بریده‌ای از کتاب آنگاه پس از تندر اثر مهدی اخوان ثالث

samin⋆

samin⋆

1404/1/25

بریدۀ کتاب

صفحۀ 281

تورا با غیر میبینم، صدایم در نمی‌آید دلم می‌سوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید نشستم، باده خوردم، خون گرستم، کنجی افتادم تحمل می‌رود اما شب غم سر نمی‌آید

تورا با غیر میبینم، صدایم در نمی‌آید دلم می‌سوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید نشستم، باده خوردم، خون گرستم، کنجی افتادم تحمل می‌رود اما شب غم سر نمی‌آید

7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.