بریدههای کتاب samin⋆ samin⋆ دیروز نامه های سیمین دانشور و جلال آل احمد جلد 3 جلال آل احمد 4.2 4 صفحۀ 257 در حالی هستم که بگو دنیا و مافیها را آب ببرد و فقط تو بمانی. ای شب و روز از حدیثت شرمسار- تو بمان... 1 4 samin⋆ 1404/1/25 آنگاه پس از تندر مهدی اخوان ثالث 5.0 0 صفحۀ 359 0 2 samin⋆ 1404/1/25 آنگاه پس از تندر مهدی اخوان ثالث 5.0 0 صفحۀ 281 تورا با غیر میبینم، صدایم در نمیآید دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمیآید نشستم، باده خوردم، خون گرستم، کنجی افتادم تحمل میرود اما شب غم سر نمیآید 0 1 samin⋆ 1404/1/25 آنگاه پس از تندر مهدی اخوان ثالث 5.0 0 صفحۀ 323 دلم، گهوارهی غم های عالم ز مشرق تا به مغرب تاب میخورد! 0 19 samin⋆ 1404/1/16 آنگاه پس از تندر مهدی اخوان ثالث 5.0 0 صفحۀ 142 غریبم، قصهام چون غصهام بسیار. 0 2 samin⋆ 1404/1/15 گلستان سعدی مصلح بن عبدالله سعدی 4.7 0 صفحۀ 150 همراه اگر شتاب کند همرَه تو نیست دل در کسی مبند که دل بستهی تو نیست 0 7 samin⋆ 1404/1/14 آنگاه پس از تندر مهدی اخوان ثالث 5.0 0 صفحۀ 138 نه خال است و نگار آنها که بینی، هریکی داغیاست، که گوید داستان از سوختنهایی. 0 8 samin⋆ 1403/12/30 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 52 یاد تو هر لحظه با من است؛ اما یاد، انسان را بیمار میکند. 0 10 samin⋆ 1403/12/30 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 80 در پایدار ترین شادی ها نیز غمی نهفته است، و در پاکترین اعمال، قطرهیی از ناپاکی. 0 3 samin⋆ 1403/12/28 خیال خال تو محدثه دلنواز 3.0 2 صفحۀ 8 اشتباه است که پی تو در مکان ها میگردم؛ تو را [زمان] از من گرفت. 0 6 samin⋆ 1403/12/28 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 26 ما هرگز از آنچه نمیدانستیم و از کسانی که نمیشناختیم ترسی نداشتیم. ترس، سوغات آشناییهاست. 0 3 samin⋆ 1403/12/28 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 43 شاید، شاید که ما نیز عروسک های کوکی یک تقدیر بودهییم. 0 2 samin⋆ 1403/12/28 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 33 ما از خاک نبود که گریختیم، از آنها گریختیم که حرمتِ زمین را با گام های آلوده میشکستند. 0 6 samin⋆ 1403/12/25 قرآن کریم هو 4.9 38 صفحۀ 190 أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿١٣﴾ چرا و برای چه نمی جنگید؟ آن هم با گروهی که پیمان های خود را شکستند، و عزمشان را بر بیرون کردن پیامبر از وطنش جزم کردند و هم آنان بودند که نخستین بار با شما جنگیدند، آیا از آنان میترسید؟! در صورتی که اگر مؤمن هستید، خدا سزاوارتر است که از او بترسید. سوره توبه 0 4 samin⋆ 1403/12/23 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 14 آنها که تا سپید صبح بیدار مینشینند ستایشگران تاریکی نیستند. 0 8 samin⋆ 1403/12/23 گلستان سعدی مصلح بن عبدالله سعدی 4.7 0 صفحۀ 144 ترک دنیا به مردم آموزند خویشتن سیم و غَلّه اندوزند عالمی را که گفت باشد و بس هرچه گوید نگیرد اندر کس عالم آن کس بُوَد که بد نکند نه بگوید به خلق و خود نکند 0 6 samin⋆ 1403/11/29 کان لم یکن امیرعلی نبویان 3.4 12 صفحۀ 61 برای "حال دل خوب" تعریف دقیقی در هیچ لغت نامهای موجود نیست اما اگر بخواهیم به زور یک معنی مشخص برایش بتراشیم باید بگوییم "حال دل خوب" عبارت است از یک حالتی که وقتی در قلب واقع میشود، آدمی مرغِ خودش را غاز میبیند، و همه چیز خوشرنگ تر از همیشه، دماغش چاق تر، خودش لاغرتر و کلا زندگی بدون آنکه تغییر خاصی کرده باشد، دل انگیز تر به نظرش میرسد. 3 20 samin⋆ 1403/11/25 کان لم یکن امیرعلی نبویان 3.4 12 صفحۀ 18 سیاست مطلقا فاقد هرگونه پدر و مادر است. 0 8 samin⋆ 1403/10/11 اندوه خیابان یکطرفه لیلا واحدی 1.5 1 صفحۀ 35 دور دنیا گشتن، هشتاد روز نمیخواهد همین که بایستی، بگذاری، دست هایم را دور گردنت حلقه کنم نقطه تا چین های دیگر دنیا. 0 12 samin⋆ 1403/10/11 اندوه خیابان یکطرفه لیلا واحدی 1.5 1 صفحۀ 23 0 6
