بریدههای کتاب Moonlight Moonlight 2 روز پیش پاندای بزرگ و اژدهای کوچک جیمز نوربری 3.9 115 صفحۀ 31 1 7 Moonlight 1404/1/12 آن یکی اینشتین ماری بندیکت 3.8 4 صفحۀ 43 0 2 Moonlight 1404/1/6 راهنمای به آتش کشیدن خانه نویسندگان براک کلارک 0.5 0 صفحۀ 38 وقتی آدم در مورد کار افتضاحی که انجام داده بگوید (تصادفی شد) ، هم ترسو به نظر میآید هم دروغگو. حقیقت حقیقت است. 0 3 Moonlight 1404/1/4 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 301 صدایش مثل پرتوی آفتابی که به اتاق میتابد گرمابخش وجودم میشود :))))))) 0 6 Moonlight 1404/1/4 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 298 "بیخیال شدن به این معنی نیست که فراموش کنی، معنیش اینه که باید بین قدم گذاشتن توی مسیر زندگی و نگاه گاه و بیگاه به گذشته تعادل برقرار کنی و آدمای زندگیت رو فراموش نکنی" 0 7 Moonlight 1404/1/4 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 289 "همیشه نمیتونی همه جزئیات رو برنامه ریزی کنی. همیشه یه اتفاقهایی میوفته که آمادگیش رو نداریم. گاهی باید در لحظه زندگی کنی. بذار زندگی غافلگیرت کنه" 0 3 Moonlight 1404/1/3 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 237 "ما دو قسمت یک ترانه بودیم؛ او موسیقی بود و من کلمات" 1 6 Moonlight 1403/12/16 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 21 "فرقی نمیکند چه اتفاقی برایت میافتد، دنیا راه خودش را میرود" 0 15 Moonlight 1403/12/16 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 17 میگویندفراموشی به مرور زمان راحتتر میشود؛ ولی حتی نمیتوانم عکسی را بدون لرزش دستهایم بردارم. یادش میافتم، همیشه یادش میافتم. 0 13 Moonlight 1403/12/6 خمیر ترش رابین اسلون 3.4 7 صفحۀ 149 "نهایت تنبلی و تنپروریه که کسی ته و توی دنیایی رو که توش زندگی میکنه، درنیاره" 0 15 Moonlight 1403/12/6 خمیر ترش رابین اسلون 3.4 7 صفحۀ 140 در آن ساعت ها به طرز استثنایی و خارقالعادهای فعال بودم. ابتدا گمان میکردم به خاطر ضرباهنگ و ریتم آشپزی است، اما بعد نظرم عوض شد و دستم آمد موضوع خیلی ساده تر از این حرفهاست؛ من خوشحال بودم:) 0 1 Moonlight 1403/12/3 وقتی من جای تو بودم امبر گارزا 2.8 2 صفحۀ 39 0 1 Moonlight 1403/12/3 وقتی من جای تو بودم امبر گارزا 2.8 2 صفحۀ 7 بعضی وقتها طالب چیزهایی هستیم که میخواهیم؛ حتی اگر بدانیم قرار است ما را به کشتن بدهند. 0 1 Moonlight 1403/12/3 صدای آخر خط جان مارس 4.0 8 صفحۀ 161 اندوه بدترین جای دنیاست که یکی ممکن است گیر بیفتد تویش. در واقع یک جور دنیای زیرزمینی است که معتقدی فقط و فقط خودت تویش زندگی میکنی 0 5 Moonlight 1403/12/3 صدای آخر خط جان مارس 4.0 8 صفحۀ 64 "فکر میکنم من صرفاً عادت کردم بگم خوبم تا کسی نگرانم نشه" 0 1 Moonlight 1403/12/3 صدای آخر خط جان مارس 4.0 8 صفحۀ 163 خیلی ها خواسته بودند بغلم کنند که مثلا دلداری ام بدهند ولی دیگر تحمل هیچ تماس فیزیکیای نداشتم. دست هرکسی میخورد بهم، حس میکردم مثل اسید دارد پوستم را سوراخ میکند؛ فرقی هم نداشت چقدر از نظر عاطفی نزدیک باشیم به همدیگر. 0 1 Moonlight 1403/11/30 بابا لنگ دراز جین وبستر 4.3 108 صفحۀ 55 محبت از وجود مردم خوشبخت است که لبریز میشود 0 0 Moonlight 1403/11/30 خمیر ترش رابین اسلون 3.4 7 صفحۀ 29 وقتی سوار قطار از شهر میگذشتم، دردی توی قفسه سینهام پیچید که بگویی نگویی نگران شده بودم که نکند از قلبم باشد، اما بعد از پنج دقیقه متوجه شدم از غم و غصه بوده است نه چیز دیگری؛ 0 1 Moonlight 1403/11/30 رویافروشی دالرگات لی می یه 4.1 18 صفحۀ 176 حالا که به گذشته نگاه میکنم نمیتونم تصور کنم چطور در برابر همه اینها مقاومت کردم 0 0 Moonlight 1403/11/30 رویافروشی دالرگات لی می یه 4.1 18 صفحۀ 151 نهنگ هایی که در اقیانوس پرسه میزنن ، روی خشکی آزاد نیستن و عقاب هایی که در آسمون پرواز میکنن در اقیانوس رها نیستن. آزادی در اشکال گوناگونی وجود داره 0 0
