یادداشت
1403/8/6
3.9
5
جدیداً عادت کردم از حداکثر ظرفیتِ امانتِ کتاب از کتابخونه استفاده کنم 😂 برای همین وقتی کتاب قبلیم رو پس دادم، بین کتابای تو لیستم قرعهکشی کردم و اسم این کتاب برای خوندن دراومد :) فکر میکردم جستارهایی دربارهی رنجهای زیستنِ صادقانه در جهان باشه، اما اصلاً اینطور نبود :) در واقع عنوانی که نشر گمان انتخاب کرده گمراهکننده است! عنوان اصلی میتونست اینطور باشه: حقایقی صادقانه دربارهی بیصداقتی. ولی ترجمهی بقیهی کتاب عالی بود. این کتاب تفسیرِ نتایج پژوهشهایی دربارهی علل بیصداقتی و تاثیرش بر جامعه است. آزمایشها واقعاً خلاقانه و جذاب بود و اگر به کارهای پژوهشی و طراحی آزمایش علاقه دارین، حتماً بخونید. گرچه طبق آزمایشاتِ نویسنده، مردم هر کشوری فکر میکنن خودشون متقلبترن 😂 ولی باز هم از اونجایی که حس میکنم بیصداقتی زیادی در جامعهی فعلی ایران مشهوده، خوندن این کتاب خیلی برامون خوبه. یه دید جدید و خیلی ارزشمندی هم از این کتاب به دست آوردم. همیشه وقتی به کسایی که تو امتحانا تقلب میکنن، نگاه میکردم فکر میکردم چطور متوجه نمیشه کاری که انجام میده اشتباهه؟ اما بعدها که باهاشون صحبت میکردم (قطعاً نه به صورت بازجویی 😂 وقتایی که بحث تقلب بینمون پیش میومد) میدیدم هرکس برای خودش توجیهی داره، توجیهاتی که بعضاً خیلی هم قوین :)) بعد از این تجربه و خوندن این کتاب، فهمیدم هیچ آدمی در نظر خودش دروغگو و متقلب نیست و حتماً برای کارهاش توجیهاتی داره؛ حتی خودمون! این کتاب هم متغیرهای مختلفی که ما برای بیصداقتی داریم رو با آزمایشات مختلفی بررسی میکنه. اینکه چطور برداشتن خودکار از کیف دوستمون، مصداق بیشرمی و وقاحته ولی برداشتن یه خودکار از شرکت کار بدی نیست. به همین ترتیب، برداشتن پول از شرکت دزدیه، ولی برداشتن یه مقدار کاغذ که دقیقاً ارزشی معادل همون پول داشته باشه، کار بدی نیست. علاوه بر این متأسفانه ما در برخورد با تضاد منافع، ممکنه سوگیریهای شخصیای هم داشته باشیم که اصلاً متوجهش هم نشیم (:( و یکی از فصلهای کتاب مثالهای خیلی خوبی در همین مورد برای کادر درمان و شرکتهای داروسازی داشت که خوندنش خیلی جالبه. همینطور این کتاب به تاثیر بیصداقتیِ فردی بر جامعهی کوچکی که درش هستیم هم میپردازه. همین دیگه، بخونید و لذت ببرید :)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.