بریدههای کتاب Kimia Kimia 7 روز پیش رقبای الهی ربکا راس 4.3 48 صفحۀ 175 0 5 Kimia 7 روز پیش رقبای الهی ربکا راس 4.3 48 صفحۀ 102 ولی متوجه شدم که آدم ها فقط آدمند و هرکدام مجموعه ای از ترسها، رویاها، آرزوها، رنجها و خطاها را با خودشان حمل میکنند. من نباید از شخص دیگری انتظار داشته باشم کاملم کند؛ من باید خودم این حس را پیدا کنم. 0 4 Kimia 7 روز پیش رقبای الهی ربکا راس 4.3 48 صفحۀ 105 0 3 Kimia 7 روز پیش پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 147 صفحۀ 1 0 5 Kimia 7 روز پیش پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 147 صفحۀ 90 دلم میخواهد به او نزدیک تر و نزدیک تر شوم تا جایی که فاصله بین مان را پر کنم. دلم میخواهد او را بگیرم و تکانش بدهم و به او بگویم: «اما استلا، این اسمش زندگی نیست.» 0 5 Kimia 1404/5/26 به امید دلبستم لنکالی 3.7 5 صفحۀ 272 آن وقت بود که عاشق داستانها شدم. داستانها فضایی به من میدادند که میتوانستم از روزمرگیهای زندگی فاصله بگیرم. معلوم شد که مجبور نبودم خودم باشم. میتوانستم هر کسی باشم. یاد گرفتم که در میان صفحات و کلمات و جملات زندگی کنم. -:)!- 0 4 Kimia 1404/5/26 به امید دلبستم لنکالی 3.7 5 صفحۀ 291 «نمیدونم عشق چیه، اما اگه تو نبودی هرگز سعی نمیکردم بفهممش.» ... «دوستت دارم. میخوام خوب بشی و در امان باشی و زندگی که میخوای رو داشته باشی. میخوام شاد باشی. اگه عشق همینه، از وقتی یادم میاد، دوستت داشتم.» 0 5 Kimia 1404/5/26 به امید دلبستم لنکالی 3.7 5 صفحۀ 285 0 2 Kimia 1404/5/26 نهمین روز از ماه نوامبر کالین هوور 3.7 54 صفحۀ 216 و من از او پرسیدم از کجا میفهمی که عاشق کسی شدهای ؟ «میفهمی دیگه!» ... «خب، بزار واقعیت رو بهت بگم. وقتی میگم خودت میفهمی، برای اینه که میفهمی. تردید نداری. دیگه از خودت نمیپرسی احساسی که داری واقعا عشقه یا نه؛ چون وحشت میکنی که این حس رو داری. وقتی این اتفاق میافته، اولویتهات عوض میشن. دیگه به خودت و خوشحالی خودت فکر نمیکنی. فقط به اون شخص فکر میکنی و اینکه چیکار کنی تا خوشحالش کنی، حتی اگه مجبور بشی از کنارش بری و خوشحالی خودت رو فدای اون کنی.» «عشق اینه بن؛ عشق فداکاریه.» 0 2 Kimia 1404/5/26 آن جا که برف ها آب نمی شوند کامران محمدی 2.5 0 صفحۀ 100 0 3 Kimia 1404/5/26 آن جا که برف ها آب نمی شوند کامران محمدی 2.5 0 صفحۀ 97 انسان اسیر خاطراتشه. میگفت خیلی از رفتارای آدم تحت تأثیر خاطراتشه. اونم خاطراتی که اصلاً اونی نیستن که واقعا بودن 0 2
بریدههای کتاب Kimia Kimia 7 روز پیش رقبای الهی ربکا راس 4.3 48 صفحۀ 175 0 5 Kimia 7 روز پیش رقبای الهی ربکا راس 4.3 48 صفحۀ 102 ولی متوجه شدم که آدم ها فقط آدمند و هرکدام مجموعه ای از ترسها، رویاها، آرزوها، رنجها و خطاها را با خودشان حمل میکنند. من نباید از شخص دیگری انتظار داشته باشم کاملم کند؛ من باید خودم این حس را پیدا کنم. 0 4 Kimia 7 روز پیش رقبای الهی ربکا راس 4.3 48 صفحۀ 105 0 3 Kimia 7 روز پیش پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 147 صفحۀ 1 0 5 Kimia 7 روز پیش پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 147 صفحۀ 90 دلم میخواهد به او نزدیک تر و نزدیک تر شوم تا جایی که فاصله بین مان را پر کنم. دلم میخواهد او را بگیرم و تکانش بدهم و به او بگویم: «اما استلا، این اسمش زندگی نیست.» 0 5 Kimia 1404/5/26 به امید دلبستم لنکالی 3.7 5 صفحۀ 272 آن وقت بود که عاشق داستانها شدم. داستانها فضایی به من میدادند که میتوانستم از روزمرگیهای زندگی فاصله بگیرم. معلوم شد که مجبور نبودم خودم باشم. میتوانستم هر کسی باشم. یاد گرفتم که در میان صفحات و کلمات و جملات زندگی کنم. -:)!- 0 4 Kimia 1404/5/26 به امید دلبستم لنکالی 3.7 5 صفحۀ 291 «نمیدونم عشق چیه، اما اگه تو نبودی هرگز سعی نمیکردم بفهممش.» ... «دوستت دارم. میخوام خوب بشی و در امان باشی و زندگی که میخوای رو داشته باشی. میخوام شاد باشی. اگه عشق همینه، از وقتی یادم میاد، دوستت داشتم.» 0 5 Kimia 1404/5/26 به امید دلبستم لنکالی 3.7 5 صفحۀ 285 0 2 Kimia 1404/5/26 نهمین روز از ماه نوامبر کالین هوور 3.7 54 صفحۀ 216 و من از او پرسیدم از کجا میفهمی که عاشق کسی شدهای ؟ «میفهمی دیگه!» ... «خب، بزار واقعیت رو بهت بگم. وقتی میگم خودت میفهمی، برای اینه که میفهمی. تردید نداری. دیگه از خودت نمیپرسی احساسی که داری واقعا عشقه یا نه؛ چون وحشت میکنی که این حس رو داری. وقتی این اتفاق میافته، اولویتهات عوض میشن. دیگه به خودت و خوشحالی خودت فکر نمیکنی. فقط به اون شخص فکر میکنی و اینکه چیکار کنی تا خوشحالش کنی، حتی اگه مجبور بشی از کنارش بری و خوشحالی خودت رو فدای اون کنی.» «عشق اینه بن؛ عشق فداکاریه.» 0 2 Kimia 1404/5/26 آن جا که برف ها آب نمی شوند کامران محمدی 2.5 0 صفحۀ 100 0 3 Kimia 1404/5/26 آن جا که برف ها آب نمی شوند کامران محمدی 2.5 0 صفحۀ 97 انسان اسیر خاطراتشه. میگفت خیلی از رفتارای آدم تحت تأثیر خاطراتشه. اونم خاطراتی که اصلاً اونی نیستن که واقعا بودن 0 2