یادداشت محمدرضا زائری

        بره کوچولو می‌خواهد بخوابد اما مامانش در کنارش نیست. چندین نفر سعی می‌کنند او را بخوابانند اما موفق نمی‌شوند. اگر فکر می‌کنید پایان غافلگیرکننده‌ای دارد رسماً در اشتباهید!
در آخر دقیقاً همان اتفاقی می‌افتد که فکرش را می‌کنید. مثل من که از وسط کتاب آخرش را حدس زده بودم.

خدایا تو را شکر می‌کنم که کتاب‌های لاغر را آفریدی که در هر صفحه حداکثر پنج کلمه دارند تا امثال من در چالششان شکست نخورند!
      
464

44

(0/1000)

نظرات

آقا محمد رضا شکست برای شما معنا ندارد و کتاب های قطور آرزوی دیدن شما را دارند. عزت زیاد

3

دست شما درد نکند! جدیداً کتاب قطوری به نام ماتیلدا را شروع کرده‌ام. امیدوارم از پسش بربیایم.
1

5

آقا محمد رضا قطعا شما کتاب را با موفقیت به پایان می رسانید. با شناختی که از شما دارم مطمئن هستم شما قطورتر از ماتیلدا را هم می توانید با موفقیت شروع و به پایان برسانید. برای شما آرزوی موفقیت میکنم دوست خوب من.  

2

یه جور دیگه نگاه کن،  می خواست ارزش مادرو نشان بدهد.  😅

1

هانیه

هانیه

1403/3/8

آخر روزی یک لقمهٔ چپتان می‌کنم. 🫔

4