یادداشت فاطمه خوران🇮🇷🇵🇸
8 ساعت پیش
دشمن عزیز داستان دختر سرخوش و خوشگذران و پولداریه که به مرور به شخصی کارآمد و مدیر و پخته و مفید برای جامعه تبدیل میشه دختری که بار مسئولیت زندگی و آینده ۱۰۰ و خرده ای جوجهی یتیم روی دوشش افتاده و با اینکه از قبول این مسئولیت ناراضیه و حس میکنه توسط دوست عزیزش و شوهر دوست عزیزش گول خورده ولی بخاطر صفت بسیار گرانقدر مسئولیت پذیریش تمام تلاش و همتش رو سر این میذاره که تا وقتی مدیر جدیدی برای نوانخانه پیدا بشه این مسئولیت مهم ولو موقتی رو به درستی انجام بده، به عبارتی ناراضی بودنش از پذیرفتن این مسئولیت باعث نمیشه کم کاری کنه و نوانخانه رو ول کنه به امان خدا این کتاب علاوه بر اینکه شیرین و دلنشین بود برای شخص من شدیدا آموزنده بود من چیزای زیادی از سالی مک براید مو نارنجی عزیز یاد گرفتم و از این بابت قدردان جین وبستر هستم پ.ن¹: خیلی از دوستان گفتن که بابا لنگ دراز جذاب تره خب منم قبول دارم ولی دشمن عزیز بنظرم کتاب مفیدتری بود پ.ن²: یه اشکالی کتاب داشت که نمیدونم ناشی از ترجمه بود یا واقعا مولف اینطور نوشته ولی یهو وسط داستان معلوم شد جودی بچه داره در حالی که هیچ نوع زمینه ای براش چیده نشده بود پ.ن³: برخلاف انیمه تو کتاب این سالیه که موهاش نارنجیه نه جودی
(0/1000)
فاطمه خوران🇮🇷🇵🇸
8 ساعت پیش
0