بریدههای کتاب ریحون خانم:) ریحون خانم:) 1404/5/22 ما شروعش می کنیم کالین هوور 3.4 90 صفحۀ 303 و انسان ها گاهی اوقات بهشدت ناامید کننده هستند. 0 2 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 343 میخواهم برای مدت کوتاهی تسلیم شوم. 0 1 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 293 نفرت انسان را از پا میاندازد. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 217 تمام آدم هایی را که در زندگیت دیدهای مجسم کن. تعدادشان خیلی زیاد است.ان ها مثل موج می آیند و جلو و عقب می روند.بعضی از موج ها خیلی بزرگ ترند. چیزهایی را از عمق دریا با خودشان میآورند و همان جا در ساحل رها میکنند میان ذرات ریز ماسه آثاری به جای میگذارند که حتی مدت ها بعد از آنکه موج عقب نشینی میکند،نشان میدهد امواج آنجا بوده آند. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 219 وانمود خواهم کرد که دارم شنا میکنم در حالی که تنها کاری که دارم آنجا میدهم آن است که روی آب شناور بمانم و به زحمت سرم را بالای آب نگه دارم. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 212 اما وقتی احساس میکنی در اب،محکم بسته شده ای،شنا کردن واقعا سخت میشود. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 211 به این فکر میکنم که چطور گاهی اوقات که اطمینان داریم زندگیمان در مسیر مشخصی قرار گرفته است،با یک تغییر کوچک در روند آن،تمام آن اطمینان از بین میرود. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/17 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 192 همه انسان ها اشتباه میکنند . چیزی که شخصیت ما را میسازد،اشتباهات ما نیست،بلکه نحوه ی برخوردمان با آن اشتباهات و درس گرفتن از آن ها،به جای توجیه تراشی است. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/17 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 166 مطمئنا زمان میتواند همهی زخم ها یا دست کم بیشتر زخم ها را التیام ببخشد. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/17 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 163 همیشه روی چیز هایی که ناراحش میکردند سرپوش میگذاشت و دیگر هرگز اجازه نمیداد آشکار شوند. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/17 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 149 میخوای بدونی وقتی زندگی کلافت میکنه چی کار باید بکنی؟...فقط به شنا کردن ادامه بده به شنا کردن ادامه بده فقط شنا کن شنا کن شنا کن.» 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/17 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 29 اره،خب.واقیعت بی پرده آزار دهنده س. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/15 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 172 صفحۀ 87 ولی نباید تا ساعت ده بخوابید ساعت ده دیگر لطف و طراوت صبح ازبین رفته. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/15 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 172 صفحۀ 82 پسرم اگر سیاه سیاه هم بودی،دل پاک بالا تر از قیافه قشنگ است.دل اگر پاک نباشد قشنگ ترین قیافه ها هم زشت به نظر میرسند. 0 5 ریحون خانم:) 1404/5/8 رویای نیمه شب مظفر سالاری 4.1 313 صفحۀ 5 زندگی،اسمان و زمین هم آنقدر عجیبند که گاهی شبیه یک خواب شیرین به نظر می آیند. آفریدگار هستی را که باور کردی ایمان خواهی داشت که هر کاری از دست او بر میآید.» 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/3 به امید دل بستم لان کالی 4.1 165 صفحۀ 127 مرگ یک دفعه به سراغ آدم میآید. نه شوخی سرش میشود و نه منطق دارد. منتظر نمیماند تا مترونوم به تیک تیک خود ادامه بدهد. منتظر نمیماند ما از هم خداحافظی کنیم. مرگ غارتگر است. 0 1 ریحون خانم:) 1403/8/15 آخرین چیزی که به من گفت: رمان لارا دیو 3.5 28 صفحۀ 207 نمی توانی به کسی دستور دهی تا به تو اعتماد کند.باید در عمل،این را ثابت کنی. 0 3 ریحون خانم:) 1403/8/15 آخرین چیزی که به من گفت: رمان لارا دیو 3.5 28 صفحۀ 183 گاهی،بلافاصله،با کسی حس نزدیکی میکنی و این یکی از آن حس هایی است که یا فورا با کسی تجربه میکنی یا هیچ وقت به آن نمیرسی،یعنی از آن چیز هایی نیست که به مرور زمان،به وجود بیاید. 0 2 ریحون خانم:) 1403/8/15 آخرین چیزی که به من گفت: رمان لارا دیو 3.5 28 صفحۀ 166 اینکه حقیقت تورا به سمتی می برد که مایل به رفتن به سوی آن نیستی،آن وقت،حس میکنی اگر این پیروزی را نداشتی خوشحال تر بودی. 0 2
