بریدههای کتاب اسب اسب 1403/4/2 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 74 اما خواندن در سکوت، با خود خطری را به همراه میآورد که مقامات مسیحی پیشبینی نکرده بودند. کتابی که در خلوت خوانده میشود، در حالی که چشم روی کلمات میگردد و معانی آنها را برای خواننده برملا میکند، دیگر نمیتواند از سوی شنوندهای که به آن گوش میدهد، برای درک معنی یا طلب راهنمایی، تقبیح یا سانسور، مورد سوال قرار بگیرد. خواندن در سکوت، ارتباط بدون شاهدی میان خواننده و کتاب برقرار میکند و به گفتهٔ شادمانانهٔ آگوستین «نشاطی فردی برای ذهن خواننده» فراهم میآورد. 2 36 اسب 1403/2/8 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 90 آگوستین: این نوع کتاب خواندن اینک بسیار رایج است؛ آدمهای باسواد زیادی وجود دارند... اما اگر در مکانهای مناسب، چیزهای کوچکی یادداشت کنی، به آسانی خواهی توانست از ثمرهٔ مطالعات خود، لذت ببری. فرانچسکو: منظورت چه نوع یادداشتی است؟ آگوستین: هر وقت کتابی میخوانی و به عبارت درخشانی میرسی که احساس میکنی روح تو را تکان میدهد یا میپالاید، صرفا به قدرت درک و شعور خودت تکیه نکن، بلکه به خود فشار آور که آن را از بر کنی و با تعمق در آنها با آن عبارات انس بگیری تا هر وقت غم و غصه به سویت هجوم آورد، علاج آن را، گویی که در ذهنت حک شده باشد، آماده داشته باشی. هر وقت به بندی خوردی که به نظرت مفید میآید، علامت پر رنگی کنار آن بزن تا آن را چون آهک در ذهنت سفت کند، چون در غیر این صورت، از ذهن تو خواهد گریخت. 5 17 اسب 1403/1/27 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 74 اما خواندن در سکوت، با خود خطری را به همراه میآورد که مقامات مسیحی پیشبینی نکرده بودند. کتابی که در خلوت خوانده میشود، در حالی که چشم روی کلمات میگردد و معانی آنها را برای خواننده برملا میکند، دیگر نمیتواند از سوی شنوندهای که به آن گوش میدهد، برای درک معنی یا طلب راهنمایی، تقبیح یا سانسور، مورد سوال قرار بگیرد. خواندن در سکوت، ارتباط بدون شاهدی میان خواننده و کتاب برقرار میکند و به گفتهٔ شادمانانهٔ آگوستین «نشاطی فردی برای ذهن خواننده» فراهم میآورد. 3 33 اسب 1403/1/27 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 70 ژولیوس سزار اولین کسی بود که طوماری را به شکل اوراق تا کرد تا به دست سربازانش رسانده شود. مسیحیان اولیه که میدیدند دفترنامه برای حملونقل بسیار آسان است و به راحتی میان لباسهایشان پنهان میشود، از آن استفاده کردند تا متونی را که مقامات رم مجاز نمیدانستند، به این سو و آن سو حمل کنند. 0 6 اسب 1403/1/27 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 61 آمبروز (اسقفی سرشناس) کتابخوان شگفتانگیزی بود. به گفتهٔ آگوستین، «وقتی کتاب میخواند، چشمانش روی سطور میلغزیدند و قلبش به دنبال معنای نوشته بود، اما صدایی از او بلند نمیشد و زبانش نمی جنبید. هر کسی میتوانست آزادانه به حضور او برود و ورود میهمانان از پیش اعلام نمیشد، در نتیجه در اغلب مواقع وقتی به دیدار او میرفتیم، میدیدیم که در سکوت غرق مطالعه است، چرا که او هرگز با صدای بلند چیزی نمیخواند.» 