بریده‌های کتاب Fateme.j

بر مردم آسان بگیر، با سختگیری نمی توان کسی را رهبری کرد. (بخشی از سخن پیامبر به معاذ بن جبل)

ظرفیت انسان برای عبادت یک ظرفیت محدود است. فرضا انسان عبادت را با نشاط آغاز کند، پس از مدتی که بدن خسته شد نشاط هم از بین می رود و عبادت جنبه تحمیلی پیدا می‌کند. در حکم خوردنی نامطبوع و مهوعی می گردد که عکس العمل بدن آن است که آن را به وسیله استفراغ دفع نماید، نه در حکم غذای مطبوع که آن را جذب کند.

پیرمردی به سرش زده بود که خودش را بیندازد زیر تریلی تا ارادتش به امام حسین معلوم شود! افکار من وقتایی که جوگیر میشم😂😂

تو قرآن را بر کافران عرضه می داری و اینجا قرآن را علیه هم گواه می گیرند.

اگر شورای علمی در فقاهت پیدا شود و اصل تبادل نظر به طور کامل جامه ی عمل بپوشاند، گذشته از ترقی و تکاملی که در فقه پیدا می شود بسیاری از اختلاف فتوا ها از بین می رود.

جمود اخباری ها به این حد است که اگر فرضا مریضی رفته باشد پیش یکی از ائمه و آن امام به او فرموده باشد آب سرد بخور، اخباری ها به همه ی مریض های دنیا خواهند گفت هر وقت مریض شدید و هر مرضی پیدا کردید علاجش آب سرد است. فکر نمی‌کنند که این دستور مخصوص حال آن مریض بوده نه همه ی مریض ها. تیپیکال بعضی مذهبیون:

زیرا که انسان ها هر چیز را قادرند ببخشایند جز جاری شدن حقیقت بر زبان.

بگذار هنر و زیبایی به دست دیگرانی خلق شود که راه و چاره ی دیگری جز این ندارند.

کمدی به ما می آموزد نباید زندگی را امری چندان جدی پنداشت و در مقابل تراژدی به ما می گوید که اگر آموزه های کمدی را جدی نپنداریم چه بر سرمان خواهد آمد.

ویل دورانت در کتاب لذات فلسفه می‌گوید: 《ما از نظر ماشین توانگر شده ایم و از نظر مقاصد فقیر.》

علم چراغ است، روشنایی است. استفاده از آن بستگی دارد که بشر این چراغ را در چه مواردی و برای چه هدفی به کار ببرد. به قول سنایی، برای مطالعه یک کتاب استفاده کند یا برای دزدیدن یک کالا در شب تاریک.

علم آنگاه مقدس و قابل احترام است که با روح تحقیق توام باشد. روح تحقیق آنگاه وجود دارد که بشر به نقص علم و اطلاعات خود معترف باشد.