینجوری بود که برادر تو هم با پایان خوب مشکل داری نه؟ دقیقا یهو آخر داستان- ✨ شخصیت مورد علاقم تو این جلد ؟ الیش! اون سردرگم بود بین کاری که باید انجام میداد و رها میکرد و رها نکردن و در نهایت اون به آدم درستی تبدیل شد و زخمای زیادی وارد شد بهش اما درنهایت احساس اون خالص بود. ✨ و انوما😭 اون فقط یه ربات سخنگو بود ولی بهترین همراه برای تیهو بود. "من حاصل عقل یک انسان هستم برای همین میتونم خودم رو هم انسان بنامم. + اگر فکر اون انسان کمتر از یک جانور باشه چی؟ پس من هم به جانور تبدیل خواهم شد." 🌱 تیهو رشد شخصیتی نه بلکه تبدیل شخصیتی داشت طی داستان! ✨ چیزی که جوینده و جانور دارن اینه که شاید زیاد درمورد چهره شخصیتها اطلاعات نده نویسنده و ما خودمون تصور کنیم ... اما بنظر من احساسات و حسی که اون لحظه شخص داره رو خوب بیان میکنه کاری میکنه که تو با دیدن بیابان و اتوبوس یاد کتاب بیوفتی... حس رو درگیر میکنه اون تنهایی رو که وسط بیابان رسما فقط با یه ربات خیلی کوچولوئه سخنگو و بیسیم که باهاش ارتباط میگرفت و تنها امیدش شنیدن صدای کسی بود که هیچ آشناییای باهاش نداشت تو وقتی میخونی میتونی خودتو بذاری جای شخصیتهای کتاب و؟ نمیتونی بذاری زمین ... بشخصه ۴۱۰ صفحه این جلد رو تو دو روز خوندم و راستش داشتم کور میشدم دیگه😂 ولی از طرفی هم نتونستم که تعلل کنم برای خوندنش ( البته بگذریم برای نوشتن این یادداشت خیلی تعلل کردم😂😭) ✨ از اونجایی که این جلد هم دوست داشتم و اینکه ایرادات ویراستاری این جلد کمتر از جوینده بود بهش نمره پنج میدم. البته هنوز اعتقاد دارم جوینده از این نظر باید اصلاح شه 🤝 🌱 امیدوارم به زودی جلد سوم منتشر شه:)
(0/1000)
Satoru
1404/2/31
1