بریده کتابهای mskrgrr mskrgrr 1403/10/10 چراغ ها را من خاموش می کنم زویا پیرزاد 3.8 123 صفحۀ 35 یاد پدر افتادم که میگفت(( نه با کسی بحث کن، نه از کسی انتقاد کن. هرکی هرچی گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن. آدمها عقیدهات را که میپرسند، نظرت را نمیخواهند؛ میخواهند با عقیده خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدمها بیفایده است.)) 0 39 mskrgrr 1403/10/5 بیهوشی گردن کرمن 0.0 33 صفحۀ 1 وقتی فراموشی گرفتم، سیزده سال از زندگیام را گم کردم. باید جای خالی این خاطرات را با اطلاعاتی که از بقیه میگیرم پر کنم. ولی هرکس نسخه متفاوتی از من را به یاد دارد؛ مامان، بابا، دوستانم، بچه های مدرسه، حتی دختر ماست بستنی. اصلا شاید خانم های مسئول ناهارخوری، مرا از همه بیشتر بشناسند. حرف چه کسی را باور کنم؟ 0 4 mskrgrr 1403/10/5 این عکس من است احمد پوریا 5.0 0 صفحۀ 1 در روشنایی روز میدانیم آنچه که رفت، رفته است، اما در شب فرق میکند. هیچچیز تمام نمیشود، نه مرگ، نه سوگواری. مردگان تکرار میشوند، مثل مستهای بی دستوپا کجکج تلوتلو میخورند از میان درهایی که ما در خواب برایشان گشودهایم. این مهمان های پریشانگو، هیچگاه دلخواه نبودهاند، حتی آنهایی که بیشتر از همه دوستشان داریم، مخصوصاً آنهایی که بیش از همه دوستشان داریم، برمیگردند از جایی که ما با شتاب انداخته بودیمشان: از زیر خاک، از زیر آب، به ما چنگ میزنند، به ما چنگ میزنند. ما ول نمیکنیم. 0 5 mskrgrr 1403/10/5 بادام وون پیونگ سون 3.9 214 صفحۀ 1 شاید این کلیشهای بنظر برسه، اما تو در نهایت با افرادی ملاقات میکنی که مقدر شده ببینیشون، هر اتفاقی هم که بیوفته اگه قرار باشه با اون در ارتباط باشی زمان اینو نشون میده. 0 6 mskrgrr 1403/10/5 شهرهای بی نشان ایتالو کالوینو 3.6 4 صفحۀ 1 شهر هایی چون فیلیس بسیارند که از نگاه همگان میگریزند، به جز نگاه کسی که با حیرت به آنها مینگرد. 0 2 mskrgrr 1403/10/5 این جا (مجموعه شعر) ویسواوا شیمبورسکا 3.8 1 صفحۀ 1 ما بیشتر زیستهایم ولی با دقتی کمتر و با جملاتی کوتاهتر. ما بیشتر سفر میکنیم، سریعتر، دورتر، ولی به جای خاطره با خود عکس میآوریم. 0 37 mskrgrr 1403/10/5 بادام وون پیونگ سون 3.9 214 صفحۀ 1 مامان میگفت تراژدی ای که خیلی ازت دوره، نمیتونه تراژدی ((تو)) باشه. 0 5 mskrgrr 1403/10/5 اخبات علی صفایی حائری 4.6 43 صفحۀ 1 بسوزد ریشه کسانی که میگویند مذهب آمده تا به انسان قناعت بدهد، در حالیکه همه انبیاء آمدهاند تا به انسان بگویند که به دنیا که هیچ، حتی به بهشت هم قانع نشود. 0 3 mskrgrr 1403/10/5 اخبات علی صفایی حائری 4.6 43 صفحۀ 1 همه فرعونیم، فقط مصرهای ما کوچک و بزرگ میشود. 0 2 mskrgrr 1403/10/5 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 161 صفحۀ 1 زهد به نیت نیاز دارد. اگر بدون نیت باشد زهد نیست بلکه حسرت داشتن است در نداری. 0 1 mskrgrr 1403/10/5 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 161 صفحۀ 1 تو رهایی از خلق را رهایی دانستی؛ ولی جز این نیست که رهایی وقتی کامل میشود که شانههایت را برای کشیدن بار مردم پایین بیاوری. 0 0 mskrgrr 1403/10/5 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 161 صفحۀ 1 فقیر بودن و شاد بودن، آسان نیست. ثروت شادی نمیآورد و البته فقر هم شادی را از بین نمیبرد. منشا شادی بیرون از انسان نیست که با سروسامان دادن به بیرون از خود آن را خلق کند یا از دستش بدهد. 0 0 mskrgrr 1403/10/5 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 161 صفحۀ 1 فقر، فخر است؛ ولی تا وقتی انتخاب شود و اظهار نشود. وقتی که اظهار شود، هم فقر است و هم ضعف. 0 2