0 6 اسب 1403/1/26 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 37 پاموک نویسندهٔ اهل ترکیه در رمان قلعهٔ سفید: «وقتی آن تنبلیها و چرت زدن روی کاناپه به پایان برسد، دوباره نمیتوانی بازگردی و عمر دوبارهای را آغاز کنی؛ اما اگر کتابی دستت باشد، هر چقدر درکش پیچیده و دشوار، وقتی آن را به پایان میبری، اگر خواستی میتوانی دوباره برگردی و آن را دوباره بخوانی و آنچه را درکش دشوار بود، درک کنی و به همراه آن معنای زندگی را هم دریابی» 0 6 اسب 1403/1/26 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 34 رژیمهای عوامفریب از ما میخواهند که فراموش کنیم و در نتیجه کتاب را در زمرهٔ اقلام تفننی و لوکس قرار میدهند؛ رژیمهای دیکتاتوری میخواهند که فکر نکنیم و در نتیجه به توقیف و سانسور تهدید میکنند؛ هر دوی این رژیمها، در نهایت میخواهند که نادان شویم و بیسروصدا، حقارت خود را بپذیریم و از همین روست که مصرف خزعبلات و کتابهای سرگرم کننده را تشویق میکنند. در چنین حکومتهایی، خوانندگان کتابهای جدی، چیزی جز عناصر خرابکار و برانداز نیستند. 2 9 اسب 1403/1/26 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 32 در ابتدا کتابهایم را بر اساس حروف الفبای نام نویسندگان در قفسه کتاب قرار میدادم. سپس آنها را بر اساس ژانر دستهبندی کردم: رمان، نمایشنامه، شعر و غیره. بعدها کوشیدم آنها را بر اساس زبان اصلی مرتب کنم و سپس در دوران سفرهایم، ناگزیر شدم فقط معدودی را نگاه دارم و آنها را در قالب کتابهایی که احتمال خواندن آنها بسیار کم است، کتابهایی که دایما میخوانم و کتابهایی که امیدوارم بخوانم، دستهبندی کردم. 2 22 اسب 1403/1/26 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 32 ایزیکیل مارتینز نویسندهٔ آرژانتینی چنین گفته است: «کسانی هستند که هنگام خواندن کتابی به یاد احساسات نهفته در کتابهای دیگری میافتند که خوانده بودند و آنها را کنار هم قرار میدهند و مقایسه میکنند. این یکی از ظریفترین اشکال برقراری رابطه است.» 0 8 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 27 1 10 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 25 جامایکا کینکید رماننویس نیز به گناه مشابه دزدیدن کتاب از کتابخانهای که در کودکی در آنتیگوا به آنجا میرفت، اعتراف کرده و گفته که نیتش دزدی نبود، بلکه «وقتی کتابی میخوانم، نمیتوانم جدایی آن را از خودم تحمل کنم.» 0 2 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 24 بندیکت قدیس در زمانهای که کتابها نسبتاً نادر و گرانقیمت بودند ، به راهبان خود دستور داده بود «اگر مقدور است، کتابهایی را که میخوانند در دست چپ بگیرند و آن را در پارچهٔ آستین ردای خود بپیچند و روی زانوهای خود بگذارند؛ دست راست نیز باید خالی باشد تا با آن بتوان کتاب را محکم در دست گرفت و به راحتی ورق زد.» 0 3 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 24 تماس آکمپیس به شاگردان خود توصیه میکرد که «کتاب را جوری که سیمون عادل، عیسای نوزاد را در بغل میگرفت و مورد مهر و محبت قرار میداد، در دست بگیرید. وقتی کارتان با خواندن تمام شد، کتاب را ببندید و خدا را به خاطر مندرجات آن شکر بگویید؛ چون در ملکوت خداوند است که چنان گنج نهفتهای یافته بودید.» 