بریدههای کتاب محمد مهدی بیگدلو محمد مهدی بیگدلو 1404/7/8 - 18:17 رنج های ورتر جوان یوهان ولفگانگ فون گوته 4.0 77 صفحۀ 68 بحث در اساس این نیست که آیا فلان آدم قوی است یا ضعیف؟ بلکه صرف نظر از آنکه رنج روحی باشد یا جسمانی، میپرسیم آیا این آدم در حد توان خود تحمل کرده است؟ 0 40 محمد مهدی بیگدلو 1404/5/9 - 23:27 رنج های ورتر جوان یوهان ولفگانگ فون گوته 4.0 77 صفحۀ 19 بیشتر آدم ها بیشتر وقتشان را صرف گذران زندگیشان میکنند و آن اندک فرصتی که برایشان به جا میماند، چنان به وحشتشان میاندازد که با هر وسیله و ابزاری از پی دفع و کشتنش برمیآیند. آه از این سرشت آدمها!! 0 1 محمد مهدی بیگدلو 1404/3/3 - 14:40 بیچارگان فیودور داستایفسکی 3.7 96 صفحۀ 161 چیزی را که نمیشود چاره کرد، باید تحمل کرد 0 3 محمد مهدی بیگدلو 1404/3/3 - 14:37 بیچارگان فیودور داستایفسکی 3.7 96 صفحۀ 159 بخت غالبا به در خانه دیوان احمق میرود. انگار کسی هست که میگوید: تو ایوان دستت را روی کیسه های پول خانوادهات بگذار،بخور،بنوش،و شاد باش؛ اما تو اسمت هر چه هست، میتوانی فقط دور لبت را بلیسی و نصیبت از این دنیا همین است، بنده خدا. 0 1 محمد مهدی بیگدلو 1404/2/29 - 10:46 بیچارگان فیودور داستایفسکی 3.7 96 صفحۀ 58 0 6 محمد مهدی بیگدلو 1404/2/19 - 15:57 آنا کارنینا جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.3 76 صفحۀ 75 چه نعمتی است اگر بتوانم بر خواهشهای تنم غالب شوم اما اگر چیرگی بر آنها میسرم نشود سیراب کردن آنها لذت بسیار دارد 0 1
بریدههای کتاب محمد مهدی بیگدلو محمد مهدی بیگدلو 1404/7/8 - 18:17 رنج های ورتر جوان یوهان ولفگانگ فون گوته 4.0 77 صفحۀ 68 بحث در اساس این نیست که آیا فلان آدم قوی است یا ضعیف؟ بلکه صرف نظر از آنکه رنج روحی باشد یا جسمانی، میپرسیم آیا این آدم در حد توان خود تحمل کرده است؟ 0 40 محمد مهدی بیگدلو 1404/5/9 - 23:27 رنج های ورتر جوان یوهان ولفگانگ فون گوته 4.0 77 صفحۀ 19 بیشتر آدم ها بیشتر وقتشان را صرف گذران زندگیشان میکنند و آن اندک فرصتی که برایشان به جا میماند، چنان به وحشتشان میاندازد که با هر وسیله و ابزاری از پی دفع و کشتنش برمیآیند. آه از این سرشت آدمها!! 0 1 محمد مهدی بیگدلو 1404/3/3 - 14:40 بیچارگان فیودور داستایفسکی 3.7 96 صفحۀ 161 چیزی را که نمیشود چاره کرد، باید تحمل کرد 0 3 محمد مهدی بیگدلو 1404/3/3 - 14:37 بیچارگان فیودور داستایفسکی 3.7 96 صفحۀ 159 بخت غالبا به در خانه دیوان احمق میرود. انگار کسی هست که میگوید: تو ایوان دستت را روی کیسه های پول خانوادهات بگذار،بخور،بنوش،و شاد باش؛ اما تو اسمت هر چه هست، میتوانی فقط دور لبت را بلیسی و نصیبت از این دنیا همین است، بنده خدا. 0 1 محمد مهدی بیگدلو 1404/2/29 - 10:46 بیچارگان فیودور داستایفسکی 3.7 96 صفحۀ 58 0 6 محمد مهدی بیگدلو 1404/2/19 - 15:57 آنا کارنینا جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.3 76 صفحۀ 75 چه نعمتی است اگر بتوانم بر خواهشهای تنم غالب شوم اما اگر چیرگی بر آنها میسرم نشود سیراب کردن آنها لذت بسیار دارد 0 1