بریدههای کتاب roya ebadi roya ebadi 2 روز پیش جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 189 صفحۀ 387 آن کسی که وجدان دارد اگر بهاشتباه خود پی برد، رنج میکشد. این خود بیش از اعمال شاقه برایش مجازات است 0 2 roya ebadi 7 روز پیش صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 1 شما نمیتوانید به یک موجود وحشی دل ببندید. هرچه بیشتر دل ببندید، آن موجود قویتر میشود. خلاصه آنقدر قوی میشود که به جنگل فرار میکند. یا میپرد روی شاخۀ درخت. بعد درختی بلندتر. بعد هم آسمان. اگر به خودت اجازه بدهی عاشق یک موجود وحشی بشوی، سرنوشتت این است که به آسمان چشم بدوزی. 0 0 roya ebadi 1404/4/10 یادداشت ها آلبر کامو 4.5 1 صفحۀ 118 پناهگاهی نیست و نه چیزی که احساس شادمانیات یا غمی پر بار را بدان بیاویزی. آنچه از این خاک بر میخیزد عذاب است و عقیمی. 0 0 roya ebadi 1404/4/10 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 36 صفحۀ 174 .... ... مدت زمانی که میتوانم زندگی کنم در مقایسه با ابدیت که در آن نبوده ام و نخواهم بود چقدر حقیر است... 0 2 roya ebadi 1404/2/21 بادام وون پیونگ سون 3.9 313 صفحۀ 91 0 0 roya ebadi 1404/1/10 فضیلت های ناچیز ناتالیا گینزبورگ 3.9 21 صفحۀ 56 کسی که یک بار رنج کشیده است، تجربه ی درد را هرگز فراموش نمی کند. داستان فرزند انسان 0 2 roya ebadi 1404/1/10 همنوایی در پاییز باربارا پیم 2.5 5 صفحۀ 188 نگاهش را دور اتاق گرداند و یکدفعه چشمش خورد به یک گل گندمی که روزی با خودش به اداره آورده و موقع رفتن از آنجا زحمت بردنش را به خودش نداده بود. حالا تکثیر شده بود؛ کلی شاخه کوچک از آن آویزان شده و بالای رادیاتور شوفاژ معلق بود. آیا این معنایی داشت و ثابت میکرد که او زمانی وجود داشته و خاطره اش زنده مانده است؟ دست کم طبیعت راه خودش را می رفت حالا هر اتفاقی می خواست برای ما بیفتد؛ او این را می دانست 0 17
بریدههای کتاب roya ebadi roya ebadi 2 روز پیش جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 189 صفحۀ 387 آن کسی که وجدان دارد اگر بهاشتباه خود پی برد، رنج میکشد. این خود بیش از اعمال شاقه برایش مجازات است 0 2 roya ebadi 7 روز پیش صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی 3.3 34 صفحۀ 1 شما نمیتوانید به یک موجود وحشی دل ببندید. هرچه بیشتر دل ببندید، آن موجود قویتر میشود. خلاصه آنقدر قوی میشود که به جنگل فرار میکند. یا میپرد روی شاخۀ درخت. بعد درختی بلندتر. بعد هم آسمان. اگر به خودت اجازه بدهی عاشق یک موجود وحشی بشوی، سرنوشتت این است که به آسمان چشم بدوزی. 0 0 roya ebadi 1404/4/10 یادداشت ها آلبر کامو 4.5 1 صفحۀ 118 پناهگاهی نیست و نه چیزی که احساس شادمانیات یا غمی پر بار را بدان بیاویزی. آنچه از این خاک بر میخیزد عذاب است و عقیمی. 0 0 roya ebadi 1404/4/10 پدران و پسران ایوان سرگی یویچ تورگنیف 4.0 36 صفحۀ 174 .... ... مدت زمانی که میتوانم زندگی کنم در مقایسه با ابدیت که در آن نبوده ام و نخواهم بود چقدر حقیر است... 0 2 roya ebadi 1404/2/21 بادام وون پیونگ سون 3.9 313 صفحۀ 91 0 0 roya ebadi 1404/1/10 فضیلت های ناچیز ناتالیا گینزبورگ 3.9 21 صفحۀ 56 کسی که یک بار رنج کشیده است، تجربه ی درد را هرگز فراموش نمی کند. داستان فرزند انسان 0 2 roya ebadi 1404/1/10 همنوایی در پاییز باربارا پیم 2.5 5 صفحۀ 188 نگاهش را دور اتاق گرداند و یکدفعه چشمش خورد به یک گل گندمی که روزی با خودش به اداره آورده و موقع رفتن از آنجا زحمت بردنش را به خودش نداده بود. حالا تکثیر شده بود؛ کلی شاخه کوچک از آن آویزان شده و بالای رادیاتور شوفاژ معلق بود. آیا این معنایی داشت و ثابت میکرد که او زمانی وجود داشته و خاطره اش زنده مانده است؟ دست کم طبیعت راه خودش را می رفت حالا هر اتفاقی می خواست برای ما بیفتد؛ او این را می دانست 0 17