بریدههای کتاب ریحون خانم:) ریحون خانم:) 1404/5/22 ما شروعش می کنیم کالین هوور 3.4 90 صفحۀ 303 و انسان ها گاهی اوقات بهشدت ناامید کننده هستند. 0 2 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 343 میخواهم برای مدت کوتاهی تسلیم شوم. 0 1 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 293 نفرت انسان را از پا میاندازد. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 217 تمام آدم هایی را که در زندگیت دیدهای مجسم کن. تعدادشان خیلی زیاد است.ان ها مثل موج می آیند و جلو و عقب می روند.بعضی از موج ها خیلی بزرگ ترند. چیزهایی را از عمق دریا با خودشان میآورند و همان جا در ساحل رها میکنند میان ذرات ریز ماسه آثاری به جای میگذارند که حتی مدت ها بعد از آنکه موج عقب نشینی میکند،نشان میدهد امواج آنجا بوده آند. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 219 وانمود خواهم کرد که دارم شنا میکنم در حالی که تنها کاری که دارم آنجا میدهم آن است که روی آب شناور بمانم و به زحمت سرم را بالای آب نگه دارم. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 212 اما وقتی احساس میکنی در اب،محکم بسته شده ای،شنا کردن واقعا سخت میشود. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/18 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 211 به این فکر میکنم که چطور گاهی اوقات که اطمینان داریم زندگیمان در مسیر مشخصی قرار گرفته است،با یک تغییر کوچک در روند آن،تمام آن اطمینان از بین میرود. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/17 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 192 همه انسان ها اشتباه میکنند . چیزی که شخصیت ما را میسازد،اشتباهات ما نیست،بلکه نحوه ی برخوردمان با آن اشتباهات و درس گرفتن از آن ها،به جای توجیه تراشی است. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/17 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 166 مطمئنا زمان میتواند همهی زخم ها یا دست کم بیشتر زخم ها را التیام ببخشد. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/17 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 163 همیشه روی چیز هایی که ناراحش میکردند سرپوش میگذاشت و دیگر هرگز اجازه نمیداد آشکار شوند. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/17 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 149 میخوای بدونی وقتی زندگی کلافت میکنه چی کار باید بکنی؟...فقط به شنا کردن ادامه بده به شنا کردن ادامه بده فقط شنا کن شنا کن شنا کن.» 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/17 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 223 صفحۀ 29 اره،خب.واقیعت بی پرده آزار دهنده س. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/15 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 172 صفحۀ 87 ولی نباید تا ساعت ده بخوابید ساعت ده دیگر لطف و طراوت صبح ازبین رفته. 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/15 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 172 صفحۀ 82 پسرم اگر سیاه سیاه هم بودی،دل پاک بالا تر از قیافه قشنگ است.دل اگر پاک نباشد قشنگ ترین قیافه ها هم زشت به نظر میرسند. 0 5 ریحون خانم:) 1404/5/8 رویای نیمه شب مظفر سالاری 4.1 313 صفحۀ 5 زندگی،اسمان و زمین هم آنقدر عجیبند که گاهی شبیه یک خواب شیرین به نظر می آیند. آفریدگار هستی را که باور کردی ایمان خواهی داشت که هر کاری از دست او بر میآید.» 0 0 ریحون خانم:) 1404/5/3 به امید دل بستم لان کالی 4.1 165 صفحۀ 127 مرگ یک دفعه به سراغ آدم میآید. نه شوخی سرش میشود و نه منطق دارد. منتظر نمیماند تا مترونوم به تیک تیک خود ادامه بدهد. منتظر نمیماند ما از هم خداحافظی کنیم. مرگ غارتگر است. 0 1 ریحون خانم:) 1403/8/15 آخرین چیزی که به من گفت: رمان لارا دیو 3.5 28 صفحۀ 207 نمی توانی به کسی دستور دهی تا به تو اعتماد کند.باید در عمل،این را ثابت کنی. 0 3 ریحون خانم:) 1403/8/15 آخرین چیزی که به من گفت: رمان لارا دیو 3.5 28 صفحۀ 183 گاهی،بلافاصله،با کسی حس نزدیکی میکنی و این یکی از آن حس هایی است که یا فورا با کسی تجربه میکنی یا هیچ وقت به آن نمیرسی،یعنی از آن چیز هایی نیست که به مرور زمان،به وجود بیاید. 0 2 ریحون خانم:) 1403/8/15 آخرین چیزی که به من گفت: رمان لارا دیو 3.5 28 صفحۀ 166 اینکه حقیقت تورا به سمتی می برد که مایل به رفتن به سوی آن نیستی،آن وقت،حس میکنی اگر این پیروزی را نداشتی خوشحال تر بودی. 0 2