بریده کتابهای mskrgrr mskrgrr 1403/10/10 چراغ ها را من خاموش می کنم زویا پیرزاد 3.8 123 صفحۀ 35 یاد پدر افتادم که میگفت(( نه با کسی بحث کن، نه از کسی انتقاد کن. هرکی هرچی گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن. آدمها عقیدهات را که میپرسند، نظرت را نمیخواهند؛ میخواهند با عقیده خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدمها بیفایده است.)) 0 39 mskrgrr 1403/10/5 بیهوشی گردن کرمن 0.0 33 صفحۀ 1 وقتی فراموشی گرفتم، سیزده سال از زندگیام را گم کردم. باید جای خالی این خاطرات را با اطلاعاتی که از بقیه میگیرم پر کنم. ولی هرکس نسخه متفاوتی از من را به یاد دارد؛ مامان، بابا، دوستانم، بچه های مدرسه، حتی دختر ماست بستنی. اصلا شاید خانم های مسئول ناهارخوری، مرا از همه بیشتر بشناسند. حرف چه کسی را باور کنم؟ 0 4 mskrgrr 1403/10/5 این عکس من است احمد پوریا 5.0 0 صفحۀ 1 در روشنایی روز میدانیم آنچه که رفت، رفته است، اما در شب فرق میکند. هیچچیز تمام نمیشود، نه مرگ، نه سوگواری. مردگان تکرار میشوند، مثل مستهای بی دستوپا کجکج تلوتلو میخورند از میان درهایی که ما در خواب برایشان گشودهایم. این مهمان های پریشانگو، هیچگاه دلخواه نبودهاند، حتی آنهایی که بیشتر از همه دوستشان داریم، مخصوصاً آنهایی که بیش از همه دوستشان داریم، برمیگردند از جایی که ما با شتاب انداخته بودیمشان: از زیر خاک، از زیر آب، به ما چنگ میزنند، به ما چنگ میزنند. ما ول نمیکنیم. 0 5 mskrgrr 1403/10/5 بادام وون پیونگ سون 3.9 214 صفحۀ 1 شاید این کلیشهای بنظر برسه، اما تو در نهایت با افرادی ملاقات میکنی که مقدر شده ببینیشون، هر اتفاقی هم که بیوفته اگه قرار باشه با اون در ارتباط باشی زمان اینو نشون میده. 0 6 mskrgrr 1403/10/5 شهرهای بی نشان ایتالو کالوینو 3.6 4 صفحۀ 1 شهر هایی چون فیلیس بسیارند که از نگاه همگان میگریزند، به جز نگاه کسی که با حیرت به آنها مینگرد. 0 2 mskrgrr 1403/10/5 این جا (مجموعه شعر) ویسواوا شیمبورسکا 3.8 1 صفحۀ 1 ما بیشتر زیستهایم ولی با دقتی کمتر و با جملاتی کوتاهتر. ما بیشتر سفر میکنیم، سریعتر، دورتر، ولی به جای خاطره با خود عکس میآوریم. 0 37 mskrgrr 1403/10/5 بادام وون پیونگ سون 3.9 214 صفحۀ 1 مامان میگفت تراژدی ای که خیلی ازت دوره، نمیتونه تراژدی ((تو)) باشه. 0 5 mskrgrr 1403/10/5 اخبات علی صفایی حائری 4.6 43 صفحۀ 1 بسوزد ریشه کسانی که میگویند مذهب آمده تا به انسان قناعت بدهد، در حالیکه همه انبیاء آمدهاند تا به انسان بگویند که به دنیا که هیچ، حتی به بهشت هم قانع نشود. 0 3 mskrgrr 1403/10/5 اخبات علی صفایی حائری 4.6 43 صفحۀ 1 همه فرعونیم، فقط مصرهای ما کوچک و بزرگ میشود. 0 2 mskrgrr 1403/10/5 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 161 صفحۀ 1 زهد به نیت نیاز دارد. اگر بدون نیت باشد زهد نیست بلکه حسرت داشتن است در نداری. 0 1 mskrgrr 1403/10/5 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 161 صفحۀ 1 تو رهایی از خلق را رهایی دانستی؛ ولی جز این نیست که رهایی وقتی کامل میشود که شانههایت را برای کشیدن بار مردم پایین بیاوری. 0 0 mskrgrr 1403/10/5 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 161 صفحۀ 1 فقیر بودن و شاد بودن، آسان نیست. ثروت شادی نمیآورد و البته فقر هم شادی را از بین نمیبرد. منشا شادی بیرون از انسان نیست که با سروسامان دادن به بیرون از خود آن را خلق کند یا از دستش بدهد. 0 0 mskrgrr 1403/10/5 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 161 صفحۀ 1 فقر، فخر است؛ ولی تا وقتی انتخاب شود و اظهار نشود. وقتی که اظهار شود، هم فقر است و هم ضعف. 0 2