بریدههای کتاب پرنیا🐸🍃 پرنیا🐸🍃 1404/4/12 کتاب دزد مارکوس زوساک 3.9 61 صفحۀ 14 من حرف زیاد میزنم... من اهل خشونت نیستم. من قصد آزار کسی رو ندارم. من صرفاً ی نتیجه هستم. -مرگ- 0 7 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 109 "او هرگز نمی توانست پیرمرد خوش قلبی را که برای نخستین بار عشق و محبت را به قلب کودکانه و نیازمند او هدیه کرده بود، فراموش کند." 2 7 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 97 "چشم بستن و خوابیدن میان رزها، در حالی که عاشقت به تو لبخند می زند... آه! واقعاً مرگ زیبایی است." 0 9 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 92 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 52 "گاهی اوقات برای حفظ اعتدال، بد نیست مردم بعضی از کارهایی را که دوست ندارند، انجام بدهند." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 50 "من دلم میخواهد زیبایی های زندگی را افزایش بدهم. نمی خواهم کاری بکنم که آنها بیشتر بدانند، اگر چه این هدف بسیار ارزشمندی است، ولی می خواهم لحظه های شادتری برایشان فراهم کنم تا خوشی ها و شادکامی هایی را تجربه کنند که بدون کمک من ، به آنها دست پیدا نمی کردند." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 48 "رویا ها مثل سایه اند، اشباحی خودسر و رقصان که هرگز نمیشود آنهارا به چنگ آورد." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 47 بعضی از تجربه هایی که امروز کسب کردم باعث میشوند مثل دوشیزه الیزا اندروز نسبت به دنیا بدبین بشوم:) 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 43 "مسلماً همه چیز روز به روز بهتر میشود." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 28 جین با خجالت گفت:"فکر نمی کنم برای تنبیه دخترها مجبورشان کنی کنار پسر ها بنشینند." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/3/30 سال بلوا عباس معروفی 4.1 174 صفحۀ 33 "وقتی اورا ببینی فکر میکنی دارد چیزی را آرام آرام می جود،اما این طور نیست،به نظر من فلسفه میخورد." 0 5 پرنیا🐸🍃 1404/3/30 سال بلوا عباس معروفی 4.1 174 صفحۀ 33 "گفته بودجهان کوهی است وهم آلود که به هر صدایی پاسخ میدهد." 0 6 پرنیا🐸🍃 1404/3/29 سال بلوا عباس معروفی 4.1 174 صفحۀ 17 مادر گفت :"تو امروز چه ت شده؟ خودت میفهمی، نوشا؟" خندیدم و گفتم:"بله مامان، من امروز حال خوشی دارم." "چی خوشحالت کرده؟" "باد." 0 5 پرنیا🐸🍃 1404/3/29 سال بلوا عباس معروفی 4.1 174 صفحۀ 11 "پوسته ظاهری چه اهمیتی دارد؟ درونم ویرانه است ، خانه ای پر از درخت که سقف اتاق هایش ریخته است، تنها یک دیوار مانده ، با دری که باد در آن زوزه میکشد." 0 6 پرنیا🐸🍃 1404/3/27 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 211 "در این دنیای ناقص هیچ چیز همیشه نمیتواند کامل باشد" -خانوم لیند 0 5 پرنیا🐸🍃 1404/3/26 سنگدل ماریسا مییر 4.2 193 صفحۀ 201 "امیدوارم حرف دلت باشه بانوی من." -جِست 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/3/13 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 140 "میدانی من در مورد یاس ها چه فکری میکنم ماریلا؟ فکر میکنم آنها ارواح گل هایی اند که تابستان گذشته مرده اند و الان وارد بهشت شدند." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/3/12 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 83 "به نظر تو روح گل های بنفشه است که تبدیل به یاقوت میشود؟" 0 35 پرنیا🐸🍃 1404/3/9 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 17 "اگر تو سرت فکر های بزرگی باشد،مجبوری برای بیان کردن آنها حرف های گنده بزنی." 0 7 پرنیا🐸🍃 1404/3/5 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 213 صفحۀ 104 "نا امید آزاد است،امیدوار اسیر!" 0 4
