بریدههای کتاب امیر راد امیر راد 2 روز پیش کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 662 صفحۀ 163 ثورو در کتاب والدن نوشته بود :《 اگر کسی در مسیر رویاهایش با اطمینان قدم بردارد و برای داشتن آن زندگی ای تلاش کند که در تصوراتش آورده، در طول زندگی به موفقیتی غیر منتظره خواهد رسید.》همچنین به این نتیجه رسیده بود که بخشی از این موفقیت حاصل تنهایی است.《 هرگز همراهی ندیدم که به اندازه تنهایی بتواند با انسان همراه شود》 0 0 امیر راد 1404/7/4 - 04:45 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 662 صفحۀ 91 گاهی تنها راه یاد گرفتن، زندگی کردن است. 0 0 امیر راد 1404/6/24 - 03:06 به دوزخ ... ای بی گناهان بختیار علی 4.1 4 صفحۀ 83 روزنامه نگار : اما چه دلیلی داشت میان آن همه موسسه و مکان عمومی، کتابخانهی شهر را برای سوزاندن انتخاب کردی؟ مصطفی : چون خودم کارمند کتابخانه بودم، کتاب را خیلی دوست داشتم. روزنامه نگار : یعنی چه؟! کتاب را دوست داشتید و کتابخانه را آتش زدید؟ مصطفی : من اسمش را سوزاندن نمیگذاشتم، آن را "خودکشی کتاب ها " مینامیدم. 0 4 امیر راد 1404/6/17 - 01:54 به دوزخ ... ای بی گناهان بختیار علی 4.1 4 صفحۀ 31 زمانی است که شخصیت میفهمد که دیگر به خودش تعلق ندارد. 0 0 امیر راد 1404/6/8 - 18:03 حقیقت عاشورا: از عاشورای حسین (ع) تا تحریفات عاشورا محمد اسفندیاری 4.3 6 صفحۀ 442 در علوم عقلی باید مستدل سخن گفت و در علوم نقلی مستند. 0 1 امیر راد 1404/5/21 - 02:41 حقیقت عاشورا: از عاشورای حسین (ع) تا تحریفات عاشورا محمد اسفندیاری 4.3 6 صفحۀ 278 امام حسین علیهم السلام در کربلا برای جلوگیری از جنگ چند پیشنهاد ارائه داد. این پیشنهادها چندان کارآمد بود که حر را به آنجا رساند که باید با آن حضرت مصالحه کرد. پس خطاب به سپاه عمر بن سعد گفت چرا یکی از پیشنهادها را نمیپذیرید تا از جنگ مصون بمانید؟ اما سپاهیان گفتند که فرمانده ما عمر بن سعد است و این سخن را به او بگو؛ یعنی ما ماموریم و معذور. همچنین حر به عمر بن سعد گفت چرا میخواهی با حسین جنگ کنی یکی از پیشنهادهایش را نمیپذیری؟ عمر بن سعد گفت اگر کار با من بود، رضایت میدادم، ولی ابن زیاد فرمانده است و او نپذیرفت؛ یعنی من مامورم و معذور. 0 0 امیر راد 1404/5/17 - 18:37 حقیقت عاشورا: از عاشورای حسین (ع) تا تحریفات عاشورا محمد اسفندیاری 4.3 6 صفحۀ 255 مسلمانان امام حسین، نماز میخواندند و روزه میگرفتند و زکات میدادند و به حج میرفتند، اما حساسیت سیاسی نداشتند و به ظلم خلیفه و عمالش بیاعتنا بودند. حکومت با سلاح زر و زور، زبانهای مخالف را میبرید و میخرید، ولی مردم لب به اعتراض نمیگشودند و دلخوش بودند که خدا را عبادت میکنند ام حسین علیهم السلام فریادی در سکوت بود و فساد حکومت را چندان مهم میشمرد که میفرمود:(( مگر نمیبینید که به حق عمل نمیکنند و از باطل نمیپرهیزند؟)) همچنین:(( هر کس فرمانروای ستمگری را ببیند ... و با کردار و گفتارش بر وی نشورد، بر خداست که او را در جایگاه آن ستمگر درآورد.)) 0 1
