بریدههای کتاب آگاتاهد. آگاتاهد. 4 روز پیش مکان های عمومی نادر ابراهیمی 4.0 10 صفحۀ 12 لطفا فرصت بیدهانبند زندگی کردن را به دیگران بدهید. 0 13 آگاتاهد. 1404/5/24 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 159 من از واژههای بیگانه بیزارم؛ آن واژههایی که در عصر استعمار، به ما تحمیل شدهاست، مثل جای پای اجنبی روی فرهنگ ملی ما. 0 15 آگاتاهد. 1404/5/24 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 148 یک روز، خواهددید که از وطن و مردمِ وطن میتوان گریخت؛ اما از چنگِ گندیدگی روحِ خویش، گریختنی ممکن نیست. یک روز، در غربت، به زارزدن خواهدافتاد؛ به ندامتی زارزنان. 2 10 آگاتاهد. 1404/5/24 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 127 کتاب، مثل گلدانها و مجسمههای نفرتانگیزِ قالبی گچی، وسیلهی زینتِ اتاقهای ایشان بودهاست نه وسیلهی کسب علم. 2 13 آگاتاهد. 1404/5/24 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 119 تو عاشقِ صادق باش و بمان، دنیا را به حالِ خود بگذار! 0 12 آگاتاهد. 1404/5/23 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 75 روزگاریست _چه بد!_ که دیگر کلامِ عاشقانه، دلیلِ عشق نیست، و آوازِ عاشقانه خواندن، دلیلِ عاشق بودن. 0 22 آگاتاهد. 1404/5/22 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 67 مردانِ بزرگ، فقط سردارانِ تاریخ نیستند؛ یعنی سرداران، اغلبشان اصلا بزرگ نیستند. مردانِ بزرگ، فقط اهلِ علم و هنر نیستند. آدمهای بینام و نشانی را میشناسم که از تمامِ بزرگانِ جهان بزرگترند.. 0 11 آگاتاهد. 1404/5/22 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 64 0 14 آگاتاهد. 1404/5/22 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 196 صفحۀ 30 0 5 آگاتاهد. 1404/5/22 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 196 صفحۀ 30 تنها چیزی که برایش مانده همین خاطراتِ خوشِ گذشته است. 0 24 آگاتاهد. 1404/5/22 فرمانده ای با خشاب قرص علیرضا دهرویه 0.0 صفحۀ 30 شمعِ شبهای خودم باش، نه، خورشید نباش تا نگاهِ تو هماهنگ بتابد به همه 0 10 آگاتاهد. 1404/5/21 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 44 _چقدر کتاب! تو، واقعا، همهی اینها را خواندهای؟ _بیشترشان را. _پس تو.. تو از پشت یک دیوارِ بلندِ کاغذی و مقوایی به زندگی نگاهکردهیی! تو هیچ چیز را به همان شکلی که هست ندیدهیی. چه عمری را تلف کردهیی! چه عمری را باطل کردهیی.. _اینها پنجره است عسل، دیوار نیست؛ عصارهی واقعیت است نه کاغذ و مقوا.. 0 13 آگاتاهد. 1404/5/21 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 40 به یاد نیاوریم، زنده نگهداریم. 0 12 آگاتاهد. 1404/5/20 مه زاد؛ قهرمان دوران جلد 3 برندن سندرسون 4.6 22 صفحۀ 508 انسان عبارتست از چیزی که بهش علاقه داره. من به این نتیجه رسیدم که اگه بهخاطر چیزی که فکر میکنی بیشتر بهش احتیاج داری، دست از انجام کاری برداری که بیشتر از همه بهش علاقه داری، درنهایت چیزی جز ناکامی نصیبت نمیشه. 0 9 آگاتاهد. 1404/5/19 مه زاد؛ قهرمان دوران جلد 3 برندن سندرسون 4.6 22 صفحۀ 253 انگار این روزها تعداد افرادی که برای داستانها وقت ندارن، داره روز به روز بیشتر میشه. در حیرتم چه چیز این دنیای واقعی اینقدر برای مردم شگفتانگیز و جذابه. 1 18 آگاتاهد. 1404/5/18 دیوان حافظ شمس الدین محمد حافظ 4.8 24 صفحۀ 8 آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرفست با دوستان مُروّت با دشمنان مدارا 0 11 آگاتاهد. 1404/5/18 دیوان حافظ شمس الدین محمد حافظ 4.8 24 صفحۀ 5 نشوی واقفِ یک نکته زِ اسرارِ وجود تا نه سرگشته شوی دایرهی امکان را 0 3 آگاتاهد. 1404/5/18 مه زاد؛ قهرمان دوران جلد 3 برندن سندرسون 4.6 22 صفحۀ 140 تمام شوخیها و خندههاش یه سیلی محکم تو صورت سرنوشت بودن. 0 18 آگاتاهد. 1404/5/18 تسکین رسول پیره 2.3 0 صفحۀ 66 من نمیخواستم او را از دست بدهم مثل کتابی که از کتابخانه گرفتی اما دوست نداری آن را پس بدهی 0 5 آگاتاهد. 1404/5/18 دوست داشتن ت (مجموعه شعر کوتاه) عباس نادری 0.0 صفحۀ 68 میخواستم غولی باشم تا جهان را بر شانههایم تماشا کنی اینک اما، تنهاییام..غولی نشسته بر شانههایم 0 2
