بریدههای کتاب حسنیٰٓ حسنیٰٓ 1404/4/1 آخرین انار دنیا بختیار علی 3.7 36 صفحۀ 66 «زندگی نوری است در صندوقی در بسته. آن صندوق هم شاید در بین صندوقهای دیگر باشد. هر وقت خواستی زندگی آشکار شود، باید از تاریکی بیرونش بکشی و همهی پوشش و پوستههایش را جدا کنی...» 0 3 حسنیٰٓ 1404/4/1 اقلیت فاضل نظری 3.9 49 صفحۀ 85 نسل پشت نسل تنها امتحان پس میدهیم دیگر انسانی نخواهد بود قربانی، بس است 0 5 حسنیٰٓ 1403/12/8 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 121 صفحۀ 194 «ما تقریباً به همان اندازه که برای تنفس نیاز به هوا داریم، نیاز داریم کسی را لمس کنیم که دوستش داریم.» 0 2 حسنیٰٓ 1403/9/29 سلوک محمود دولت آبادی 3.6 20 صفحۀ 26 نگاه او به من کفایت میکرد برای سرمستی وصفناپذیرم اگر چشمان عالَمی حتی نسبت به من کور میشد. 0 4 حسنیٰٓ 1403/8/29 سلوک محمود دولت آبادی 3.6 20 صفحۀ 70 «کشتن روح انسان، جنایت بیخون و خنجری ست که زن، فقط زن میتواند آن را با ظرافت تمام به انجام برساند و تو را وا نهد با کالبدی انباشته از نفرت.» 0 2 حسنیٰٓ 1403/4/24 جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی 4.1 141 صفحۀ 311 حتماً نباید کسی پدرت را کشته باشد تا از او بیزار باشی. آدمهایی یافت میشوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در تو بیزاری میرویاند. 0 30
بریدههای کتاب حسنیٰٓ حسنیٰٓ 1404/4/1 آخرین انار دنیا بختیار علی 3.7 36 صفحۀ 66 «زندگی نوری است در صندوقی در بسته. آن صندوق هم شاید در بین صندوقهای دیگر باشد. هر وقت خواستی زندگی آشکار شود، باید از تاریکی بیرونش بکشی و همهی پوشش و پوستههایش را جدا کنی...» 0 3 حسنیٰٓ 1404/4/1 اقلیت فاضل نظری 3.9 49 صفحۀ 85 نسل پشت نسل تنها امتحان پس میدهیم دیگر انسانی نخواهد بود قربانی، بس است 0 5 حسنیٰٓ 1403/12/8 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 121 صفحۀ 194 «ما تقریباً به همان اندازه که برای تنفس نیاز به هوا داریم، نیاز داریم کسی را لمس کنیم که دوستش داریم.» 0 2 حسنیٰٓ 1403/9/29 سلوک محمود دولت آبادی 3.6 20 صفحۀ 26 نگاه او به من کفایت میکرد برای سرمستی وصفناپذیرم اگر چشمان عالَمی حتی نسبت به من کور میشد. 0 4 حسنیٰٓ 1403/8/29 سلوک محمود دولت آبادی 3.6 20 صفحۀ 70 «کشتن روح انسان، جنایت بیخون و خنجری ست که زن، فقط زن میتواند آن را با ظرافت تمام به انجام برساند و تو را وا نهد با کالبدی انباشته از نفرت.» 0 2 حسنیٰٓ 1403/4/24 جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی 4.1 141 صفحۀ 311 حتماً نباید کسی پدرت را کشته باشد تا از او بیزار باشی. آدمهایی یافت میشوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در تو بیزاری میرویاند. 0 30