بریدهای از کتاب به دوزخ ... ای بی گناهان اثر بختیار علی
دیروز
صفحۀ 83
روزنامه نگار : اما چه دلیلی داشت میان آن همه موسسه و مکان عمومی، کتابخانهی شهر را برای سوزاندن انتخاب کردی؟ مصطفی : چون خودم کارمند کتابخانه بودم، کتاب را خیلی دوست داشتم. روزنامه نگار : یعنی چه؟! کتاب را دوست داشتید و کتابخانه را آتش زدید؟ مصطفی : من اسمش را سوزاندن نمیگذاشتم، آن را "خودکشی کتاب ها " مینامیدم.
روزنامه نگار : اما چه دلیلی داشت میان آن همه موسسه و مکان عمومی، کتابخانهی شهر را برای سوزاندن انتخاب کردی؟ مصطفی : چون خودم کارمند کتابخانه بودم، کتاب را خیلی دوست داشتم. روزنامه نگار : یعنی چه؟! کتاب را دوست داشتید و کتابخانه را آتش زدید؟ مصطفی : من اسمش را سوزاندن نمیگذاشتم، آن را "خودکشی کتاب ها " مینامیدم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.