بریدههای کتاب آگاتاهد. آگاتاهد. 4 روز پیش مکان های عمومی نادر ابراهیمی 4.0 10 صفحۀ 12 لطفا فرصت بیدهانبند زندگی کردن را به دیگران بدهید. 0 13 آگاتاهد. 1404/5/24 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 159 من از واژههای بیگانه بیزارم؛ آن واژههایی که در عصر استعمار، به ما تحمیل شدهاست، مثل جای پای اجنبی روی فرهنگ ملی ما. 0 15 آگاتاهد. 1404/5/24 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 148 یک روز، خواهددید که از وطن و مردمِ وطن میتوان گریخت؛ اما از چنگِ گندیدگی روحِ خویش، گریختنی ممکن نیست. یک روز، در غربت، به زارزدن خواهدافتاد؛ به ندامتی زارزنان. 2 10 آگاتاهد. 1404/5/24 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 127 کتاب، مثل گلدانها و مجسمههای نفرتانگیزِ قالبی گچی، وسیلهی زینتِ اتاقهای ایشان بودهاست نه وسیلهی کسب علم. 2 13 آگاتاهد. 1404/5/24 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 119 تو عاشقِ صادق باش و بمان، دنیا را به حالِ خود بگذار! 0 12 آگاتاهد. 1404/5/23 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 75 روزگاریست _چه بد!_ که دیگر کلامِ عاشقانه، دلیلِ عشق نیست، و آوازِ عاشقانه خواندن، دلیلِ عاشق بودن. 0 22 آگاتاهد. 1404/5/22 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 67 مردانِ بزرگ، فقط سردارانِ تاریخ نیستند؛ یعنی سرداران، اغلبشان اصلا بزرگ نیستند. مردانِ بزرگ، فقط اهلِ علم و هنر نیستند. آدمهای بینام و نشانی را میشناسم که از تمامِ بزرگانِ جهان بزرگترند.. 0 11 آگاتاهد. 1404/5/22 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 64 0 14 آگاتاهد. 1404/5/22 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 196 صفحۀ 30 0 5 آگاتاهد. 1404/5/22 جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 196 صفحۀ 30 تنها چیزی که برایش مانده همین خاطراتِ خوشِ گذشته است. 0 24 آگاتاهد. 1404/5/22 فرمانده ای با خشاب قرص علیرضا دهرویه 0.0 صفحۀ 30 شمعِ شبهای خودم باش، نه، خورشید نباش تا نگاهِ تو هماهنگ بتابد به همه 0 10 آگاتاهد. 1404/5/21 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 44 _چقدر کتاب! تو، واقعا، همهی اینها را خواندهای؟ _بیشترشان را. _پس تو.. تو از پشت یک دیوارِ بلندِ کاغذی و مقوایی به زندگی نگاهکردهیی! تو هیچ چیز را به همان شکلی که هست ندیدهیی. چه عمری را تلف کردهیی! چه عمری را باطل کردهیی.. _اینها پنجره است عسل، دیوار نیست؛ عصارهی واقعیت است نه کاغذ و مقوا.. 0 13 آگاتاهد. 1404/5/21 یک عاشقانه ی آرام نادر ابراهیمی 4.1 207 صفحۀ 40 به یاد نیاوریم، زنده نگهداریم. 0 12 آگاتاهد. 1404/5/20 مه زاد؛ قهرمان دوران جلد 3 برندن سندرسون 4.6 22 صفحۀ 508 انسان عبارتست از چیزی که بهش علاقه داره. من به این نتیجه رسیدم که اگه بهخاطر چیزی که فکر میکنی بیشتر بهش احتیاج داری، دست از انجام کاری برداری که بیشتر از همه بهش علاقه داری، درنهایت چیزی جز ناکامی نصیبت نمیشه. 0 9 آگاتاهد. 1404/5/19 مه زاد؛ قهرمان دوران جلد 3 برندن سندرسون 4.6 22 صفحۀ 253 انگار این روزها تعداد افرادی که برای داستانها وقت ندارن، داره روز به روز بیشتر میشه. در حیرتم چه چیز این دنیای واقعی اینقدر برای مردم شگفتانگیز و جذابه. 1 18 آگاتاهد. 1404/5/18 دیوان حافظ شمس الدین محمد حافظ 4.8 24 صفحۀ 8 آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرفست با دوستان مُروّت با دشمنان مدارا 0 11 آگاتاهد. 1404/5/18 دیوان حافظ شمس الدین محمد حافظ 4.8 24 صفحۀ 5 نشوی واقفِ یک نکته زِ اسرارِ وجود تا نه سرگشته شوی دایرهی امکان را 0 3 آگاتاهد. 1404/5/18 مه زاد؛ قهرمان دوران جلد 3 برندن سندرسون 4.6 22 صفحۀ 140 تمام شوخیها و خندههاش یه سیلی محکم تو صورت سرنوشت بودن. 0 18 آگاتاهد. 1404/5/18 تسکین رسول پیره 2.3 0 صفحۀ 66 من نمیخواستم او را از دست بدهم مثل کتابی که از کتابخانه گرفتی اما دوست نداری آن را پس بدهی 0 5 آگاتاهد. 1404/5/18 دوست داشتن ت (مجموعه شعر کوتاه) عباس نادری 0.0 صفحۀ 68 میخواستم غولی باشم تا جهان را بر شانههایم تماشا کنی اینک اما، تنهاییام..غولی نشسته بر شانههایم 0 2