0 8 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 18 جیمز هیلمنِ روانشناس این بحث را مطرح میکند که آن دسته از کسانی که در کودکی کتابخوان بودهاند یا کتابهایی برایشان خوانده میشده است، «در مقایسه با کسانی که بعدها باید با داستان و قصه آشنا شوند، در وضعیت روحی بهتری هستند و پیشآگاهی بهتری دارند.... کسب چشماندازی در مورد زندگی در آنان زودتر رخ میدهد.» در نظر هیلمن، کتابهایی که در کودکی در خوانده میشوند «در کودک این احساس را پدید میآورد که چیزی خوانده، در آن زیسته و رشد کردهاند و این همان پدیدهای است که روح انسان، در زندگی واقعی تجربه میکند.» من به همان دلیل، بارها و بارها به آن کتابها بازگشتهام و بازخواهم گشت. 0 6 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 17 مکان محبوب کتابخوانی آقای مانگوئل از آنجا که در تمام دوران کودکی، پس از بازگشت به آرژانتین در سال ۱۹۵۵، دور از بقیهٔ اعضای خانواده، در بخش جدایی از منزل خانوادگی، به همراه پرستارم زندگی میکردم، خواندن به من بهانهای برای تنها بودن، یا شاید معنایی به تنها ماندن تحمیل شده بر من میداد. در آن ایام، مکان محبوبم برای کتاب خواندن، کف اتاقم بود، آن هم در حالی که روی شکم دراز کشیده و پاهایم را در پایههای صندلی قلاب کرده بودم. بعدها تختخوابم در شب در آن فاصلهٔ زمانی مهآلود میان خواب و بیداری، به امنترین و خلوتترین مکان کتابخوانی، بدل شد. 0 3 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 17 ویرجینیا وولف نوشته است «از آنجا که هرساله هملت را میخوانیم، اگر برداشتهای هر سال خود را روی کاغذ بیاوریم، عملا شبیه به آن است که زندگینامهٔ خودنوشت خود را نوشتهایم، چون هرچه بیشتر از زندگی میآموزیم، به برداشتهای تازهتر و بهتری از حرفهای شکسپیر دست مییابیم.» 2 31 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 14 بعدها که دریافتم سروانتس در شرح عشق به خواندن گفته بود، هر تکهپارهای از روزنامهای که در خیابان میدید، برمیداشت و میخواند، دقیقا میدانستم که چه انگیزهای او را به سمت یافتن این کاغذپارهها جلب میکرد. 0 5 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 13 من تا سالها بعد، حولوحوش هفت سالگی، نوشتن را یاد نگرفتهبودم. احتمالا بدون یادگیری نوشتن هم اموراتم میگذشت، اما فکر نمیکنم که میتوانستم بدون خواندن، دوام بیاورم. بعدها فهمیدم که خواندن قبل از نوشتن فراگرفته میشود. جوامع میتوانند بدون خط و نوشتن دوام بیاورند —و بسیاری دوام آوردند— اما هیچ جامعهای نمیتواند بدون خواندن دوام داشته باشد. 0 2 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 13 خواننده است که حس نهفته در آثار را میخواند و تفسیر میکند؛ خواننده است که قابلیت خواندن و درک خاصی را به شیئی، مکانی یا رخدادی میبخشد؛ خواننده است که باید به نظامی از نشانهها معنا ببخشد و سپس آن را واکاوی کند. تمام ما، خود و جهان اطراف خود را میخوانیم و تحلیل میکنیم تا دریابیم که و کجا هستیم. میخوانیم که درک یا آغاز به درک کنیم. کاری جز خواندن نمیتوانیم کرد. خواندن، کموبیش همتای نفس کشیدن، از عملکردهای اساسی ماست. 0 2 اسب 1403/1/8 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 254 نگارش تنها ابداعی نیست که در آن لحظهٔ اولین نشانهگذاری لوح گلی تحقق یافت: تحول دیگری هم در همان لحظه به وقوع پیوست. از آنجا که هدف کار نوشتن این بود که متن محفوظ بماند -یا به عبارت دیگر خوانده شود- این کار همزمان خواننده هم پدید آورد، نقشی که پیش از حضور فیزیکی خواننده، پا به عرصهٔ وجود نهاده بود. 0 20
