بریده کتابهای mahdiye mahdiye 1402/9/30 حرف هایی که کاش می زدم کیتلین کلی 3.2 17 صفحۀ 53 0 4 mahdiye 1402/9/23 بی صدایی ریچل مید 4.0 11 صفحۀ 113 حالا که به او نگاه میکنم، متوجه میشوم نگرانیاش فقط بهخاطر این نیست که من را بیدستوپا میداند؛ بلکه تنها دلیلش این است که او به من اهمیت میدهد. 0 1 mahdiye 1402/9/23 بی صدایی ریچل مید 4.0 11 صفحۀ 111 هزاران فکر همزمان در ذهنم میگذرند؛ همهی حرفهایی که باید به او میگفتم... و هرگز این کار را انجام ندادم. 0 1 mahdiye 1402/9/23 بی صدایی ریچل مید 4.0 11 صفحۀ 110 چشمهایش با بُهت گشاد شدهاند و من برای دومین بار در طول این مدت، صدای فریاد کشیدن یک آدم را میشنوم. این صدای خودم است. 0 2 mahdiye 1402/8/22 هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 201 صفحۀ 271 شاید همین که یه روز رو درست زندگی کرده باشیم و خوشحال باشیم، بهتر از این باشه که یه عمر رو اشتباه زندگی کنیم. 0 12 mahdiye 1402/8/22 هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 201 صفحۀ 270 بقیه زمان بیشتری برای شناختن همدیگه دارن و همین داشتنِ زمانِ بیشتر باعث میشه دیرتر با هم صمیمی بشن. درسته که ما زمان کمی داریم اما من بهت دروغ نمیگم. بقیه زمانشون رو تلف میکنن و منتظر لحظهی مناسب میگردن، ولی ما از این داستانها نداریم. 0 6 mahdiye 1402/8/13 هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 201 صفحۀ 190 من فقط از بعضیها خوشم میآمد، اما شرمآور است که اعتراف کنم آنها شخصیتهای کتابها و برنامههای تلویزیونی بودهاند. 0 2 mahdiye 1402/8/10 هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 201 صفحۀ 110 من در خط پایان هستم، اما هیچوقت در مسابقه شرکت نکردهام. 0 12 mahdiye 1402/7/27 دیزی دارکر آلیس فینی 4.1 107 صفحۀ 188 زندگی صحنه یک نمایش است و ممکن است ما از نقشی که در آن داریم راضی نباشیم. 0 12 mahdiye 1402/7/21 دیزی دارکر آلیس فینی 4.1 107 صفحۀ 101 هر انسانی هم خوبه هم بد، این بخشی از انسان بودنه. 0 14 mahdiye 1402/7/20 دیزی دارکر آلیس فینی 4.1 107 صفحۀ 57 0 2 mahdiye 1402/7/18 دیزی دارکر آلیس فینی 4.1 107 صفحۀ 38 گاهی مردم نمیدانند عاشقند تا زمانی که عشقشان را از دست میدهند. 0 6 mahdiye 1402/7/12 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.2 4 صفحۀ 151 فردا قولی به ما نخواهد داد، اما اکنون زمان آن نیست که اشک بریزیم. 0 1 mahdiye 1402/7/12 شازده کوچولو آنتوان دو سنت اگزوپری 4.4 381 صفحۀ 43 گل گفت:باید اعتراف کنم که من تو را دوست دارم. تقصیر من بود که تو هیچوقت این رو نفهمیدی. اما تو هم مثل من احمق بودی، سعی کن شاد باشی... 0 2 mahdiye 1402/7/9 بادام وون پیونگ سون 3.9 201 صفحۀ 92 کسی نیست که نتوان نجاتش داد. این آدمها هستند که از نجات کسی دست میکشند. 2 14
بریده کتابهای mahdiye mahdiye 1402/9/30 حرف هایی که کاش می زدم کیتلین کلی 3.2 17 صفحۀ 53 0 4 mahdiye 1402/9/23 بی صدایی ریچل مید 4.0 11 صفحۀ 113 حالا که به او نگاه میکنم، متوجه میشوم نگرانیاش فقط بهخاطر این نیست که من را بیدستوپا میداند؛ بلکه تنها دلیلش این است که او به من اهمیت میدهد. 0 1 mahdiye 1402/9/23 بی صدایی ریچل مید 4.0 11 صفحۀ 111 هزاران فکر همزمان در ذهنم میگذرند؛ همهی حرفهایی که باید به او میگفتم... و هرگز این کار را انجام ندادم. 0 1 mahdiye 1402/9/23 بی صدایی ریچل مید 4.0 11 صفحۀ 110 چشمهایش با بُهت گشاد شدهاند و من برای دومین بار در طول این مدت، صدای فریاد کشیدن یک آدم را میشنوم. این صدای خودم است. 0 2 mahdiye 1402/8/22 هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 201 صفحۀ 271 شاید همین که یه روز رو درست زندگی کرده باشیم و خوشحال باشیم، بهتر از این باشه که یه عمر رو اشتباه زندگی کنیم. 0 12 mahdiye 1402/8/22 هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 201 صفحۀ 270 بقیه زمان بیشتری برای شناختن همدیگه دارن و همین داشتنِ زمانِ بیشتر باعث میشه دیرتر با هم صمیمی بشن. درسته که ما زمان کمی داریم اما من بهت دروغ نمیگم. بقیه زمانشون رو تلف میکنن و منتظر لحظهی مناسب میگردن، ولی ما از این داستانها نداریم. 0 6 mahdiye 1402/8/13 هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 201 صفحۀ 190 من فقط از بعضیها خوشم میآمد، اما شرمآور است که اعتراف کنم آنها شخصیتهای کتابها و برنامههای تلویزیونی بودهاند. 0 2 mahdiye 1402/8/10 هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 201 صفحۀ 110 من در خط پایان هستم، اما هیچوقت در مسابقه شرکت نکردهام. 0 12 mahdiye 1402/7/27 دیزی دارکر آلیس فینی 4.1 107 صفحۀ 188 زندگی صحنه یک نمایش است و ممکن است ما از نقشی که در آن داریم راضی نباشیم. 0 12 mahdiye 1402/7/21 دیزی دارکر آلیس فینی 4.1 107 صفحۀ 101 هر انسانی هم خوبه هم بد، این بخشی از انسان بودنه. 0 14 mahdiye 1402/7/20 دیزی دارکر آلیس فینی 4.1 107 صفحۀ 57 0 2 mahdiye 1402/7/18 دیزی دارکر آلیس فینی 4.1 107 صفحۀ 38 گاهی مردم نمیدانند عاشقند تا زمانی که عشقشان را از دست میدهند. 0 6 mahdiye 1402/7/12 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.2 4 صفحۀ 151 فردا قولی به ما نخواهد داد، اما اکنون زمان آن نیست که اشک بریزیم. 0 1 mahdiye 1402/7/12 شازده کوچولو آنتوان دو سنت اگزوپری 4.4 381 صفحۀ 43 گل گفت:باید اعتراف کنم که من تو را دوست دارم. تقصیر من بود که تو هیچوقت این رو نفهمیدی. اما تو هم مثل من احمق بودی، سعی کن شاد باشی... 0 2 mahdiye 1402/7/9 بادام وون پیونگ سون 3.9 201 صفحۀ 92 کسی نیست که نتوان نجاتش داد. این آدمها هستند که از نجات کسی دست میکشند. 2 14