یادداشت زهرا سادات گوهری
1403/12/10
چی بگم؟ خودمم نمیدونم. نمیخوام الکی به و به و چه چه بکنم از کتاب. چون صادقانه بخوام بگم، داستان اصلی کتاب برای من جذابیتی نداشت و این نوع روایت نویسنده بود که داستان رو جذاب میکرد... اینکه چجوری به داخل روح و ذهن شخصیت اصلی داستان نفوذ میکرد و باعث میشد به شکل یک انسان واقعی ببینیش. انسانی که روح داره، جسم داره و صرفا یک تکه مقوا نیست... احساسات یه آدمیزاد واقعی رو داره ... و بعدش هم روایت و زاویه ی دید که انگار حس میکردی اون شخصیت امانت فروش جلوت نشسته و داستان رو برات تعریف میکنه. اگه داستان متاسفانه برام لو نمیرفت به خاطر اون شوک و پایانبندی جالبش امتیاز بیشتری میدادم. و همچنین یه جاهایی برام گنگ و مبهم بود.. اولین کتابی بود که از داستایفسکی خواندم و آخرینش نیست... و فکر میکنم کتاب مناسبی رو برای شروع انتخاب کردم. نمیدونم موقع مناسبی هست برای خوندن آثار دیگهاش یا نه. ولی به هرحال، قراره یه روزی بخونمش. حالا الان یا چندسال دیگه...نمیدونم.
(0/1000)
نظرات
1403/12/11
منم دوستش نداشتم. به جاش شب های روشن و یک اتفاق مسخره رو دوست دارم. شاید از اینا خوشتون بیاد
1
1
1403/12/12
بله تصمیم خودمم همین بود یه جورایی ... البته شایدم زودتر بخونمشون چون خیلی کنجکاوم با آثارش آشنا بشم 😁
1
1403/12/12
چیزی که من از داستایوفسکی درک کردم اینه که شخصیت پرداز حتی گاهی براش از داستان مهمتره
2
1
1403/12/12
من هنوز آشنایی زیادی با قلمش ندارم، ولی نازنین هم همینطوری بود. شخصیت پردازی از داستان اصلی بهتر بود.
1
1403/12/12
حتما آثارشان رو به ترتیب خاصی بخونید تا براتون راحت تر باشه و شیرینی قلمشون حفظ بشه @zahragohari
1
زهرا سادات گوهری
1403/12/12
0