بریدههای کتاب Moonlight Moonlight 2 روز پیش پاندای بزرگ و اژدهای کوچک جیمز نوربری 3.9 115 صفحۀ 31 1 7 Moonlight 1404/1/12 آن یکی اینشتین ماری بندیکت 3.8 4 صفحۀ 43 0 2 Moonlight 1404/1/6 راهنمای به آتش کشیدن خانه نویسندگان براک کلارک 0.5 0 صفحۀ 38 وقتی آدم در مورد کار افتضاحی که انجام داده بگوید (تصادفی شد) ، هم ترسو به نظر میآید هم دروغگو. حقیقت حقیقت است. 0 3 Moonlight 1404/1/4 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 301 صدایش مثل پرتوی آفتابی که به اتاق میتابد گرمابخش وجودم میشود :))))))) 0 6 Moonlight 1404/1/4 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 298 "بیخیال شدن به این معنی نیست که فراموش کنی، معنیش اینه که باید بین قدم گذاشتن توی مسیر زندگی و نگاه گاه و بیگاه به گذشته تعادل برقرار کنی و آدمای زندگیت رو فراموش نکنی" 0 7 Moonlight 1404/1/4 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 289 "همیشه نمیتونی همه جزئیات رو برنامه ریزی کنی. همیشه یه اتفاقهایی میوفته که آمادگیش رو نداریم. گاهی باید در لحظه زندگی کنی. بذار زندگی غافلگیرت کنه" 0 3 Moonlight 1404/1/3 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 237 "ما دو قسمت یک ترانه بودیم؛ او موسیقی بود و من کلمات" 1 6 Moonlight 1403/12/16 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 21 "فرقی نمیکند چه اتفاقی برایت میافتد، دنیا راه خودش را میرود" 0 15 Moonlight 1403/12/16 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 107 صفحۀ 17 میگویندفراموشی به مرور زمان راحتتر میشود؛ ولی حتی نمیتوانم عکسی را بدون لرزش دستهایم بردارم. یادش میافتم، همیشه یادش میافتم. 0 13 Moonlight 1403/12/6 خمیر ترش رابین اسلون 3.4 7 صفحۀ 149 "نهایت تنبلی و تنپروریه که کسی ته و توی دنیایی رو که توش زندگی میکنه، درنیاره" 0 15 Moonlight 1403/12/6 خمیر ترش رابین اسلون 3.4 7 صفحۀ 140 در آن ساعت ها به طرز استثنایی و خارقالعادهای فعال بودم. ابتدا گمان میکردم به خاطر ضرباهنگ و ریتم آشپزی است، اما بعد نظرم عوض شد و دستم آمد موضوع خیلی ساده تر از این حرفهاست؛ من خوشحال بودم:) 0 1 Moonlight 1403/12/3 وقتی من جای تو بودم امبر گارزا 2.8 2 صفحۀ 39 0 1 Moonlight 1403/12/3 وقتی من جای تو بودم امبر گارزا 2.8 2 صفحۀ 7 بعضی وقتها طالب چیزهایی هستیم که میخواهیم؛ حتی اگر بدانیم قرار است ما را به کشتن بدهند. 0 1 Moonlight 1403/12/3 صدای آخر خط جان مارس 4.0 8 صفحۀ 161 اندوه بدترین جای دنیاست که یکی ممکن است گیر بیفتد تویش. در واقع یک جور دنیای زیرزمینی است که معتقدی فقط و فقط خودت تویش زندگی میکنی 0 5 Moonlight 1403/12/3 صدای آخر خط جان مارس 4.0 8 صفحۀ 64 "فکر میکنم من صرفاً عادت کردم بگم خوبم تا کسی نگرانم نشه" 0 1 Moonlight 1403/12/3 صدای آخر خط جان مارس 4.0 8 صفحۀ 163 خیلی ها خواسته بودند بغلم کنند که مثلا دلداری ام بدهند ولی دیگر تحمل هیچ تماس فیزیکیای نداشتم. دست هرکسی میخورد بهم، حس میکردم مثل اسید دارد پوستم را سوراخ میکند؛ فرقی هم نداشت چقدر از نظر عاطفی نزدیک باشیم به همدیگر. 0 1 Moonlight 1403/11/30 بابا لنگ دراز جین وبستر 4.3 108 صفحۀ 55 محبت از وجود مردم خوشبخت است که لبریز میشود 0 0 Moonlight 1403/11/30 خمیر ترش رابین اسلون 3.4 7 صفحۀ 29 وقتی سوار قطار از شهر میگذشتم، دردی توی قفسه سینهام پیچید که بگویی نگویی نگران شده بودم که نکند از قلبم باشد، اما بعد از پنج دقیقه متوجه شدم از غم و غصه بوده است نه چیز دیگری؛ 0 1 Moonlight 1403/11/30 رویافروشی دالرگات لی می یه 4.1 18 صفحۀ 176 حالا که به گذشته نگاه میکنم نمیتونم تصور کنم چطور در برابر همه اینها مقاومت کردم 0 0 Moonlight 1403/11/30 رویافروشی دالرگات لی می یه 4.1 18 صفحۀ 151 نهنگ هایی که در اقیانوس پرسه میزنن ، روی خشکی آزاد نیستن و عقاب هایی که در آسمون پرواز میکنن در اقیانوس رها نیستن. آزادی در اشکال گوناگونی وجود داره 0 0