بریدههای کتاب اسب اسب 1403/4/2 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 74 اما خواندن در سکوت، با خود خطری را به همراه میآورد که مقامات مسیحی پیشبینی نکرده بودند. کتابی که در خلوت خوانده میشود، در حالی که چشم روی کلمات میگردد و معانی آنها را برای خواننده برملا میکند، دیگر نمیتواند از سوی شنوندهای که به آن گوش میدهد، برای درک معنی یا طلب راهنمایی، تقبیح یا سانسور، مورد سوال قرار بگیرد. خواندن در سکوت، ارتباط بدون شاهدی میان خواننده و کتاب برقرار میکند و به گفتهٔ شادمانانهٔ آگوستین «نشاطی فردی برای ذهن خواننده» فراهم میآورد. 2 36 اسب 1403/2/8 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 90 آگوستین: این نوع کتاب خواندن اینک بسیار رایج است؛ آدمهای باسواد زیادی وجود دارند... اما اگر در مکانهای مناسب، چیزهای کوچکی یادداشت کنی، به آسانی خواهی توانست از ثمرهٔ مطالعات خود، لذت ببری. فرانچسکو: منظورت چه نوع یادداشتی است؟ آگوستین: هر وقت کتابی میخوانی و به عبارت درخشانی میرسی که احساس میکنی روح تو را تکان میدهد یا میپالاید، صرفا به قدرت درک و شعور خودت تکیه نکن، بلکه به خود فشار آور که آن را از بر کنی و با تعمق در آنها با آن عبارات انس بگیری تا هر وقت غم و غصه به سویت هجوم آورد، علاج آن را، گویی که در ذهنت حک شده باشد، آماده داشته باشی. هر وقت به بندی خوردی که به نظرت مفید میآید، علامت پر رنگی کنار آن بزن تا آن را چون آهک در ذهنت سفت کند، چون در غیر این صورت، از ذهن تو خواهد گریخت. 5 17 اسب 1403/1/27 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 74 اما خواندن در سکوت، با خود خطری را به همراه میآورد که مقامات مسیحی پیشبینی نکرده بودند. کتابی که در خلوت خوانده میشود، در حالی که چشم روی کلمات میگردد و معانی آنها را برای خواننده برملا میکند، دیگر نمیتواند از سوی شنوندهای که به آن گوش میدهد، برای درک معنی یا طلب راهنمایی، تقبیح یا سانسور، مورد سوال قرار بگیرد. خواندن در سکوت، ارتباط بدون شاهدی میان خواننده و کتاب برقرار میکند و به گفتهٔ شادمانانهٔ آگوستین «نشاطی فردی برای ذهن خواننده» فراهم میآورد. 3 33 اسب 1403/1/27 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 70 ژولیوس سزار اولین کسی بود که طوماری را به شکل اوراق تا کرد تا به دست سربازانش رسانده شود. مسیحیان اولیه که میدیدند دفترنامه برای حملونقل بسیار آسان است و به راحتی میان لباسهایشان پنهان میشود، از آن استفاده کردند تا متونی را که مقامات رم مجاز نمیدانستند، به این سو و آن سو حمل کنند. 0 6 اسب 1403/1/27 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 61 آمبروز (اسقفی سرشناس) کتابخوان شگفتانگیزی بود. به گفتهٔ آگوستین، «وقتی کتاب میخواند، چشمانش روی سطور میلغزیدند و قلبش به دنبال معنای نوشته بود، اما صدایی از او بلند نمیشد و زبانش نمی جنبید. هر کسی میتوانست آزادانه به حضور او برود و ورود میهمانان از پیش اعلام نمیشد، در نتیجه در اغلب مواقع وقتی به دیدار او میرفتیم، میدیدیم که در سکوت غرق مطالعه است، چرا که او هرگز با صدای بلند چیزی نمیخواند.» 