بریدههای کتاب samin⋆ samin⋆ دیروز نامه های سیمین دانشور و جلال آل احمد جلد 3 جلال آل احمد 4.2 4 صفحۀ 257 در حالی هستم که بگو دنیا و مافیها را آب ببرد و فقط تو بمانی. ای شب و روز از حدیثت شرمسار- تو بمان... 1 4 samin⋆ 1404/1/25 آنگاه پس از تندر مهدی اخوان ثالث 5.0 0 صفحۀ 359 0 2 samin⋆ 1404/1/25 آنگاه پس از تندر مهدی اخوان ثالث 5.0 0 صفحۀ 281 تورا با غیر میبینم، صدایم در نمیآید دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمیآید نشستم، باده خوردم، خون گرستم، کنجی افتادم تحمل میرود اما شب غم سر نمیآید 0 1 samin⋆ 1404/1/25 آنگاه پس از تندر مهدی اخوان ثالث 5.0 0 صفحۀ 323 دلم، گهوارهی غم های عالم ز مشرق تا به مغرب تاب میخورد! 0 19 samin⋆ 1404/1/16 آنگاه پس از تندر مهدی اخوان ثالث 5.0 0 صفحۀ 142 غریبم، قصهام چون غصهام بسیار. 0 2 samin⋆ 1404/1/15 گلستان سعدی مصلح بن عبدالله سعدی 4.7 0 صفحۀ 150 همراه اگر شتاب کند همرَه تو نیست دل در کسی مبند که دل بستهی تو نیست 0 7 samin⋆ 1404/1/14 آنگاه پس از تندر مهدی اخوان ثالث 5.0 0 صفحۀ 138 نه خال است و نگار آنها که بینی، هریکی داغیاست، که گوید داستان از سوختنهایی. 0 8 samin⋆ 1403/12/30 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 52 یاد تو هر لحظه با من است؛ اما یاد، انسان را بیمار میکند. 0 10 samin⋆ 1403/12/30 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 80 در پایدار ترین شادی ها نیز غمی نهفته است، و در پاکترین اعمال، قطرهیی از ناپاکی. 0 3 samin⋆ 1403/12/28 خیال خال تو محدثه دلنواز 3.0 2 صفحۀ 8 اشتباه است که پی تو در مکان ها میگردم؛ تو را [زمان] از من گرفت. 0 6 samin⋆ 1403/12/28 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 26 ما هرگز از آنچه نمیدانستیم و از کسانی که نمیشناختیم ترسی نداشتیم. ترس، سوغات آشناییهاست. 0 3 samin⋆ 1403/12/28 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 43 شاید، شاید که ما نیز عروسک های کوکی یک تقدیر بودهییم. 0 2 samin⋆ 1403/12/28 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 33 ما از خاک نبود که گریختیم، از آنها گریختیم که حرمتِ زمین را با گام های آلوده میشکستند. 0 6 samin⋆ 1403/12/25 قرآن کریم هو 4.9 38 صفحۀ 190 أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿١٣﴾ چرا و برای چه نمی جنگید؟ آن هم با گروهی که پیمان های خود را شکستند، و عزمشان را بر بیرون کردن پیامبر از وطنش جزم کردند و هم آنان بودند که نخستین بار با شما جنگیدند، آیا از آنان میترسید؟! در صورتی که اگر مؤمن هستید، خدا سزاوارتر است که از او بترسید. سوره توبه 0 4 samin⋆ 1403/12/23 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.7 106 صفحۀ 14 آنها که تا سپید صبح بیدار مینشینند ستایشگران تاریکی نیستند. 0 8 samin⋆ 1403/12/23 گلستان سعدی مصلح بن عبدالله سعدی 4.7 0 صفحۀ 144 ترک دنیا به مردم آموزند خویشتن سیم و غَلّه اندوزند عالمی را که گفت باشد و بس هرچه گوید نگیرد اندر کس عالم آن کس بُوَد که بد نکند نه بگوید به خلق و خود نکند 0 6 samin⋆ 1403/11/29 کان لم یکن امیرعلی نبویان 3.4 12 صفحۀ 61 برای "حال دل خوب" تعریف دقیقی در هیچ لغت نامهای موجود نیست اما اگر بخواهیم به زور یک معنی مشخص برایش بتراشیم باید بگوییم "حال دل خوب" عبارت است از یک حالتی که وقتی در قلب واقع میشود، آدمی مرغِ خودش را غاز میبیند، و همه چیز خوشرنگ تر از همیشه، دماغش چاق تر، خودش لاغرتر و کلا زندگی بدون آنکه تغییر خاصی کرده باشد، دل انگیز تر به نظرش میرسد. 3 20 samin⋆ 1403/11/25 کان لم یکن امیرعلی نبویان 3.4 12 صفحۀ 18 سیاست مطلقا فاقد هرگونه پدر و مادر است. 0 8 samin⋆ 1403/10/11 اندوه خیابان یکطرفه لیلا واحدی 1.5 1 صفحۀ 35 دور دنیا گشتن، هشتاد روز نمیخواهد همین که بایستی، بگذاری، دست هایم را دور گردنت حلقه کنم نقطه تا چین های دیگر دنیا. 0 12 samin⋆ 1403/10/11 اندوه خیابان یکطرفه لیلا واحدی 1.5 1 صفحۀ 23 0 6