بریدههای کتاب پرنیا🐸🍃 پرنیا🐸🍃 1404/4/12 کتاب دزد مارکوس زوساک 3.9 61 صفحۀ 14 من حرف زیاد میزنم... من اهل خشونت نیستم. من قصد آزار کسی رو ندارم. من صرفاً ی نتیجه هستم. -مرگ- 0 7 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 109 "او هرگز نمی توانست پیرمرد خوش قلبی را که برای نخستین بار عشق و محبت را به قلب کودکانه و نیازمند او هدیه کرده بود، فراموش کند." 2 7 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 97 "چشم بستن و خوابیدن میان رزها، در حالی که عاشقت به تو لبخند می زند... آه! واقعاً مرگ زیبایی است." 0 9 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 92 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 52 "گاهی اوقات برای حفظ اعتدال، بد نیست مردم بعضی از کارهایی را که دوست ندارند، انجام بدهند." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 50 "من دلم میخواهد زیبایی های زندگی را افزایش بدهم. نمی خواهم کاری بکنم که آنها بیشتر بدانند، اگر چه این هدف بسیار ارزشمندی است، ولی می خواهم لحظه های شادتری برایشان فراهم کنم تا خوشی ها و شادکامی هایی را تجربه کنند که بدون کمک من ، به آنها دست پیدا نمی کردند." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 48 "رویا ها مثل سایه اند، اشباحی خودسر و رقصان که هرگز نمیشود آنهارا به چنگ آورد." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 47 بعضی از تجربه هایی که امروز کسب کردم باعث میشوند مثل دوشیزه الیزا اندروز نسبت به دنیا بدبین بشوم:) 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 43 "مسلماً همه چیز روز به روز بهتر میشود." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/4/4 آنی شرلی در اونلی جلد 2 لوسی مود مونتگمری 4.6 62 صفحۀ 28 جین با خجالت گفت:"فکر نمی کنم برای تنبیه دخترها مجبورشان کنی کنار پسر ها بنشینند." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/3/30 سال بلوا عباس معروفی 4.1 174 صفحۀ 33 "وقتی اورا ببینی فکر میکنی دارد چیزی را آرام آرام می جود،اما این طور نیست،به نظر من فلسفه میخورد." 0 5 پرنیا🐸🍃 1404/3/30 سال بلوا عباس معروفی 4.1 174 صفحۀ 33 "گفته بودجهان کوهی است وهم آلود که به هر صدایی پاسخ میدهد." 0 6 پرنیا🐸🍃 1404/3/29 سال بلوا عباس معروفی 4.1 174 صفحۀ 17 مادر گفت :"تو امروز چه ت شده؟ خودت میفهمی، نوشا؟" خندیدم و گفتم:"بله مامان، من امروز حال خوشی دارم." "چی خوشحالت کرده؟" "باد." 0 5 پرنیا🐸🍃 1404/3/29 سال بلوا عباس معروفی 4.1 174 صفحۀ 11 "پوسته ظاهری چه اهمیتی دارد؟ درونم ویرانه است ، خانه ای پر از درخت که سقف اتاق هایش ریخته است، تنها یک دیوار مانده ، با دری که باد در آن زوزه میکشد." 0 6 پرنیا🐸🍃 1404/3/27 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 211 "در این دنیای ناقص هیچ چیز همیشه نمیتواند کامل باشد" -خانوم لیند 0 5 پرنیا🐸🍃 1404/3/26 سنگدل ماریسا مییر 4.2 193 صفحۀ 201 "امیدوارم حرف دلت باشه بانوی من." -جِست 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/3/13 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 140 "میدانی من در مورد یاس ها چه فکری میکنم ماریلا؟ فکر میکنم آنها ارواح گل هایی اند که تابستان گذشته مرده اند و الان وارد بهشت شدند." 0 2 پرنیا🐸🍃 1404/3/12 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 83 "به نظر تو روح گل های بنفشه است که تبدیل به یاقوت میشود؟" 0 35 پرنیا🐸🍃 1404/3/9 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 17 "اگر تو سرت فکر های بزرگی باشد،مجبوری برای بیان کردن آنها حرف های گنده بزنی." 0 7 پرنیا🐸🍃 1404/3/5 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 213 صفحۀ 104 "نا امید آزاد است،امیدوار اسیر!" 0 4