0 6 اسب 1403/1/26 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 37 پاموک نویسندهٔ اهل ترکیه در رمان قلعهٔ سفید: «وقتی آن تنبلیها و چرت زدن روی کاناپه به پایان برسد، دوباره نمیتوانی بازگردی و عمر دوبارهای را آغاز کنی؛ اما اگر کتابی دستت باشد، هر چقدر درکش پیچیده و دشوار، وقتی آن را به پایان میبری، اگر خواستی میتوانی دوباره برگردی و آن را دوباره بخوانی و آنچه را درکش دشوار بود، درک کنی و به همراه آن معنای زندگی را هم دریابی» 0 6 اسب 1403/1/26 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 34 رژیمهای عوامفریب از ما میخواهند که فراموش کنیم و در نتیجه کتاب را در زمرهٔ اقلام تفننی و لوکس قرار میدهند؛ رژیمهای دیکتاتوری میخواهند که فکر نکنیم و در نتیجه به توقیف و سانسور تهدید میکنند؛ هر دوی این رژیمها، در نهایت میخواهند که نادان شویم و بیسروصدا، حقارت خود را بپذیریم و از همین روست که مصرف خزعبلات و کتابهای سرگرم کننده را تشویق میکنند. در چنین حکومتهایی، خوانندگان کتابهای جدی، چیزی جز عناصر خرابکار و برانداز نیستند. 2 9 اسب 1403/1/26 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 32 در ابتدا کتابهایم را بر اساس حروف الفبای نام نویسندگان در قفسه کتاب قرار میدادم. سپس آنها را بر اساس ژانر دستهبندی کردم: رمان، نمایشنامه، شعر و غیره. بعدها کوشیدم آنها را بر اساس زبان اصلی مرتب کنم و سپس در دوران سفرهایم، ناگزیر شدم فقط معدودی را نگاه دارم و آنها را در قالب کتابهایی که احتمال خواندن آنها بسیار کم است، کتابهایی که دایما میخوانم و کتابهایی که امیدوارم بخوانم، دستهبندی کردم. 2 22 اسب 1403/1/26 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 32 ایزیکیل مارتینز نویسندهٔ آرژانتینی چنین گفته است: «کسانی هستند که هنگام خواندن کتابی به یاد احساسات نهفته در کتابهای دیگری میافتند که خوانده بودند و آنها را کنار هم قرار میدهند و مقایسه میکنند. این یکی از ظریفترین اشکال برقراری رابطه است.» 0 8 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 27 1 10 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 25 جامایکا کینکید رماننویس نیز به گناه مشابه دزدیدن کتاب از کتابخانهای که در کودکی در آنتیگوا به آنجا میرفت، اعتراف کرده و گفته که نیتش دزدی نبود، بلکه «وقتی کتابی میخوانم، نمیتوانم جدایی آن را از خودم تحمل کنم.» 0 2 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 24 بندیکت قدیس در زمانهای که کتابها نسبتاً نادر و گرانقیمت بودند ، به راهبان خود دستور داده بود «اگر مقدور است، کتابهایی را که میخوانند در دست چپ بگیرند و آن را در پارچهٔ آستین ردای خود بپیچند و روی زانوهای خود بگذارند؛ دست راست نیز باید خالی باشد تا با آن بتوان کتاب را محکم در دست گرفت و به راحتی ورق زد.» 0 3 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 24 تماس آکمپیس به شاگردان خود توصیه میکرد که «کتاب را جوری که سیمون عادل، عیسای نوزاد را در بغل میگرفت و مورد مهر و محبت قرار میداد، در دست بگیرید. وقتی کارتان با خواندن تمام شد، کتاب را ببندید و خدا را به خاطر مندرجات آن شکر بگویید؛ چون در ملکوت خداوند است که چنان گنج نهفتهای یافته بودید.» 