بریدههای کتاب امیر راد امیر راد 2 روز پیش کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 662 صفحۀ 163 ثورو در کتاب والدن نوشته بود :《 اگر کسی در مسیر رویاهایش با اطمینان قدم بردارد و برای داشتن آن زندگی ای تلاش کند که در تصوراتش آورده، در طول زندگی به موفقیتی غیر منتظره خواهد رسید.》همچنین به این نتیجه رسیده بود که بخشی از این موفقیت حاصل تنهایی است.《 هرگز همراهی ندیدم که به اندازه تنهایی بتواند با انسان همراه شود》 0 0 امیر راد 1404/7/4 - 04:45 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 662 صفحۀ 91 گاهی تنها راه یاد گرفتن، زندگی کردن است. 0 0 امیر راد 1404/6/24 - 03:06 به دوزخ ... ای بی گناهان بختیار علی 4.1 4 صفحۀ 83 روزنامه نگار : اما چه دلیلی داشت میان آن همه موسسه و مکان عمومی، کتابخانهی شهر را برای سوزاندن انتخاب کردی؟ مصطفی : چون خودم کارمند کتابخانه بودم، کتاب را خیلی دوست داشتم. روزنامه نگار : یعنی چه؟! کتاب را دوست داشتید و کتابخانه را آتش زدید؟ مصطفی : من اسمش را سوزاندن نمیگذاشتم، آن را "خودکشی کتاب ها " مینامیدم. 0 4 امیر راد 1404/6/17 - 01:54 به دوزخ ... ای بی گناهان بختیار علی 4.1 4 صفحۀ 31 زمانی است که شخصیت میفهمد که دیگر به خودش تعلق ندارد. 0 0 امیر راد 1404/6/8 - 18:03 حقیقت عاشورا: از عاشورای حسین (ع) تا تحریفات عاشورا محمد اسفندیاری 4.3 6 صفحۀ 442 در علوم عقلی باید مستدل سخن گفت و در علوم نقلی مستند. 0 1 امیر راد 1404/5/21 - 02:41 حقیقت عاشورا: از عاشورای حسین (ع) تا تحریفات عاشورا محمد اسفندیاری 4.3 6 صفحۀ 278 امام حسین علیهم السلام در کربلا برای جلوگیری از جنگ چند پیشنهاد ارائه داد. این پیشنهادها چندان کارآمد بود که حر را به آنجا رساند که باید با آن حضرت مصالحه کرد. پس خطاب به سپاه عمر بن سعد گفت چرا یکی از پیشنهادها را نمیپذیرید تا از جنگ مصون بمانید؟ اما سپاهیان گفتند که فرمانده ما عمر بن سعد است و این سخن را به او بگو؛ یعنی ما ماموریم و معذور. همچنین حر به عمر بن سعد گفت چرا میخواهی با حسین جنگ کنی یکی از پیشنهادهایش را نمیپذیری؟ عمر بن سعد گفت اگر کار با من بود، رضایت میدادم، ولی ابن زیاد فرمانده است و او نپذیرفت؛ یعنی من مامورم و معذور. 0 0 امیر راد 1404/5/17 - 18:37 حقیقت عاشورا: از عاشورای حسین (ع) تا تحریفات عاشورا محمد اسفندیاری 4.3 6 صفحۀ 255 مسلمانان امام حسین، نماز میخواندند و روزه میگرفتند و زکات میدادند و به حج میرفتند، اما حساسیت سیاسی نداشتند و به ظلم خلیفه و عمالش بیاعتنا بودند. حکومت با سلاح زر و زور، زبانهای مخالف را میبرید و میخرید، ولی مردم لب به اعتراض نمیگشودند و دلخوش بودند که خدا را عبادت میکنند ام حسین علیهم السلام فریادی در سکوت بود و فساد حکومت را چندان مهم میشمرد که میفرمود:(( مگر نمیبینید که به حق عمل نمیکنند و از باطل نمیپرهیزند؟)) همچنین:(( هر کس فرمانروای ستمگری را ببیند ... و با کردار و گفتارش بر وی نشورد، بر خداست که او را در جایگاه آن ستمگر درآورد.)) 0 1