0 8 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 18 جیمز هیلمنِ روانشناس این بحث را مطرح میکند که آن دسته از کسانی که در کودکی کتابخوان بودهاند یا کتابهایی برایشان خوانده میشده است، «در مقایسه با کسانی که بعدها باید با داستان و قصه آشنا شوند، در وضعیت روحی بهتری هستند و پیشآگاهی بهتری دارند.... کسب چشماندازی در مورد زندگی در آنان زودتر رخ میدهد.» در نظر هیلمن، کتابهایی که در کودکی در خوانده میشوند «در کودک این احساس را پدید میآورد که چیزی خوانده، در آن زیسته و رشد کردهاند و این همان پدیدهای است که روح انسان، در زندگی واقعی تجربه میکند.» من به همان دلیل، بارها و بارها به آن کتابها بازگشتهام و بازخواهم گشت. 0 6 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 17 مکان محبوب کتابخوانی آقای مانگوئل از آنجا که در تمام دوران کودکی، پس از بازگشت به آرژانتین در سال ۱۹۵۵، دور از بقیهٔ اعضای خانواده، در بخش جدایی از منزل خانوادگی، به همراه پرستارم زندگی میکردم، خواندن به من بهانهای برای تنها بودن، یا شاید معنایی به تنها ماندن تحمیل شده بر من میداد. در آن ایام، مکان محبوبم برای کتاب خواندن، کف اتاقم بود، آن هم در حالی که روی شکم دراز کشیده و پاهایم را در پایههای صندلی قلاب کرده بودم. بعدها تختخوابم در شب در آن فاصلهٔ زمانی مهآلود میان خواب و بیداری، به امنترین و خلوتترین مکان کتابخوانی، بدل شد. 0 3 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 17 ویرجینیا وولف نوشته است «از آنجا که هرساله هملت را میخوانیم، اگر برداشتهای هر سال خود را روی کاغذ بیاوریم، عملا شبیه به آن است که زندگینامهٔ خودنوشت خود را نوشتهایم، چون هرچه بیشتر از زندگی میآموزیم، به برداشتهای تازهتر و بهتری از حرفهای شکسپیر دست مییابیم.» 2 31 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 14 بعدها که دریافتم سروانتس در شرح عشق به خواندن گفته بود، هر تکهپارهای از روزنامهای که در خیابان میدید، برمیداشت و میخواند، دقیقا میدانستم که چه انگیزهای او را به سمت یافتن این کاغذپارهها جلب میکرد. 0 5 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 13 من تا سالها بعد، حولوحوش هفت سالگی، نوشتن را یاد نگرفتهبودم. احتمالا بدون یادگیری نوشتن هم اموراتم میگذشت، اما فکر نمیکنم که میتوانستم بدون خواندن، دوام بیاورم. بعدها فهمیدم که خواندن قبل از نوشتن فراگرفته میشود. جوامع میتوانند بدون خط و نوشتن دوام بیاورند —و بسیاری دوام آوردند— اما هیچ جامعهای نمیتواند بدون خواندن دوام داشته باشد. 0 2 اسب 1403/1/25 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 13 خواننده است که حس نهفته در آثار را میخواند و تفسیر میکند؛ خواننده است که قابلیت خواندن و درک خاصی را به شیئی، مکانی یا رخدادی میبخشد؛ خواننده است که باید به نظامی از نشانهها معنا ببخشد و سپس آن را واکاوی کند. تمام ما، خود و جهان اطراف خود را میخوانیم و تحلیل میکنیم تا دریابیم که و کجا هستیم. میخوانیم که درک یا آغاز به درک کنیم. کاری جز خواندن نمیتوانیم کرد. خواندن، کموبیش همتای نفس کشیدن، از عملکردهای اساسی ماست. 0 2 اسب 1403/1/8 تاریخ کتابخوانی آلبرتو منگوئل 4.4 3 صفحۀ 254 نگارش تنها ابداعی نیست که در آن لحظهٔ اولین نشانهگذاری لوح گلی تحقق یافت: تحول دیگری هم در همان لحظه به وقوع پیوست. از آنجا که هدف کار نوشتن این بود که متن محفوظ بماند -یا به عبارت دیگر خوانده شود- این کار همزمان خواننده هم پدید آورد، نقشی که پیش از حضور فیزیکی خواننده، پا به عرصهٔ وجود نهاده بود. 0 20